من و نازلی فیس بوک

0 views
0%

سلاممن رامین هستم 23 سالم هست از شیراز..دوست دخترمم نازلی 21 سالش هست دانشجوی شیراز رشته گرافیک..داستانی که میخوام بگم واقعیه …دلیلی واسه دروغ ندارم …دروغ بگم که چی ؟؟؟اولین داستانم هست که میزارم اگه بد نوشتم دیگه ببخشید….برم سر اصل مطلب پارسال اوایل مهر بود که تو فیس بوک با نازلی آشنا شدم البته نازلیو از قبل تو جمعی که بودیم میشناختم ولی شماره ای چیزی نداشتم ازش …خلاصه باهم چت میکردیم چند روز .نازلی میخواست واسه کارشناسی امتحان بده دنبال ی نفر بود که بهش طراحی یاد بده داداشه منم کارش خوب بود گفت به داداشت میشه بگی با هام کار کنه گفتم آره شمارتو بده بهش بگم بهت خبر میدم اینجا بود که شماره رو گرفتم و زنگ زدمو براش جورش کردم …اینجا بود که اس دادن شروع شد چند مدتی هم اس میدادیم و قرار شروع شد …قرار سوم بود رفتیم بیرون شب شد دیگه میخواست بره خوابگاه آخه خوابگاهشون ساعت 9.30 دیگه را نمیدادن نزدیکای خوابگاهشون بودیم تو ماشینم نشسته بودیم تو ی کوچه خلوت واسه اولین بار دستشو گرفتم یجوری شد ی کمی که حرف زدیم ی بوسش کردم گفت چیکار میکنی گفتم بوس میکنم مگه چیه بعد دستمو انداختم دور گردنش یه لب گرفتم کمی مقاومت کرد اما شل شد دیگه بعد سینشو گرفتم که دیگه رفت خلاصه سینشو میمالوندمو لب میگرفتم دست انداختم واسه کسش از رو شلوارش دیدم خیسه ….شانس بد من دیرش شده بود اینجا دیگه تموم کردیم اون رفت خوابگاه منم رفتم خونه …بهش اس سکسی میدادم شبا از شانس خوبم خونه ای داشتیم خالی شد کنار مجتمع اداره گاز معالی آباد بچه های شیراز میدونن کجا میگم..البته دیگه آخر خونه خالی بود فقط موکت همین…….خلاصه به نازلی اس دادم بریم خونه گفت من نمیام (یجوری گفت نمیام گفتم کارم نمیشه اصلا)مخشو زدم دیگه راضی شد البته من بخاطر کارم فقط جمعه ها بیکار بودم شب 5شنبه بود رفتیم بیرون گفتم بریم خونه …. شامو و صبحونه گرفتیم رفتیم اونجا درضمن پتو هم بردیم ….ماشین پایین پارک کردم رفتیم بالا شامو خوردیم رفتیم برا لب (یه کمی دختر سردی بود)همیشه من اول شروع میکردم خلاصه لبو خوردم رفتم واسه سینه هاش که اوففف عجب سینه ای داشت یخورده مالوندم سینشو دیگه لباساشو بیرون آوردم شروع کردم به سینه خوردن نوک سینه هاش شده بود تیز تیز سفت خیلی توپ بود بعد رفتم پایین تر از رو شرتش کسشو مالوندم ک دیگه حشرش شروع شد شرتو کشیدم پایین شروع کردم به کس خردن کس نقلی داشت البته سفیدو صفر کیلومتر همچین خوردم که داشت موهای سرمو میکند رفتم بالا یکم سینشو خوردم آخه نوک سینش خیلی باحال بود ..بعد اون کیرمو گرفت تو دستش شروع کرد به تف زدنو مالوندن (کیرمم تقریبا 18 سانت هست) بعد بهش گفتم از پشت بخواب خوابید کیرمو گذاشتم لای پاش گفتم حالا چطوری بکنیم توش که دردش نگیره خلاصه خیسش کردیم یواش گذاشتم دم سوراخش گفت نه گفتم یه کم خلاصه گفت یواش گفتم باشه گذاشتم تو سوراخش دیدم کیرم داره راحت میره توش بله خانم داشت صفت زنی میکرد دیدم بله ه ه خانم گشاده البته واسه کیر من خوب بود ی کمی درد داشت ولی خیلی زود دردش تموم شد شروع کردم به تلمبه زدن (من همیشه ترا میزنم) خلاصه جلو عقب میکردیمو تلمبه میزدیم تا ته میرفت توش فقط آخراش یه کم درد داشت تلنبه زدنو زیاد کردم دیدم آه آه شروع شد و داره بالش رو دندون میگیره همینجور که تلمبه میزدم سینه هاشم تو دستم بود ..گفتم تو بیا رو من چون خسته شدم دیگه حالا اون رو کیرم بالا پایین میشد یه چند دقیقه ای که بالا پایین شد دیدم زانوش شل شد فهمیدم ارضاع شده ولی من نشده بودم از پشت خوابوندمش شروع کردم تلبه زدن که دیدم داره آبم میاد یه کمی هم آه او کردم تا ته کردم توش آبمو ریختم تو کونش ولی زمانی که داشت آبم میومد دوباره ارضاع شد …دیگه 2تامون بیحال تخت خوابیدیم البته این روند تا صبح ادامه داشت …..خونه هم 2 ماه خالی بود هر 5شنبه دیگه اونجا بودیم اونم که دانشجو بود همیشه سر دست بود…..اما دیگه کارشناس قبول شد و از شیراز رفت و ما هم کفاگه بد نوشتم ببخشید آخه بی تجربه هستم….نوشته رامین

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *