روز سخت و شب بیاد ماندنی

0 views
0%

سلام دوستان عزیز .این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم کاملا واقعیه .من عرفان 22سالمه قدم 170 وزنم 60 . این خاطره مربوط میشه به دو سال گذشته که اون موقع من در یکی از شهرستان های کرمان کاردانی برق میخوندم . یک روز که امتحان داشتم و سره خوندن امتحان خیلی خونده بودم و خسته بودم حال امتحان نداشتم ولی رفتم امتحانو دادم . خیلی خسته بودم که دوست دخترم از کرمان ز زد(دوست دخترم یک سال از من بزرگتره ازدواج گرده و طلاق گرفته. سینه های بزرگ کونش متوسط و یه کس خوشمزه صورتی ) به من اصلا حالشو نداشتم بی حال باهاش صحبت میکردم گفت چرا بی حالی منم ماجرا براش گفتم .اونم گفت میخوای سره حالت کنم گفتم هیچ جور نمیتونی….اونم گفت امشب میرم پیشه دوستم مادر پدرش نیستن تنهاست بیا کرمان . سرتونو درد نیارم ….هیچی گشتم تا یه ماشین جور کنم بزنم برم کرمان . هر کسی گفتم نداشتن نا امید شده بودم دوست دخترم هم همش ز که بیایی حتما .من دیگه دیدم جور نمیشه میخواستم بهش بگم نمیام …. که دوستم از راه رسید. گفت چی شده گفتم ماشین میخوام برم کرمان . هیچی ز زد یه نفر ماشین اورد رسوند . منم تشکر کردم ساعت 10 حرکت کردم 12رسیدم . رفتم خونه دوستش سلام علیک خلاصه شام خوردیم خوابیدیم دوستش رفت تو اتاق خودش ما هم تو یه اتاق دیگه. رفتیم بخوابیم که دوست دختر امد رو دستم دستشو کرد تو پیراهنم داشتم کم کم حشری میشدم برگشتم لبمو گذاشتم رو لبش انقدر لبامو خورد که لبم خون شد زبونشو گذاشت تو دهنم تا جایی میتونستم خوردم زبونشو چشمای شهلاییش خمار شده بود همینطور که زبونشو میخوردم پیراهنمو در اورد تا امدم لبمو جدا کنم گفت میخوام منم مهلت ندادم باز خوردم . بس که حشری شده بودم نمیدونستم که پشت کمرم پره زخمه بعد گردنشو خوردم بلندم کرد منو انداخت رو زمین امد روم لباساشو در اوردم سینه های بزرگش سفت شده بود منم تا جایی جون داشتم میخوردمشون . بی حال شد دراز کشید منم رفتم سراغ کس صورتیش وای وای کسش خیس خیس شده بود دوره کسشو لیس زدم و تا زبونمو کردم تو کسش آهی از ته وجودش کشید و ارضا شد ولکن نبودم دوباره شروع کردم به خوردن کسش با هر بار لیس زدنم آه میکشید زبونمو تا جایی میتونستم میکردم تو کسش اصلا کاری به زمان نداشتم یک ساعت و نیم داشتم میخوردم که تو این مدت پنج بار ارضا شد .وقتی بلند شدم دیدم داره نگام میکنه گفت حالا نوبته منه حدودا ساعت 2بود که رفت سراغ کیرم اون شب شبه عجیبی بود کمرم واقعا سفت شده بود تا حد مرگ کیرمو میخورد تا ته میکرد تو دهنش طوری ساک میزد که فقط لذت میبردم از شدت ساک زدنش عرق پیشونیم در امده بود نیم ساعت ساک زد بعد بلند شد نشست روی کیرم. کیرمو کرد تو کسش ووووووای گرمای کسش کل وجودمو گرفته بود طوری روی کیرم بالا پایین میشد که صداش کل اتاقو گرفته بود ناله هاش داشت دیوونم میکردد بعد از چند دقیقه گفت کسمو بخور 69شد کیرمو خورد منم کسشو خوردم دوباره محکم گرفتمش داشتم میخوردم گفت عرفان دوباره دارم ارضا میشم تا اینو گفت نفسش یه لحظه قطع شد ارضا شد آخ که چه خوشمزه بود آبشو خوردم بلندش کردم به کمر خوابید پاهای سفیدشو دادم بالا کیرمو کردم تو کسش شروع کردم به تلنبه زدم کردم کردم تند تند میکردم خوابیدم روش دو طرفه گردنمو میخورد گاز میگرفت بعدش گفت از کون بکنمش گفتم نه گفت بکن گفتم دردت میاد گفت اشکال نداره به بغل خوابید پاشو دادم بالا خیلی کونش تنگ بود یه تف زدم آروم آروم کردم توش جلو دهنشو گرفته بود یکم جلو عقب شدم کم کم تندش کردم دیگه ناله نمیکردم نفسش تند تر شده بود لباشو میخورد کسشو میمالید منم از تنگ بودنه کونش داشتم لذت میبردم پنج دقیقه تلنبه زدم دیگه داشت میومد گفت همشو بریز تو کونم منم تا آخرین قطره آبم به تلنبه زدن ادامه دادم که دیگه بی حال شدم چند دقیقه بغلش کردم تو همون حالت برگشت بغلم کرد لبشو گذاشت رو لبام آخ گه لبه بعد از سکس چه حالی میده وای بلند شدیم(ساعت نزدیک پنج بود تقریبا ) با هم رفتیم حموم غسل گرفتیم و خدافظی کردم و برگشتم شهرستان… هنوز که هنوزه اون شبو فراموش نمیکنم بهترین سکس طولانی و بهترین کس لیسی بود که تا الان کرده بودمامیدوارم از خاطره من لذت برده باشید ببخشید که اولش طولانی شد .نوشته عرفان

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *