شاید آخرین بار بود …

0 views
0%

مطمئن نیستم که این آخرین خاطره ام باشه اما یکی از آخرین بارهایی ست کهمن با همجنس خودم سکس داشتماسم دوست من حسین بود . هم سن و سال خودم . بدن سفیدی داشت . کیرش خیلیبلند نبود شاید حدود 17 سانتی میشد اما یادمه که خیلی کلفت بود . یه بارکه اندازه ش گرفتم به کلفتی یه اسپری معمولی بود. شکل معمولی و صاف وصوفی داشت.از باشگاه اومده بودیم خونه.من تازه دوش گرفته بودم که استراحت کنم زنگزد گفت که خونه شون کسی نیست و خانواده برای شام رفتن خونه خواهرش و تادیر وقت نمیان . ما معمولا همیشه باهم بودیم . برای همین هم طبیعی بود کهبخوام برم خونه اونا و با هم باشیم . البته نه به نیت سکس کردن . گفتمشام درست کنه تا برسم .رفتم خونه شوننشستیم به شام خوردن و حرف زدن و کس کس و شعر گفتن … چشمم افتاد به برجستگیکیرش که خوابیده بود . نتونستم چشم بردارم . برام خیلی هوس انگیز بود ولیدوست نداشتم شروع کنم و منتظر اون شده بودم . توی ذهنم برای خودم داشتمحال می کردم و شام می خوردیم . سفره رو که جمع کردیم و ظرفهارو بردم تویآشپزخونه کنار سینک اومد از پشت چسبید بهم . من دستام توی سینک بود .شورت پاش نبود و نرمی کیرش رو میشد از روی پیزامه نازکی که تنش کرده بودحس کرد . لرزش خفیفی توی تنم ریخت . دلم میخواست اما مثل همیشه خجالت میکشیدمحسین خودش رو چسبونده بود به من و کیرش هر لحظه بلند تر میشد . من لمسکردن کیر رو از روی پیزامه نازک خیلی دوست دارم . حس خوبی داره . ولیخجالت می کسیدم . کمی کونم رو عقب دادم و حسین درست و حسابی شهوتی شدهبود . یکی دیگه از چیرایی که من خیلی دوست دارم خورن کیری ست که نیم خیزه. نه شل و نه کاملا سفت شده . دلم میخواد همش رو بمکم . برای همین همحسین رو کمی عقب زدم و چرخیدم سمتش و شروع کردم به خوردن کیرش از رویپیژامه . بعد هم شلوارش رو کمی پایین کشیدم . کیرش خیلی کلفت بود و اونموقع داغ شده بود . من عاشق این حرارتم . دوست دارم تموم تنم رو پر کنماز این حرارت . کیرش رو می مکیدم و خایه هاش رو میخوردم . سر کیرش رو لایلبام می گرفتم و مک می زدم . حسین که کالملا شهوتی شده بود و کیرش کاملاسفت شده بود منو بلند کرد و تکیه ام داد به کابینت . کیرش رو گذاشت لایپام . یکی از زیباترین حس های دنیاست وقتی که کیر به اون گرمی و کلفتیلای پای آدم عقب و جلو میشه. کمی که این کار کرد من کونم رو جوری عقبدادم که سر کیرش بخوره به سوراخ کونم . حسین فهمید که دلم میخواد بکنهتوش . همون جوری کیرش رو فشار داد به سوراخ کونم ولی هر دو می دونستیم کهامکان نداره کیر به اون کلفتی همین جوری بره توی کون تنگ من . ولی حال میکردیم . حسین کمی کیرش رو خیس کرد و گذاشت دم سوراخ کونم . کونم رو عقبدام و تکیه دادم به کابینت . حسین کیرش رو آروم فشار داد توی کونم که دردوحشتناکی تموم تنم رو پر کرد . جوری که خودم رو جمع کردم و کیر حسین اومدبیروننمی تونستم طاقت بیارم . تموم تنم داشت درد می کرد خودم رو جمع کردم وکونم رو به هم فشار میدادم . درست و حسابی درد داشت . کیرم جمع شده بودتوی تنم و کوچک کوچک شده بود . حسین انگشتش رو خیس کرد و کونم رو مالیدتا آروم بشه . کیرش هنوز کاملا سفت شده بود و چسبیده بود به شکمش . منکلفتی کیرش رو می دیدم و دلم میخواست اون رو توی کونم حس کنم ولیمیدونستم که کار به این سادگی نیست . حسین رو خوابوندم رو زمین و خودمنشستم رو شکمش . کیرش رو خیس کردم و گذاشتم لای کپل هام و روش سر میخوردمو کیرش رو میمالیدم به کونم. گاهی هم سرش رو میذاشتم روی سوراخ کونم وکمی فشارش میدادم ولی همچنان درد داشت و توش نمیرفت ولی باعث شده بود کهبه شدت شهوتی بشم . کیرم رو میمالیدم و سر کیر حسین رو گذاشته بودم دمسوراخ کونم . شهوت تموم تنم رو گرفته بود و دلم میخواست اون کیر با تمومکلفتیش توی کونم باشه . برای همین سر کیرش رو درست و حسابی خیس کردم ونشستم روش . سرش رفت تو ودرد دوباره اومد سراغم . کیرم رو میمالیدم تاشهوتم بیشتر بشه و اروم اروم اروم بیشتر می نشستم روی کیرش . سانت بهسانت رفتنش رو حس می کردم . کلفت و کلفت تر میشد . صبر کردم . نصف کیرشرفته بود توش و من درد داشتم ولی درش نیاوردم .کیرم رو میمالیم و آرومتکون میخوردم تا اینکه کونم جا باز کنه . حسین کپل هام رو میمالید و آرومتکون میخورد تا اینکه تونستم بشینم روی کیرش و با تجمل سوزش و دردوحشتناک تمامش رو کردم توی کونمتا خایه ها رفته بود دستم رو بردم عقب و کون خودم و خایه های حسین رومیمالیدم . ولی جرات نداشتم تکون بخورم کمی بلند شدم تا کیرش جابه جا بشه ولی دوباره درد داشت . کیر حسین بسیارکلفت بود و من به شدت شهوتی شده بودم . کیرم رو میملیدم و این سوزش کونمباعث شده بود که کیرم تیر بکشه و نزدیک بود حتی آبم بیاد ولی دلمنمیخواست تموم بشه . برای همین کیرم رو ول کردم و آروم بلند شدم و شروعبه تکون دادن کیر حسین توی کونم کردم . آروم تر شده بودم برای همین همکیرش رو در آوردم و دوباره خیسش کردم و نشستم روش این بار خیلی بهتر بود. باز شدن کونم رو حس می کردم و از رفتن همچین کیری توی کونم داشتمبیشترین لذت رو می بردم . شروع به تکون دادن و عقب و جلو کردنش شدم .حسین کمرم رو گرفته بود و داشت تکون میداد . سر کیرش میخورد به توی کونمو حس عجیب و دوست داشتنی ای بهم میداد . احساسی که هنوز تشنه تکرار وتجربه دوباره اونم . حسین داشت منو با تموم شهوتش می گایید و من عاشقاون لحظه ها بودم . کپل هام تکون تکون میخورد و خایه هاش رو روشون احساسمی کردم . کونم تموم کیرش رو توی حودش جا داده بود و انگار تا نافم فرورفته بود . یهو حسین فشار محکم تری داد و بدنش رو سفت کرد و کیرش رو تاته کرد توی کونم . فهمیدم که میخواد ابش بیاد و خودم رو شل کردم تا هرکاری دوست داره بکنه . آبش داشت میمومد . گرمای عجیب و دوست داشتنی ایتوی کونم حس کردم . با هر بار اومد آبش کیرش انگار کلفت تر میشد و فشارشبیشتر تا اینکه تموم آبش رو ریخت توی کونم . من همون طوری نشسته بودم رویکیرش و کونم رو تکون میدادم . داغ شده بوددلم نمیخواست کیرش رو بیرون بیاره . کیرم رو میمالید تا حال کنم . تکونتکون دادم و کیرش به همراه آبی که ازش اومده بود نرم تر و راحت تر تویکونم تکون میخورد … کم کم کیرش کوچک تر شد تا اینکه از کونم در اومدولی من هنوز میخواستم چون آبم نیومده بود . برای همین هم حسین کیرم روگرفت توی دهنش و شروع به ساک زدن کرد. ولی من دلم میخواست وقتی کیرش تویکونمه ابم بیاد برای همین هم صبر کردم و بهش گفتم دوباره منو بکنه …باشکم خوابیدم و دستم رو بردم زیرم و کیرم رو گرفتم توی دستم . حسین همخوابید روم و کیرش رو داد لای پام و من کونم رو جابه جا کردم تا سر کیرشرفت توی سوراخ کونم . حسین کیرش رو فشار داد و چون هنوز آب کیرش توی کونمبود نرم تر رفت توش و خوابید روم و شروع کرد به آرومی تلمبه زدن اما هربار تا ته میکرد و در میاورد و منم کیرم رو میمالیدم حسین کیرش رو بیشترو بیشتر فشار میداد و من کیرم رو میمالیدم و کونم رو بالاتر می بردم تااینکه آب کیرم ریخ توی دستم . حسین که فهمید داره آبم میاد دستش روانداخت دور تنم و سینه هام رو فشار داد به خودش و کیرش رو تا ته کرد تویکونم و من ابم تا آخرش اومد … من وا دادم و میدونستم باید کمی صبر کنمتا اب حسین دوباره بیاد برای همین هم آروم خوابیدم و حسین بعد از چند بارتلمبه زدن و عقب و جلو کردن کیرش ابش رو ریخت روی کمرمو همون طوری روم دراز کشید…نمیدونم کی میتونم این خاطرات رو دوباره برای خودم تکرار کنمدلم لک زده برای کیرش . چند بار دیگه هم دیدمش همین تازگی هم اون رو دیدمو با وجودی که تنم به شدت اون رو میخواست نمیدونم چرا به طرزاحمقانه ایاجتناب کردم … میدونستم که اون هم میخواد و روش نمیشه … به هر حالگذشت سالها خیلی چیزهارو ممکنه عوض کنه …نوشته‌ مهیار

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *