مادر فوق مذهبی

0 views
0%

من اهل قمم مادرم خیلی مذهبی بود و تقریبا همیشه تو خونه پوشیده بود و لباسای گشاد و بلند میپوشید البته اینا به دستور پدرم بود که یه فرد فوق مذهبی بود من هیچ وقت ارایش کردن مامانمو ندیدم و یاد ندارم منو بغل کنه تا اینکه یه کمد درد خفیف گرفت و رفتیم پیش یه دکتر محلی به نام اقا جواد که خیلیم تو قم معروفه و اون گفت باید اب درمانی کنه و چشمه اب گرم محلاتو پیشنهاد داد که یه هفته روزی پنج بار هربار یک ساعت تو اب همراه با ماساژ باشه……قرار بود با پدر برن که برای پدر یه مشکلی پیش اومد و قرار شد من مامانو ببرم خلاصه راه افتادیم توی راه یه مجتمع اقامتی وایسادیم مادر رفت دستشویی وقتی برگشت باورم نمیشد بدون چادر با یه مانتو کوتاه و شال اومد نشست تو ماشین این اولین سفر تنهای منو مادر بود من هاج و واج مونوه بودم که مادر گفت چیه مگه جن دیدی راه بیفت و توی راه گفت که به اسرار پدرم انقدر خشک رفتار میکنه و ازم پرسید که ناراحت شدم گفتم نه من خیلی حساس نیستم نزدیک دلیجان گفت برو تو دلیجان کار دارم گفتم چیکار گفت مایو ور نداشتم بریم مایو بخریم گفتم تنها مگه نمیخای بری مایو میخای چیکار گفت وااا یعنی تا اینجا اومدم که تنها برم پس ماساژ چی به خودم گفتم واییی یعنی من قراره مامانو ماساژ بدم ….رسیدیم لباس زیر فروشی مادر رفت تو منم بیرون وایسادم که بعد دو دیقه منو صدا کرد امیرم بیا تو با اکراه رفتم وای چقدر لباس زیر به دیوار چسبیده بود مادرم به دیواری که مایو ها روش بود اشاره کرد گفت کدومش قشنگه گفتم نمیدونم خودت میخای بپوشی گفت نه تو انتخاب کن منم پوشیده ترینشو که یه تیکه بود و پاچه و استین داشت انتخاب کردم که مادرم گفت وااا مگه پوستم پیسی زده که بخام بپوشونمش و اشاره به مایو های دوتیکه بیکینی کرد و گفت کدومش خوبه منم یدونه مشکی رو تصادفی انتخاب کردم ولی وقتی فروشنده اورد دیدم که خیلی باریکه و تقریبا همه بدن باید توش دیده بشه مادر گفت ای کلک نه به اون نه به این فروشنده فک کرده بود مادر دوس دخترمه داشتیم از مغازه میرفتیم به مادرم گفت خانوم وسایل شبم بخاید داریم که مادر با خنده گفت دارم…..رسیدیم یه سوییت که جکوزی و استخر اب گرم داشت اجاره کردیم و وحدود نیم ساعت بعد من رفتم برای اب تنی مایو پوشیدم و رفتم تو اب یه نیم ساعت تو حال خودم بودم که مادر با حوله تنپوش اومد گفت خدا خفت کنه با انتخابت یه ساعت دارم زور میزنم که یجوری بپوشمش که هیچجای خطرناکی معلوم نباشه بعد حوله اش رو وا کرد وای چی میدیدم چون دیدم از پایین بود قشنگ برامدگی کسش تو چشمم بود بعد چشمم به سینه هاش افتاد که مایو فقط نصفشو گرفته بود من تا حالا مامانو با استین کوتاه ندیده بودم به همین خاطر خیلی حشری شدم مادر اومد تو اب و یکم وول خورد و اومد پیشم و بم تکیه داد نیم ساعت بی حرکت بودیم بعد مادر از اب بیرون رفت و گفت نوبت ماساژه و رو شکم خابید من بی حرکت بودم که مادر گفت بیا دیگه چقدر ندیده ای رفتم بالا سرش و شونه هاشو مالیدم و یواش یواش پایین اومدم تا نزدیک شرت مایوش ول کردم و دوباره از وسط رونش تا نوک پاش مالیدم دوباره حرکت کروم رو به بالا که به وسط رونش رسیدم گفت کل بدنمو بمال دوباره با اکراه رونشو تا نزدیک کونش مالیدم اومدم ور دارم که با عصبانیت ملایم گفت امیر تو که انقدر خنگ نبودی کل بدن شامل باسنم میشه نفسم بند اومده بود دستمو گذاشتم رو کونش چقدر نرم بود ولی کناره های کونشو میمالیدم بعد از یه مدت دوباره با همون لحن گفت وسط باسنم جزو کل بدنه شروع کردم دیگه کونشو با شدت مالیدن بعد گفت شونه هامو دو دستی بمال از کنار نمیشد واسه همین گفت بیا پشتم دو زانو پامو اینور و اونور کونش گذاشتم و شروع کردم مالیدن یه دودیقه بعد ول کردم گفت بازم بمال گفتم زانوم درد گرفت گفت عزیزم بشین رو مادر به ارومی نشستم رو کونش چقدر نرم بود گفت جات خوبه مادر به اندازه کافی نرم هست و بلند خندید نگاه به کیرم کردم داشت میترکید بعد مادر گفت بلند شو و برگشت هیچ کاری از دستم بر نمیومد مادر کیرمو از رو مایو دید گفت .ثل اینکه مادر به اندازه کافی نرم بوده و دوباره خندید من اومدم بیرون و لباس پوشیدم و روی مبل نشستم مادر اومد بیرون خودشو خشک کرد و با مایو رفت تو اتاق و نیم ساعت بعد با یه لباس قرمز توری تا زیر کونش با شرت و سوتین سفید زیرش و ارایش قلیض اومد و کفت اگه دوباره راست نمیکنی بشینم پیشت از خجالت سرمو انداختم پایین تا حالا مامانو اینجوری ندیده بودم…..مامان تلوزیونو روشن کرد دیدم ماهوارس یکم بالا پایین کرد گفت چندتا شبکه که بیشتر نداره بعد رفت رو قفلش و پشت باطری کنترلو باز کرد رمزش نوشته بود کانالارو باز کرد داشت بالا پایین میکرد که رسید به یه فیلم نیمه سکسی گفت ببینیم منم با سر تایید کردم فیلمو میدیدیم که مادر تو بغلم ولو شد گفت امیر به نظرت کدوم سبک خوبه گفتم چی گفت سبک زتدگی خودمون یه اینجوری گفتم نمیدونم گفت حال نداد با من استخر اومدی گفتم چه حالی گفت همون حالی که باعث شد راست کنی و تو بغلم سر خورد و سرشو گداشت رو پام که چه عرص کنم به خاطر فیلم راست کرده بودم و سرشو گذاشت رو کیرم بلند شد دستشو گذاشت رو کیرمو گفت اینو میگم گفتم مادر نکن گفت نگفتی حال داد گفتم خیلی گفت به پیشنهاد دارم گفتم بگو گفت میخام یه هفته بدون بابات ازاد باشم گعتم قبول ولی فقط واسه اینکه کیرمو ول کنه ولی نفهمیدم چی کفت که یهو شلوارمو بلند کرد و کیرمو دراورد گفتم مادر چیکار میکنی گفت به کوری چشم بابات حال میکنم دیگه منم حشری شده بودم بی خیال شدم یهو مادر کیرمو کرد تو دهنشو ساک زد وای چه حالی می داد دستمو کردم تو موهای مشش و با حرکت سرش دستمم بالا پایین میشد چند دیقه خورد گفتم داره میاد محکم لباشو دورش حلقه کرد و کل ابمو میک زد وقتی تموم شد بلند شد ابمو تو دهنش نشون داد و قورتش داد و گفت بابات نمیذاره اینکارو بکنم میگه نجسه ولی من عاشقشم بعد گفت نوبت توئه گفتم چی گفت یه ساعت منو مالیدی حشری کردی باید کارتو تموم کنی و پاهاشو باز کرد من دوباره حشری شدم دستمو گرفت و گذاشت رو کسش وای شرتش خیس بود یکم از روی شرت مالیدم گفت بسه شرتمو در بیار رفتم جلوش رو مبل زانو زدم شرتشو دراوردم یه کس صورتی با بلبله های بزرگ جلوم بود شرو کردم بوسش کردن مبخاستم دیوونه شه گفت امیر بسه توجی نکردم گفت امیر بخور منو توجه نکردم کفت امیر لیس بزن توجه نکردم فقط بوس میکردم گفت امیر بخور این کس لامصبو یهو یه لیس محکم بش زدم که یه جیغ زد دوس داشتم اینحرفارو ازش بشنوم گفت نمیخوری کسمو نخور پسرت میخوره اخ که چه حالی داشت کس لیسی مادر انقدر لیسیدمش که ارضا شد یه بوسش کردم دوس داشتم فقط نگاهش کنم دیدم یه اب سفید رنگی مایل به زرد از کسش راه افتاد همونجور خابیدیم رو کاناپه……نصف شب بود با یه حس قشنگ رو کیرم بیدار شدم وای دوباره مادر داشت ساک میزد گفتم مادر تویی با کیرم تو دهنش زوری گفت اره عزیزم باید بریم استخر دوباره رفتیم تو اب گرم مادر اومد دوباره با مایو گفت اینبار هرجارو دوس داری بمال بخور اگه خاستی بکن همه سوراخام مال تو گفتم همه گفت اره کونمو میگی خندیدم گفت عین بابات کون دوستی اره قبلا بابات گشادش کرده گفتم مادر این کارمون خیانت به باباس خندید گفت نه پدر فکر میکنی چرا بابات مارو پیچوند الان داره تو خونه یه صیقه ایو میگاد ولی عوضش پسرشم خانم جندشو میگائه با این حرفش حشری شدم درش اوردم ار اب و روشکم خابوندمش مایوشو زدم کنار و بی مقدمه کیرمو کردم تو کسش وای چقدر تنگ بود گفتم چقدر تنگی گفت نخیر شما کلفت تر از باباتی حالا یکم ملاحظه کن تا جا واز کنه خلاصه یواش یواش تند کردم اصلا تو حال خود، نبودم دراوردم یه تف انداختم رو کونش محکم کردم تو کونش که جیغ بنفش کشید گفتم دربیارم گفت نه محکم بکن اقا با صلابت تلنبه زدم تا ابم اومد و تو کونش خالی کردم دوباره دوش گرفتیمو اومدیم بیرون ویه هفته مامانو به شدت گاییدم تقریبا روزی دو بار روز اخرم یه سکس پایان عیار داشتیمو راه افتادیم به سمت قم که تو راه گفتم مادر یعنی تموم شد گفت اره گفتم میشه یه ساک دیگه بزنی برام گفت اره رفتیم تو یه راه خاکی صد متر که از جاده دور شدیم شلوارمو باز کرد و یه ساک توپ زد منم با کونش بازی میکردم تا ابم اومدو همرو خورد و پیاده شد و چادرشو سر کرد و ارایششو پاک کردو مایوشم انداخت دور و گفت من دوباره همون مادرم دیگه جنده لاشی بازی تموم شد…..حدود یه هفته همه چی اروم بود تا جمعه که پدرم با دوستاش رفت بیرون مادرم اومد تو اتاقمو گفت چطوری گفتم خوبم گفت تو تونستی فراموش کنی گفتم نه گفت نظرت چیه یه ساک برات بزنم گفتم شرط داره گفت چی گفتم لباس خوشگل بپوشی نه این لباسای گشاد بعدشم بذاری منم کستو بخورم گفت نه و رفت منم مشغول بازی شدم بعد یه ساعت دیدم با یه لباس حریر سفید اومد گفت قبوله فقط بذار کیرتو بخورم گفتم مادر یه چیز بگم ناراحت نمیشی گفت نه گفتم بدجوری جنده لاشی شدی گفت اره تقصیر بابای کسکشته بعدشم جنده لاشی ی پسرم شدم این که بد نیست خلاصه اونروز به ساک شروع شد و کس و کونشم گاییدم و اینجوری شوهر دوم مادرم شدم الانم که این داستانو نوشتم مادرم داشت به ملایمت برام ساک میزد ببخشید اگه غلط املایی داشت حالا هم باید از خجالت کسش دربیام خداحافظنوشته ؟

Date: January 1, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *