اولين سكس بچه مثبت

0 views
0%

سلام اس من علي ه 23سال سن دارم وساكن تهرانيم ولي چون پدرم شماله يه خونه ام تو شمال داريم داستان من برميگرده به دوسال پش من تا 2سه سال پيش بچه ي خجالتي وسربه زيري بودم و همش سرگرم مسجد از اين جور كارها بودم تا اين كه يه روز يكي از فاميل هاي دور پدرم مرد و براي مجلس از این جور مخلفات راهي شمال شديم داستان از اينجا شروع ميشه كه من يه دختر عموي ناز وكمي لوس دارم كه پيش من خيلي راحته واسمش هلياست كه هميشه بامن شوخي ميكنه وهمش به من اس مس ميده خلاصه از مسجد به خونه ي ما نز ديك بود تا اين كه اون روز خوب فرا رسيد وما به مجلس رفتيم يه نيم ساعتي نشستيم كه ديدم مادرم اس مس داده بيا پايين كارت دارم من هم رفتم مادرم گف برو از خونه چند تا قالب يخ هست وردار بيارولي بايكي برو چون زياده كه يهو هليا اومد گفت من برم مادرم اولش مخالفت كرد ولي انقدر هليا اسرار كرد كه قبول كرد باهم كه ميرفتيم هليا دست منو گرفت گفتم داري چيكار مي كني زشته مردم ميبيننمون گفت باشه پدر رفتيم خونه من رفتم كه يخ هارو ور دارم وقتي برگشتم داشتم سكته ميكردم هليا لخت مادر زاد جلوم وايساده بود اصلا نفهميدم چجوري با اون سرعت لخت شد تا اومدم به خودم بيام هليا گفت علي خيلي دوست دارم بعد لبشو گذاشت روي لبم منم اون موقع اصلا لب گيري بلد نبودم يه چند دقيقه اي گذشت نمي تونستم كاري كنم كه يهو مبايلم زنگ خورد واي مادرم بود هليا گفت جوابه خب جواب دادم گفت اود بياين وقتي داشتيم ميرفتيم هليا گفت علي من تورو خيلي دوست دارم بخدا تابحال يك بار هم سكس نداشتم يه وقت فكر نكني من جنده لاشی ام نه ولي هرشب به ياد تو ام و ارزوم اينه كه باتو 3كس كنم انقد محو حرفاش شدم كه ديگه نمي تونستم چيزي بگم اون روز هرجوري كه بود تموم شد ومن تاصبح به هليا فكر ميكردم فرداي اون روز بر گشتيم تهران من هم كه تازه از هليا خوشم اومده بود به چند تا از رفيقاي خلافم زنگ زدم وچند تا فيلم ازشون گرفتم يه يك ماهي گذشت ديگه هرچي حركت سكسي بود بلد بودم تا اينكه تعطيلات شد وما راهي شما ل شديم روز دوم خاله ي من اومد خونمون براي مهموني اون روز هليا به من يه شماره ي جديد داد گفت شب اس بده شب شد بهش اس دادم وتا صبح دربارهي 3كس حرف زديم ومي گفت كه چقدر من عوض شدم خلاصه يه روز هليا اس داد كه بيا خونه ي ما من هم رفتم كه ديدم خونشون خاليه گفت مامنم با پدرم رفتن بيرون خريد تا اومد بگم كي ميان لبشو گذاشت روي لبم هي زبونمو ميكشيد تو دهنش ومن هم همين كارو ميكردم من حسابي حشرم زده بور بالا م هي كون خوش فرم هليا جونمو فشار مي دادم يه3دقيقه اي لب گرفتيم كه يهو ازم جدا شودو سريع وبا زور زياد شوارمو كشيد پايين از روي شرت كيرم روكه راست راست بود ميما لوند بعد يهو شرتمو كشيد پايين يه جيغ اروم زد گفت اين چيه من بدبخت اي تا رودم بايد بره گفتم پدر فقط 14سانته بعد اروم سر كيرمو كرد تودهنش يه چند تا هق زد ولي دوباره شروع كرد به ساك زدن كه يهو تند شد من ديگه تو حال خودم نبودم كه يهو گفتم هليا بسه داره ابم مياد اونم پاشد گفت حالا نوبت توهه من بلن شدم بلوزشو دراوردم و از گوشش شروع كردم به خوردن تا به پستوناش رسيدم سوتينشو باز كردم واي چه پستونايي شروع كردم به خوردن پستوناش انگار داشتم انار مي خوردم همه جاي پستونشو ليس زدم تا اومدم پايين دستم رو كردم توي شرتش واي چقدر داغ خيس بود وفتي شرتشو كشيدم پايين برق از سرم پريد چقدر تميز بود به هم چسبيده هليا كه اه اوفش خانه رو برداشته بود گفت برام ميخوريش با اين كه از اين كار بدم ميومد گفتم هرچي توبگي گلم رفتم لاي پاش و زبونم رو از باي كسش تا پايين مي اوردم هليا فقط اخ اه ميكشيد و سر منو فشار ميداد توكسش انقد كسشو خوردم كه ناله هاش تبديل به جيغ شد فهميدم داره ارضا ميشه پس با دماغم چو چوله كسشو بازي دادم تا ابش اومد گفتم هليا من هنوز ارضا نشدما پاشد گفت بخواب روتخت من ديگه داشتم از شق درد ميمردم هليا دوباره ازم لب گرفتو يه بوسه بهم دادو رفت سراغ كيرم و يجا كرد تودهنش يه سه دقيقه بود ساك ميزد كه بلدش كردم گفتم هليا اجازه هست از كون بكنمت گفت توروخدا ازم نخواه خيلي درد داره گفتم من اروم ميكنم گفت عشقم باشه رفت يه كرم اورد يه ذره زدم به كسش و مالوندم دوباره اه اه اون بلند شد گفتم پدر هنوز شروع نكردم يكم كرم زدم به سوراخش و كيرمو كذاشتم دم سوراخش كيرم ديگه داشت ميشكست ولي يه ذره هم تو نرفت دوباره كرمو ماليدم به سوراخش و1انگشتمو كردم توش يه چندبار عقب جلو كرد م هليا فقط اه اه ميكرد بعد يه انگشت شد 2تا وبعد سه تا انگشت شد بعدسريع به كيرم ي ذره كرم زدم و اروم كردم تو هنوز سرش نرفت بود كه هليا به التماس افتاد من هم مجبور شدم تا ته كردم تو هليا فقط مي گفت علي تورخدا علي جون مادرت درار ايييييييييييييي خدا دلم براش سوخت صداش ديگه گرفته بود كيرمو يه چند دقيقه اي نگه داشتم تا جا واز كنه بعد اروم تلبه زدم هليا دوباره شروع كرد هي ميگفت گه خوردم غلت كردم درار اههههههههه اييييييييييي تلبه زد نمو تندكردم بعد چندبار تلبه زدن ابم اومد و ديكه نتونستم كيرمو بكشم بيرون بعد چند دقيقه بيدار شدم ديدم هلي همين طور خوابيده بيدارش كردم گفتم پاشو بريم حموم گفت جرم دادي ميگي بيا بريم حموم يه چند وقتي با هام قهر بود ولي دوباره اشتي كرديم وهنوز هم رابطه داريم البته يه دوست دختر هم اضافه شده كه داستان اونو بعدا ميگم نظر يادتون باشهنوشته‌ سعید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *