مربی باشگاه رفاقتی فاعلم شد

0 views
0%

18سالم بود ولی حسابی کونم می خارید و دوست داشتم حداقل واسه یه بار کون دادن رو تجربه کنم.بیشتر روزا رو پیاده روی می کردم و معمولا توی خیابون شنیدن تیکه های جوووون بخورمت و عجب کوووونی و چه گوشتی دیگه واسم عادی شده بود و همین قضیه ها بود که فهمیدم خیلی بدنم سکسیه و مشتاقم میکرد حتما کون دادنو تجربه کنم…پیشنهاد های زیادی داشتم ولی از ترس درد و آبرو به هیچ کس پا نمی دادم تا…تابستون بود و تصمیم گرفتم برم باشگاه بدن سازی تا هیکل خوبی رو که داشتم بسازمش.روزای اولی که می رفتم باشگاه بدنم رو شیو می کردم و پوستم سفید بود طوری که برق می افتاد از زیر تاپ و شلوارکی که تنم می کردم خیلی خودنمایی میکرد و همه افراد باشگاه در حین تمریناشون چشمشون به بدن من بود و ناگفته نمونه منم خیلی ناز می کردم.با برنامه اولیه باشگاه شروع کردم ولی استفاده درست از هیچ کدوم وسایلا و نحوه صحیح هیچ تمرینی بلد نبودم و همین فرصتی بود تا هرکس از راه می رسه به بهانه اموزش صحیح دستی هم به بدنم بزنه.که من هم زیاد بدم نمی اومد…یکی از عصر ها خیلی زود به باشگاه رفتم حدود ساعت 2عصر بود و باشگاه حسابی خلوت خلوت بود و فقط دو نفر از افراد ثابت باشگاه که توی این مدت باهاشون اشنا شده بودم اونجا بودن. مسئول باشگاه که اسمش علی بود اونجا بود و امین…سریع لباسم رو در اوردم و بدنم که یدونه مو هم نداشت،جلو کولر وایسادم تا خنک بشم یهو یه دستی محکم زد به شونه هام و گفت بجای اینکه گرم کنی می خوای بدنت ببنده بدتر؟ترسیدم از جام پریدم دیدم علی هست…علی 24سالشه و بدن خیلی رو فرم و تمیزی داره…توجه امین هم که داشت تمرین می کرد هم به ما جلب شد و اون هم تاکید کرد لباسمو تنم کنم تا بدنم نبستهتی شرتمو از ساک ورزشی در اوردم که تنم کنم که علی دستشو گذاشت روی شکم و سینه های گوشیتیم و رو کرد به امین و گفت عجب بدنی می شه اگه خوب روش کار کنه و امین هم تایید کرد.علی با خنده نیشگونی از نوک سینه هام گرفت و زد به شکمم گفت اماده شو بیا می خوام خودم بهت تمرین بدم…از اون به بعد علی هر روز باهام کار می کرد و هرشب هم در مورد برنامه غذایی و باشگاه که البته بهونه بود با هم چت میکردیمهمین مساله موجب شد منو علی حسابی باهم صمیمی بشیم و حتی یه شب بعد از باشگاه به دعوت علی شام رو بیرون خوردیم.یه شب که داشتم باهاش چت می کردم علی گفت فردا شب با امین میریم باغشون اگه توهم دوست داری بیا،تا اخر شب بر میگردیم.عصر با امین دوتایی اومدن دنبالم و تا رسیدم باغ بزن بکوب و برقص داشتیم تو ماشین.اونجا که رسیدیم علی به شوخی منو کول کرد و تا بالای پله ها برد…امین هم زغال واسه قلیون گذاشت و بعدش دوباره صدای سیستم زیاد کرد و پیرهنش رو در اورد و با بدن خوش فرمش شروع کرد به رقصیدن علی هم به سرعت تی شرتشو در اورد و با شلوارک می رقصید منم تکیه دادم به ماشین و نگاشون میکردم که یهو علی اومد دستم گرفت و کشید وسط و محکم بغلم کرده بود و می رقصید و یه دفعه پیرهن منم از تنم در اورد…منم گرم شده بودم که علی یا دو دستش نوک سینه هام گرفت و خودشو چسبوندبمن و یه بوس از لبم گرفت یهویی خشکم زد سر جام وایسادم که امین هم از پشت چسبید بهم و شروع کرد مالیدن کونم…حسابی ترسیده بودم و به علی گفتم بیخیال ولم کن تا برقصیم …امین با خنده گفت سر کیر من برقصیا و دندون یواشی از گردنم گرفت و شروع کرد به لیسیدن گردنمدر حالی که می ترسیدم لذت هم میبردم و دیدم دیگه چاره ای ندارم جز تسلیم.علی و امین شلوارکاشون رو در اوردن وپرت کردن سمت ماشین و شروع کردن به بغل کردن و مالیدن و لیسدن و لب گرفتن از من….علی شلوار منم بیرون اورد و دندونی از رونم گرفت امین هم لپ های کونمو چنگ می زد و از پشت گردنمو می لیسید منم کم کم داشتم لذت میبردم و سست شده بودم علی لب هامو می خورد و زبونشو دور لبام می چرخوند و کیرمم گرفته بود و می مالید و انگشت کرد و گاهی با شیطنت نیشگون میگرفت…منو بردن داخل ساختمون و کاملا لختم کردن و شرت هفتیمو از پام پاره کردن..جای کیرشون توی شرتاشون نبود و حسابی باد کرده بود و قلمبه شده بود…علی منو به دو زانو نشوند و کیرش اورد و کشید دور لبم منم زبونم و در اوردم و سر و تنه ی کیرشو محکم میلیسیدم تا اه و نالش بالا رفت…امین هم کیرشو می میالید به کمرم و دست کرد موهام رو گرفت و سرم رو چرخوند سمت کیرش و همه جای صورتم می مالید و انگشت کرد و تقریبا خیس شده بود بعد گذاشت دهنم و محکم سرمو فشار میداد …کیر کلفتی داشت و حدودا 20سانت بود طوریکه کل فضای دهنم رو پر کرده بود اما کیر علی یخورده کوچیک تر بود اما سفت تر و کلفت تر…به همین حالت حدود ربع ساعت برای هرکدوم ساک می زدم و حسابی لذت می بردن.علی بغلم کرد و منو خوابوند روی زمین و دستاشو از زیر شکمم قفل کرد و کونم رو اورد بالاتر و چندتا ضربه محکم به کونم زد….امین در همین فاصله رفت و کاندوم اورد و هردو کاندوم کشیدن و علی سر کیرشو دور سوراخم می کشید و منم نفس نفس می زدم که بازم سیلی به کونم زد و گفت نمی دونستم اینقد دوس داری پدرسوخته وگرنه این همه مدت تو کف نمی موندم…انگشتش رو کرد توی کونم و می چرخوند و به امین می گفت اووووف که تنگ تنگ هم هست…سر کیرشو تف زد و امین دوتا لپ کونم از هم باز کرد و علی با یه فشار پایان کیرشو تا ته توی سوراخم فرو برد…داشتم می مردم از درد و زیر دست و پاهای قوی علی دست و پا میزدم و علی شروع کرد به تلمبه زدن منم اشک می ریختم و دست امین که جلو دهنم بد رو دندون می گرفتم …کم کم بعد از چن دقیقه تلمبه زدن دردم کمتر شد و منم حسابی لذت می بردم امین هم کیرش رو گذاشت توی دهنم و محکم تلمبه می زد …چن دقه کارشون رو ادامه دادن تا جاهاشون رو عوض کردن…امین منو بغل کرد و روی کاناپه انداخت و هفتی کونمو لیس میزد منم واسه علی ساک می زدم..بازم امین کیرشو با فشار توی کونم کرد و بازم من حسابی دردم اومد ولی لذت می بردم..صدای اه و ناله های ما کل ساختمون رو پر کرده بود امین کاندومش رو در اورد و دوباره شروع کرد بصورت وحشیانه تلمبه زدن که کل ابشو توی کونم خالی کرد علی هم داشت ابش می اومد که فشار داد توی دهنم و همش توی دهنم خالی شد…اونشب بعد از بار اول یک بار دیگه هم من ارضاشون کردم که دیگه متن طولانی شد و در اخر قلیون کشیدیم و حوالی ساعت 1من به خونه برگشتم ولی از درد تا صبح خوابم نبرد و از اون به بعد هروقت امین و علی اراده می کردن من در اختیارشون بودم….مرسی(الان او اقاهه میادمیگه چرا از کاندوم استفاده نکردید)نوشته بچه کونی کم رو

Date: October 22, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *