سرسپردگان هوس (۵)

0 views
0%

…قسمت قبل**با سلام مجدد در ابتدا بابت تاخیرم برای ادامه عذر خواهی میکنم و همچنین از دوستانی که ابراز لطف داشتن تشکر . از رفقایی هم که انتقاد داشتن تشکر میکنم و دستشون رو میبوسم . ممنون که برای خوندن وقت گذاشتین . و اما ادامه …دراز کشیدم رو تخت و با فشار روی بازوی پروانه بهش فهموندم که بازم بخوابه روم و پروانه هم همینکارو انجام داد و تن نازشو روی تن من قرار داد . حالا دیگه کیر من از رو شورت زرد رنگش چسبیده بود به کسش و خودشم کسشو میمالید به کیرم . پروانه (با صدای آروم توی گوشم ) میخوام این خوشگله رو بزنی تو کسم . بهم رحم نکن . میخوام ببینم چند مرده حلاجی . این حرفارو در حالی که لباش چسبیده بود به گوشم میگفت و کیرم رو هم تو دستش گرفته بود . یهو یه حس فوق العاده ای بهم دست داد . حس کردم کیرم داره له میشه . له شدنی که سرشار از لذت و خوشی بود . بععععله … پروانه همونطور که روم دراز کشیده بود شورت فانتزیش رو کنار زده بود و از کنار شورت کیرمو فرستاده بود تو کسش . کسی که گرمای فوق العاده ای داشت و مثل ابر بهار گریه زاری میکردو کیر من رو هم خیس کرده بود . پروانه در حالتی که رو من دراز کشیده بود پاهاش دوطرف من بود و کیرمو فرستاده بود داخل کسش و خوشو بالا پایین میبرد و سینه های خوشگلشو به سینم میمالید . رفته رفته همزمان با آه کشیدناش ریتمش رو هم تند تر میکرد .پروانه ارسلان … ارسلان دارم حال میکنم . واااااااای بکن بکن تا ته فشارش بده . ارسلان من نمیتونم تکون بخورم . تو بزن . کمر بزن تو کسم . تندتر کمر بزن .کمرمو کمی از رو تخت بلند کردم و تو همون حالت با پایان انرژیم تو کسش کمر زدم . پروانه دااشت از لذت و درد جیغ میزد و بدنمو چنگ مینداخت . جای ناخناش رو سینم و بازوم مونده بود و درد ناشی از چنگ زدنهاش هم برام لذت بخش بود . برای اینکه آبم نیاد دست از کار کشیدم ولی پروانه ول کن نبود پروانه وایییی چی شد پس ؟ بکن . تازه کیرتو خیس کردم (منظورش با آب کسش بود که کیرمو حسابی خیس کرده بود ) ارسلان تروخدا بکن . جمله آخرو گفت و پاشد شورت و سوتینش رو باز کرد . واااااااای فوق العاده بود . اندامش عالی بود . با نگاه کردن بهش کم مونده بود ارضا بشم . ارسلان عزیزم تنگی … خیلی تنگی … آبمو داری در میاری … حالا حالا ها باهات کار دارم نمیخوام ارضا بشم . اما پروانه اهمیتی نداد بعد اینکه لباس زیرش رو در آورد چسبید از دستم و بلندم کرد و خودش هم از تخت اومد پایین و همونطور که سر پا ایستاده بود منو هم کشوند سمت خودش . دوس داشتم بدونم میخواد چیکار کنه . حالا روبروی هم کنار تخت ایستاده بودیم که پروانه یک پاش رو بلند کرد و منم دستمو انداختم زیر رونش و همونطور تو هوا نگهش داشتم . پروانه چسبید از کیرم و گذاشت رو کسش و بهم فهموند که فرو کنم تو کسش . ارسلان عزیزم میترسم آبم بیاد . پروانه خب منم میخوام که بیاد . میدونی چقدر برا آب کیرت لحظه شماری کردم ؟ آبتو میخوام . بریز تو کسم . ارسلان من تو کف کونتم . اونم میخوام . پروانه منم دوس دارم بهت کون بدم و میدم . فعلا بکن منو تا سرد نشدیم . زود باش لعنتی منم بیشتر از این تامل نکردم و کیرمو با فشار فرستادم تو کسش . کسش تنگ بود و بسختی کیرمو قبول کرد . با ورود کیرم به کسش که در حالت ایستاده تنگ تر شده بود پروانه یه آه بلند کشید پروانه جاااااااانم به این کیررررررررر. بزن خوشگلم . بزن توش عمرم . بزن توش که تو الان شوهرمی . مردم داره یکی دیگه رو میکنه . تو هم خانم اونو بکن . اوووففففففففف . کیرتو زیر دلم حس میکنم . بی وقفه و با ریتم تند داشتم تو کسش کمر میزدم و با یه دستم داشتم باسنش رو چنگ ملایم میزدم . فوقالعاده بود . سرم تو سینش بود . هراز گاهی لب میگرفتیم . ارسلان خوشگل خانوم دارم خیس میشم . آب کیرم داره راه میافته . پروانه کسمو با آب کیرت پر کن . خیسش کن . خیسش کن ارسلان . کسمو خیس کن . زود باش خیسش کن که منم دارم میام . با جمله آخر پروانه حس کردم جونم از کیرم داره بیرون میاد . آب کیرم بی وقفه داشت دل دل میریخت تو کسش . پروانه هم دستش رو دور گردنم انداخته بود . اونم وقتی آب کیرمو تو کسش حس کرد ، با داغی آب کیرم ارضا شد . هر دو حسابی خسته شده بودیم . افتادیم روتخت و تو بغل هم دراز کشیدیم . وقتی باد به تن لختمون میخورد لذت وصف ناشدنی در ما ایجاد میکرد .ناخواسته به خواب رفتیم . وقتی چشمامو باز کردم و تو گوشیم نگاه انداختم دیدم یه نیم ساعتی میشه که خوابیدیم . پروانه هم مثل من لخت به خواب رفته بود . یه نگاه به سرتاسر بدنش انداختم … عالی و سکسی بودش . بیدارش نکردم شلوارکمو با شورتم تنم کردم و با بالاتنه ی لخت رفتم به طرف جایی که قبل جداشدن ازشون اونجا جمع شده بودیم .وقتی رسیدم دیدم خبری نیس . پس کجا رفتن . مشروبات و سیگارو . . . همونجا رو زمین بود . کمی دنبالشون گشتم تا رسیدم به عمارت ارم داخل شدم . اوفففففف خدای من … گندم حالت داگی روی کاناپه پشت به خسرو داشت بهش میداد . خسرو هم در حالی که عرق میریخ دستشو دور کمر گندم حلقه کرده بود و مثل چی داشت تلمبه میزد و گندم هم آخ و اوه میکرد . وقتی با این منظره مواجه شدم جا خوردم . ناراحت شدم که خانمم تنشو سپرده به هوس یک مرد دیگه . ای خدا چه غلطی کردم من . فکر نمیکردم اینقدر برام سخت باشه . بی صداخواستم از عمارت خارج بشم که با پروانه روبرو شدم . بی هیچ حرفی داشت تو چشام نگاه میکرد . نمیدونم از کجا و کی لباساش رو عوض کرده بود و یه شورتک پوشیده بود که سه ربع بود (کوتاه تر از نصف رونش) همچنین یه تاپ که بقدری نازک بود که سوتین زرد رنگش کاملا به وضوح معلوم بود . دستمو گرفت و کشید منم پشت سرش بی هیچ حرفی راه افتادم . پروانه از حالم با خبر شده بود . میدونست درونم چی میگذره . منو کشوند برد طرف کنده درخت جایی که مشروب و سیگارو تنقلات اونجا بود . وقتی نشستم به یه نقطه خیره شده بودم . پروانه نمیخوای چیزی بگی ؟ ارسلان حرفی ندارم پروانه من نورو محکمتر از اینا میدونستم . در حالی که پوزخند تلخی زدم گفتم محکم ؟ خانمم زیر یه مرد دیگه داره از شهوت ناله میزنه . پروانه منو ببین … با توام ارسلان …. به من نگاه کن چی تنمه ؟ خودتو ببین …. بلاتنت لخته … تا همین نیم ساعت پیش منم لخت لخت زیر تو داشتم اه و ناله میکردم . مگه من شوهر ندارم ؟ مگه من خانم کسی نیستم ؟ حالا چی شده که نگران غیرتت شدی ؟حرفی برا گفتن نداشتم . سکوت کرده بودم . پروانه خودشو چسبوند بهم و اینبار با لحن ملایم و ارومی گفت پروانه ارسلان جان مگه از قبل توافق نکرده بودیم ؟ بذار گندمم از جوونیش لذت ببره . مگه خودت دلت نمیخواد منو ستاره رو داشته باشی ؟ خب گندمم دل داره منم دل دارم … هممون آدمیم و هر شیشتامون دوس داریم لذت ببریم ، پس لطفا خرابش نکن . این حرفارو زد و یه پیک مشروب برام ریخت و داد دستم و بی درنگ همشو رفتم بالا . تلخی مشروب و تلخی حالم باهم قاطی شده بود . پیک دوم … پیک سوم و .. . پروانه بعد سومیش یه سیگارم روشن کرد چند پک زدو داد دسم . پروانه بهتری خوشگلم ؟ آروم شدی ؟حرفای پروانه کارشو کرده بود . وقتی بهش فکر میکردم میدیدم راس میگه . منم با ستاره یه کارایی کرده بودم . با پروانه سکس کامل کرده بودم . پس گندمم حق داره . پروانه که فهمید تا حدودی موفق شده یه بوسی از رو لپم کرد و خم شد تا وسایلایی که رو زمین پخش و پلا بود جمع کنه و یه نظمی به اون پاتوقمون بده که چشمم افتاد به باسنش که تو شرتکش چشمک میزد . محو تماشای کونش بودم که متوجه شد و با شیطنت پایان اروم آروم خودشو به عقب آورد و کونشو گذاشت تو بغلم . پروانه ناقلا بازم که داری راس میکنی …. خب بگو دلت چیو میخواد . بگو اینی که زیر شلوارکته چرا داره سفت تر میشه ….راس میگفت . کیرم داشت سفتو سفتر میشد . ناکس باسن فوقالعاده ای داشت . این حرفارو میزد و باسنش رو تو بغل من رو کیرم پیچ و تاب میداد . در یک آن چرخید رو به من و پاهاشو انداخت دوطرف پاهام و دستمو چسبید گذاشت دو طرف کمرش پروانه اگه قول بدی دیگه از این حرفای بد نزنی و فکرای بد نکنی منم این کمرو روی کیرت عقب جلو میکنم و یه چشمک زد(اشارش به این بود که بهم کون میده)حرفی دیگه زده نشد . پاشدم شلوارک و شورتمو با هم کشیدم پایین و شورتک پروانه رو هم کشیدم پایین و برش گردوندم و کمی آب دهن به کیرم زدم و نوکش رو چسبیدم به سوراخ کونش . وقتی تو بغلم نشسته بود تا الان که کیرم رو سوراخش بود چند ثانیه بیشتر نشد و خیلی سریع اتفاق افتاد . معلوم بود که خودشم خماری کیرم رو داره . پروانه آخخخخخخخ آره این شد . اگه بلدی کونم رو بکن . اگه کمرت میکشه آبتو بریز تو کونم ( منظورش تحریک کردن من بود که سخت تر کونشو بکنم )ارسلان پس میخوای کون بدی آره ؟ معلومه که کمرم میکشه . معلومه که بلدم . الان حالیت میکنم خانوم خوشگله . نشستم زمین و سوراخ کونشو حسابی لیس زدم . لمبرای کونشو میمالیدم و میلیسیدم . پروانه صداش در اومده بود . کسش خیس شده بود . بلندم کرد و خدش خم شد رو کنده درخت یعنی اینکه زودتر بکنمش . به مدت یکی دو دقیقه کیرمو میمالیدم لای پاش ، یا به قول خودمون لاپایی میکردم تا هم کسش و هم کیرم خیستر بشه . پروانه هم دستش رو گذاشته بود جلو کسش و هربار که کیرم لای پاش عقب جلو میشد با سر انگشتاش لمسش میکرد . پروانه بسه کیر کلفت من . بسه خوشگلم . بزن توش . بزن تو کون پروانه . پروانتو بگا .کیرمو که حسابی خیس شده بود گذاشتم رو سوراخش و همینکه خواستم فشار بدم تو کونش یهو دیدم گندم واستاده داره مارو تماشا میکنه . در جا خشکم زد . باهاش چشم تو چشم بودیم . از حالت چهرش نمیتونستم بفهمم تودلش چی میگذره ولی مطمئن بودم برا اونم مثل من سخته که همسرش رو با کس دیگه ببینه . پروانه هم متوجه حضور گندم شده بود ولی کار خاصی انجام نداد . گندم آروم آروم با بدنی برهنه به طرفمون اومد . خدایا چیکار میخواد بکنه . وقتی رسید بهم خیلی اروم نشست زیر پام و چسبید از کیرم که شل شده بود و گذاشت تو دهنش و بیست سی ثانیه ای ساک زدش تا راس کنم و بعد آروم کیرمو گذاشت رو سوراخ کون پروانه و باسنمو فشار داد یعنی اینکه کیرتو فشار بده . پروانه با دیدن این صحنه و همزمانی ورود کیر من تو سوراخ تنگش با صدایی نه چندان آروم گفت وایییییییی خدااااااااا … بکن عزیزم . همش رو حول بده تو . مرسی گندم جون . مرسی که اجازه دادی شوهرت من رو هم بکنه . گندم رفت جلو پروانه دوباره نشست و اینبار کس پروانه رو خورد . پروانه داشت جیغ میزد از شهوت و لذت . گندم یه انگشتش رو فرو کرده بود تو کس پروانه و با اون یکی دستش داشت کس خودشو میمالید . تو دلم هزاران بار از گندم تشکر کردم و هزاران بار به خودم لعنت فرستادم . لحظه ی فوقالعاده ای بود . همسرم کیرمو آماده کرده بود برا کون دوستش و حالا خودشم داشت نهایت لذت رو از هم آغوشی شوهرش با یه نفر دیگه میبرد . ****نوشته ارسلان

Date: May 1, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *