سکس همیشه شیرین نیست

0 views
0%

این اولین داستانیه که من مینویسم کاملا هم برام اتفاق افتاده شاید زیاد سکسی نباشه ولی حداقل ممکنه کسی بتونه کمکم کنهمن اسمم شیرینه و الان 24 سالمه 16 سال پیش ما به خاطر کار پدرم اهواز زندگی میکردیم چون کسی رو نمیشناختیم تنها دوست و اشنامون یکی از دوستای زمان دانشجویی مادرم بود به اسم ازاده که خونشونم اتفاقا یه خیابون با خونه ما فاصله داشت. اوایل خرداد ماه بود من کلاس دوم دبستان بودم امتحانام پایان شده بود .اما برادرم سوم راهنمایی بود هنوز امتحان داشت.مامانم هم دبیر زیست شناسی بود و اون روز مراقبت داشت باید میرفت سر کار بنابراین منو که خواب بودم همون جوری توی خواب برد گذاشت خونه دوستش قرار شد برادرم که امتحانش تموم شد سر راهش بیاد دنبالم و با هم بریم خونه. من وقتی بیدار شدم دیدم خونه اونام ولی هر چی خاله آزاده رو صدا زدم جواب نداد فقط پسرشون امین که دبیرستانی بود و اون روز فرجه امتحانش بود خونه بود . من چون نه مادرم بود نه خاله آزاده ترسیدم و شروع کردم گریه زاری کردم . امین اومد بغلم کرد نازم کرد که گریه زاری نکن مادرم رفته خرید الان بر میگرده. من کم کم داشتم اروم میشدم که حس کردم میخواد شلوارکی که پام بود رو در بیاره. هیچ تصوری نداشتم که چرا ولی چون مادرم قبلا بهم گفته بود نزاری کسی دست بهت بزنه خود به خود مقاومت کردم . اولش داشت میخندید ولی بعد عصبانی شد من شروع کردم گریه زاری و دست و پا زدن ولی فایده نداشت زورم بهش نمیرسید. کتکم میزد موهامو گرفته بودو میکشید وقتی شلوارمو در اورد خوابید روم و من فقط درد حس کردم همه جا برام تاریک شد خیسی خون رو زیر پاهام حس میکردم و لی حتی دادم نمیتونستم بزنم….دیگه یادم نمیاد و نمیدونم چه قدر زمان گذشت ولی فقط صدای جیغ خاله آزاده تو گوشمه و وقتی چشمامو باز کردم تو بیمارستان بودم مادرم بالای سرم بود…ظاهرا دوست مادرم از راه رسیده بود و دیده بود چه اتفاقی افتاده من رو اورده بود بیمارستان. اونجا فهمیدن که علاوه بر دهانه رحم که پاره شده یک دندونم افتاده و یکی از دنده هامم شکسته…من رو به خاط خونریزی دهانه رحم 2 روز بیمارستان نگه داشتن.چندین بار رفتیم پزشک قانونی برای معاینه من اون روزا از سایه خودمم میترسیدم یک ثانیه بدون مادرم هیچ جا نمیرفتم از پدر و برادر خودمم میترسیدم. اون موقع پراید 3 میلیون بود دادگاه برای من 10 میلیون دیه تعیین کرد و پزشک قانونی گفت طوری تجاوز کرده و اسیب زده که پرده ترمیم نمیشه. برای مرده 6 سال زندان بریدن که یک سال رفت کانون اصلاح و تربیت و بقیه اش رو خریدن یا رشوه دادن من نمیدونم.الان هم تا جایی که من خبر دارم خانم داره امید وارم این بلا سر بچه اش بیادهمون سال ما به خاطر روحیه من برگشتیم تهران البته به جز پدر بزرگ و مادر بزرگم و داییم قضیه رو به هیچ کسی نگفتن و به بقیه گفتن تصادف کرده. من تا سه ماه حتی درست حرفم نمیزدم. منو بردن روانپزشک کلی درمان گرفتم حتی وقتی 14 سالم شد دکتر بهم دارو داد. میتونم بگم خیلی بهتر شدم تا حدی هم باش کنار اومدم. ولی توی رابطه مشکل پیدا میکنم . 18 سالم بود و سال اول دانشگاه بودم برای اولین بار دوست پسر داشتم و وقتی برای اولین بار مرده خواست بهم نزدیک بشه به محض اینکه خواست لباسم رو دربیاره من زدم زیر گریه زاری البته اون پسر منو خیلی دوست داشت و قضیه رو هم میدونست بالافاصله بیخیال شد و فقط موهامو ناز کرد. اما بازم این اتفاق برام افتاد خیلی وقت ها وسط سکس گریه زاری میکنم و این به شد حال طرف مقابل رو میگیره خودمم اینقد حالم بد میشه که حتی پیش میاد استفراغ کنم….اون دوست پسرم بعد از دو سال دوستی کارش درست شد و رفت المان. بعد از اون واقعا مشکل پیدا کردم با کسی نمیتونم دوست شم . اولا که اقایون بی جنبه به محض اینکه قضیه رو براشون تعریف کنی یا میگن که معلوم نیس به کی داده حالا این قضیه رو برای توجیح پرده نداشتنش میگه. بعضی هاشونم میگن تو که پرده نداری پس تو سکس راحتی . اصلا سعی نمیکنن ادمو درک کنن. من مدت هاست سکس رو بیخیال شدم ولی میدونم تا اخر عمرم نمیتونم از ادما فرار کنم بعضی وقتا هم حس میکنم که به جنس مذکر نیاز عاطفی دارم ولی وقتی فک میکنم اخرش سکس میشه مجبورم کوتاه بیام. الان واقعا در مونده شدم… نوشته شو شو

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *