مریم خانم شوهردار حشری

0 views
0%

سلام دوستان من شاهین هستم و این داستانی رو که میخوام بگم مربوط میشه به پارسالمن 32 سالمه و تو یک بوتیک کار میکنم یک روز یک خانومی(مریم) امده بود خرید که من دیدم خیلی حال میده هی به من نگاه میکنهبعد یواش یواش سر حرفو بازکرد و با سوال ذرباره اجناس شروع کرد منم خیلی مودب و با شیطنت جواب دادم اخر کار که می خواست بره خودمو بهش رسوندم و ازش شماره گرفتم همون روز واسش چند تا اس رومانتیک دادم اولش ناز میکرد بعد شروع کرد به اس دادن منم که دیدم خودشه چند تا جک سکسی باش فرستادم اونم اس داد که بفرس خیلی با حاله منم هرچا جوک سکسی داشتم براش فرستادم و حسابی با هم رفیق شدیمیک روز که خانمم می خواست بره شهرستان سریع بهش پیام دادم اخر هفته رو بیاد با هم باشیم اونم با کلی ناز و ادا گفت خبرت میکنم خلاصه خانمم رفت ولی از مریم خانم خبری نشد منم شق درد داشتم میمردم که یهو زنگ زد گفت میتونی بیای دنبالممنو میگید انگار دنیا رو بهم داده باشن رفتم دنبالشو اوردمش خونه گفت من خیلی وقت ندارم باید زود برمضمنا فکر سکس رو هم از سرت بکن بیرون من از اوناش نیستممریم یک خانم شوهر دار بود که شوهرش دبی کار میکرد تپل بود و سفید من که از وقتی زنگ زده بود راست کرده بودم گفتم باشه عزیزم هرچی تو بگی تا هرجا شما اجازه بدی پیش میرم رفتم 2 لیوان شربت اوردم و تعارف کردم هنوز شربتش تموم نشده بود که کار من شروع شد نشستم کنارشو خودمو بهش چسبیدم دستمو انداختم دور گردنش و یواش یوش از یقه کردم تو که یک دفعه گفت چکار میکنی منم سریع دستمو کشیدم بیرون و گفتم معذرت میخوام ولی میشه خواهش کنم مانتو رو در بیارید از اون انکارو از ما اسرار کا بلاخره با زور دکمه های مانتو رو باز کردم وبدن سفیدش هویدا شد محکم گرفتمش تو بغل و شروع کردم به لب گرفتن و با دستام سینه های بزرگشو میمالیدم اونم کم کم حشری شد مانتو رو در اورد گفت درو قلف کردی گفتم کسی نمیاد گفت قلف کن منم قلف کردم گمان کنم میترسید دوستام بریزن سرش و حسابی گاییده بشهخلاصه رفتیم تو اتاق خواب یک شلوار لی تنگ پاش بود من کنارش خوابیدم و شروع کردم به لب گرفتن بعد رفتم سراغ سینه ها و از سوتین درش اوردم و داشتم میخوردم که گفت لطفا درش بیار سوتینم در اومد بعد منم لباسمو کندمو کیرو گذاشتم لای سینه هاش اونم با ذست سینه ها رو گرفته بود عقب جلو میکرد خیلی حال میداد گفتم میشه یکم خیسش کنید گفت یعنی ساک بزنم گفتم اره گفت ببخشید خوشم نمیاد ولی یکم با زبون مالید و انگشت کرد بهش تا خیس شد گفتم شلوارو در نمیاری گفت نه ولی باشیطنت منم سریع سلوارشو کشیدم پایین عجب کس و کون با حالی کوسش خیس خیس بود کیرو بهش نزدیک کردم خودش گرفتو کردش توش وای نمی دونید چقر گرمو نرم بود شروع کردم به تلمبه زدن حالا نزن کی بزن اونم خیلی حال میکرد صدای نالش اتاقو پر کرده بود دیدم داره ابم میاد سریع کیرو در اوردم ریختم رو سینش بعد با دستمال خشکش کردم گفتم بچرخ یک بار از پشت بکنمت کفت تو کون نه گفتم باشه از پشت کردم تو کسش خیلی حال میداد کیرم از بین لمبه های بزرگش رد میشد و تخمامم هی میخورد به باسن نرمش که دیدم لرزید و ارضا شد من ادامه دادم تا ابم بیاد که ایندفعه خیلی طول کشید و با هم ارضا شدیمگفت وای دیرم شد باید برم رفت تو حموم خودشو شست امد شلوارو پوشید گفت میشه سوتینو ببندید من رفتم سوتینو ببندم که دوباره دلم کشید گفتم من بازم می خوام باورش نشد ولی وقتی دید هنوز کیرم نخوابیده شلوارو تا نصف کشید پایین گفت زود تمومش کن منم کیرو گذاشتم لای پاشو تلمبه زدم ابم امد کاملا خال شدمرسوندمش در خونه و تو ماشین یک لب دیگه ازش گرفتم و چند بار دیگه هم باهاش سکس داشتم تا رفت دوبی پیش شوهرشبعد با خواهرش د وست شدم که سرفرصت باتون مینویسم ببخشید اگه بد بود ولی واقا حقیقت بود نظر یادتون نره باینوشته شاهین

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *