شبنم

0 views
0%

این خاطره که تعریف میکنم تاریخش خیلی به روزه 2889از دو سه روز مونده به همه دخترایی که میشناختم آمار دادم که یکشنبه خونه تنهام تا دوشنبه ، اخه زنمو فرستادم مسافرت 2 روزی …خلاصه من فکرامو کرده بودم که یکی از صبح بیاد تا ظهر ، یکیم شب بیاد پیشم ، حالا اگرم شد یکیو عصر ببینم .. اما همش خوا ب و خیال بود هر کدوم به یه دلیلی پیچوندنیکی کار داشت یکی دانشگاه ، یکی پریود شد … موند فقط شبنم گفت میام منم گفتم از هیچی که بهتره …ظهر شنبه بود که زنگ زد بهونه آوردن و این چیزا که نمیشه و کار پیش اومد و دوستم فلانه …شب بهش زنگ زدم گفتم باشه اصلا نیا .. منم دیگه نمیخوام هیچوقت بیای 5 دقیقه بعد اس ام اس داد که میاد …بیخیالعصر یکشنبه قرار گذاشتیم و رفتم دنبالش آوردمش خونه …زنگ زدم پیتزایی سر خیابون برامون شام اورد و مشغول خوردن شدیم … بعد شامم یه فیلمی گذاشتم که با هم ببینیم ، اصلا عجله نداشتم مثل همیشه که 2 ساعت و 3 ساعت باید با استرس میکردمو جمع میکردم ..شبنم لباس راحتی پوشید اومد تو بقلم نشست جلوی تلویزیون …یه تاپ نازک سفید با یه دامن کوتاه که تقریبا همه جاشو انداخته بود بیرون ..مثل همیشه خیلی سکسی بود .. منم کم کم تحملم داشت تموم میشد هنوز 20 دقیقه از فیلمه نگذشته بود که دستم داشت زیر کونه شبنم میچرخید … واسش آروم میمالیدم کس و کونشو … گاهی دست میکردم از لای شرتش … اونم آه ه ه میکشید …یه چند دقیقه ای اینجوری گذشت تا شبنم دست به کار شد .. شروع کرد از روی شلوار کیرمو مالیدن … کیرم بد جوری راست کرده بود میدونستم که حالا حالا ها تا صبح وقت هست پس عجله ای نداشتم …دیگه فیلم نگاه نمیکردیم من دستم لای کس شبنم بود و چوچولشو میمالیدم … اونم افتاده بود کیرم و تا ته کرده بود تو حلقش ، از همیشه بهتر ساک میزد .. اونم میدونست وقت زیاده … عین آبنبات مکشید زبونشو به نوکه کیرم .. منم تو آسمون بودم …یه 5-6 دقیقه ای همین بود ماجرا تا اینکه شبنم گفت دیگه طاقت نداره … بلند شد شرتشو در آورد و یه ضرب نشست رو کیرم .. شروع کردیم لب گرفتن .. کیرمیم تا دسته تو کسش بود .. آروم صدا میداد که همسایه ها نفهمن چیزی …آه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ههمچین سر میخورد تو کسش که انگار به هیچکس تاحالا نداده باشه …همین هفته پیش بود بهم گفت به یه مرده کس داده کیرش 2 برابر ماله من بوده … اما ماشالا علاقش خیلی زیاد بود به این جور چیزا …شبنم بالا پایین میرفت منم رو مبل ولو شده بودم .. چشمامو بسته بودم فقط داشتم لذت میبردم …خیلی وقت بود با یه دختر نمیشد وقت زیاد بگذرونم .. مگه تو ویلای شمال که اونجام همش مواظب سرایدارو این حرفا هستم که نفهمه به گام بده تو این فکرا بودم که دیدم بد جوری لرزید … آروم از رو کیرم بلند شد ، رفت رو مبل ینفره با زانو ، قمبل کرد کس و کون و سمت من … تکیشم داده بود به تکیه گاه مبل ..بلند شدم .. همونجوری از پشت کیرمو چپوندم تو کسش … دیگه منم وحشی شده بودم .. یه چندتا حسابی با دست زدم رو قمبل کونش که حسابی قرمز شد … تند تند تلمبه میزدم … شبنمم فقط میگفت جوننننننننننبکن این کسوماله تو همش .. تا صبح کیرتو از کسم در نیار …با این حرفاش منم حشریتر مشدم و محکم تر تلمبه میزدم … که یدفعه دیدم داره آبم میاد … 2-3 تا تلمبه خفن زدمیه آه ه ه بلند و تا آخرین قطرشو تو کس شبنم خالی کردم ….. شبنمم مگفت واییی سوختم … دیگه نا نداشتم .. یکم روش موندم همونجوری و بعد بلند شدم دراز کشیدم رو مبل …داشتم فکر میکردم به این که .. تا صبح هیچی ازم نمیمونه .. کاشکی الان میرفت خونشون .. میخوابیدم …اما دیگه دیر بود واسه این فکرا .. شبنم خودشو تمیز کرد .. از تو کیفش قرص برداشت خورد که حامله نشه ..یه ملفه دور خودش پیچید و اومد رو مبلی که من ولو بودم ..یه ذره این کانال اون کانال کرد .. منم چشمامو بسته بودم .. خوبم میومد یکم … یه یه ربع گذشت .. دیدم اوند دوباره رو کیره خوابیده من نشست … چشمامو باز کردم با اون حال دیدیم داره کسشو میمله رو کیرم ،فکر نیمکردم به این زودیا دوباره قد علم کنه .. شبنم آه آه ه میکرد میگفت گوش کن ببین چه صدایی میده .. خودشو بیشتر میمالید به کیرم .. که یه دفعه خون دوباره جریان پیدا کرد .. شروع شد به بزرگ شدن …شبنم خوشحال پرید کرد تا ته تو دهنش ساک زدن …منمانگشتمو کردم تو سوراخ کونش .. یه ذره نوچ و اینا کرد .. بعد هیچی نگفت .. منم شروع کردم به گشاد کرد سوراخ کونش که واسه کیرم جا باز کنه …وای که چه حالی بود .. کونه به این باحالی خواب از سرم پریده بود .. کیرمیم مثل فولاد شده بود ..بهش گفتم بریم تو تخت … بعدم ازش خواستم مثل حالت سجده برام قنبل کنه ..صحنه رو که میدیدم طاقت نیاوردم .. یدفعه تا دسته کردم تو کونش .. اونم یه هوار حسابی زد .. بعدم شروع کرد به فحش دادن … یه ذره همونجوری نگرش داشتم که جا باز کنه .. دستمم جلو دهنش بود که هیچی نگه …بعد آروم آروم شروع کردم تلمبه زدن … وای که چه کون تنگی … خانمم معمولا بهم کون نیمده .. اما این شبنم همیشه ناز میکنخ ولی جور اونو میکشه …یه 10 دقیقه ای تلبه میزدم که دیگه دهنش سرویس شده بود … با التماس چرخید دراز کشد گفت تو حالا آبت نیمیاد .. دوباره بکن تو کسم …منم قبول کردم … افتادم روشو تلمبه زدن … شبنمم فقط قربون صدقه کیرم میرفت … می گفت تا حالا کسی مثل تو منو نکرده ..خلاصه ..20 دقیقه مدلای مختف کسشو گاییدم .. بعد کیرمو در اوردم کردم تو دهنش .. گفتم بخور تا آبم بیاد …شبنم شروع کرد ساک زدن حرفه ای ..ابم با فشار اومد کلشو تو دهنش خالی کردم … داشت حالش بهم میخورد .. از بقلای لبش زده بود بیرون ..دوتایی رفتیم تر تمیز کردیمو .. اومدیم رو تخت که بخوابیم…چه شبی بود اما …نصفه شب یه بار دیگه از خواب بیدارش کردم کردمش .. صبح هم .. تا بیدار شدیم .. یه نیم ساعتی تلمبه میزدم ..بعدم با هم دوش گرفتیمو صبحانه خوردیم .. زدیم بیرون .. که شبنم بره خونه منم برم سره کارم ..تا شب شبنم 10 تا اس ام اس زد تشکر کرد بابت یکی شدن کس و کونش در شب قبل ..امروزم گفتم تا داغه براتون تعریف کنم … شاید خوشتون بیاد ؟نوشته‌ امیر

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *