خاطره بد پس از چند لحظه سکس خوب

0 views
0%

سلام.23سالمه.چهار سال پیش من یه دوس دختر به اسم ایدا داشتم که اونموقع 17 سالش بود.منو ایدا ازوقتی که دوس بودیم همیشه درحال سکس بودیم چون معمولا هم خونه اونا خالی بود هم خونه ما.ایدا هم سینه هاش بزرگ بود هم کون بزرگ و کردنی داشت.خلاصه خیلی سکسی و حشری بود وهمیشه هم ازکون میکردمش.ایدایه دوستی به اسم نیلوفر داشت که بامن رابطه خوبی داشت ومیدونست منو ایدا سکس میکنیم حتی یه بارم تو خونه ایدا اینا سکسمون رو دیده بود.یه روز عصر نیلوفر به من زنگ زد و گفت که فردا صبح بیا منو بردار باهات کاردارم ولی ایدا نفهمه.منم بدون اینکه به ایدا بگم صبح رفتم برش داشتم.یکم تو خیابونا چرخیدیم که بعدش نیلوفر به من گف مادرم رفته مسافرت پدرم هم الان سرکار و خونه خالیست بریم خونه ما.منم قبول کردم.رفتیم خونشون رفت لباسشو دراورد و با یک تاب و دامن اومد نشست روبروم.منم همینطور بهش نگاه میکردم که یه دفه اومد بغلم و لباشو گذاشت رو لبام وشروع کرد به لب رفتن.خداییش لباش خوردنی بود وخودشم سکسی با اون بدن خوشگل و سفیدش.منم اول سینه هاشو دراوردم یکم خوردم بعد دامنشو زدم بالا و کوسشو مالوندم. خیلی حال میکرد.یه کس کوچولوی خوشگلی داشت.لباسامونو دراوردیم وروی هم دراز کشیدیم اون داشت مال منو میخورد منم داشتم میمالوندمش.بعدکه نیلوفر ارضا شد من شروع کردم به کردن.اولش نمیذاشت ازکون بکنم.بهش گفتم اگه نذاری از کون بکنم دیگه هیچ وقت باهات سکس نمیکنم.خلاصه راضی شد.جاتون خالی چه کردنی؟دولاش کرده بودم و داشتم از کون میکردمش.چه کون تنگی داشت وای چه سکسی بود.انقدر کردمش که طفلی اشکش در اومد.بعداینکه ریختم تو کونش دیگه نای بلند شدن نداشتم بعدش افتاد روم و شروع کرد گردنمو خورد خیلی حال میداد.همینطور که داشت میخورد برگشت گفتدیگه ازین به بعد بجای ایدا من میام خونتون منم گفتم باشه کی بهتر ازتو.لباسامونو پوشیدیم ومیخاستیم بریم بیرون.همین که پامونو از در گذاشتیم بیرون یکی مچ منو گرفت یکی هم مچ نیلوفرو.وای دیگه داشتیم سکته میزدیم.نمیدونم کدوم کس کشی به 110 زنگ زده بود.حالاخداروشکر که مامورا همون لحظه رسیده بودن وگرنه اگه میوفتادن خونه واویلا میشد.خلاصه بردن کلانتری و بازداشت منم داشتم از ترس اینکه نیلوفرو بندازن سرم میمردم.بعد پدر نیلوفر اومد و انقد زدش که طفلی از حال رفت.خلاصه فردای اون روز اشنا پیدا کردیم و یه تعهد ازمون گرفتن و ولمون کردن.ولی اون سکس باحال ازدماغ هردومون اومد.چند روز بعد اون ماجرا نیلوفرو شرهر دادن ورفت و دیگه هیچ خبری ازش نشد.ایدا هم که ماجرارو فهمیده بود باهام دعوا کردو ولی چون همدیگرو خیلی دوس داشتیم نمیتونستیم بیخیال هم بشیم .ولی بعداز مدتی که دیگه عیاشی و سکسای منو با دخترای دیگه رو نتونست تحمل کنه شوهر کرد و رفت.اینم یه سکس خوب ولی خیلی گرون.نوشته Hamed 812

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *