وقتی کسم اولین بار کیر دید

0 views
0%

سلام.من خیلی وقته تو سایت میام و داستانهای بچه هارو میخونم.اما خودم داستان ننوشنم چون همیشه میترسیدم از اینکه یکی منو بشناسهکلا خیلی از این نظر ترسو هستم و علت اینکه نتونستم اونجور که میخوام سکس داشته باشم بیشتر به خاطر احتیاط کردنای خرکیمهاما این خاطره مربوط میشه به اولین رابطه فیزیکی که من با جنس مخالف داشتم.من 20 سالمه.160 قدم و 55 وزنمه.سبزه هستم و تقرببا میشه گفت خوشگلم.اما خب ریزمسینه هامم 65 اما باسن بزرگی دارم.هیکلم تقریبا سکسیه (به گفته بعضی پسرا)من 2-3 ساله که خیلی حشر و عاشق سکس شدم.سوم دبیرستان بودم که شروع کردم به سکس تل و سکس چت.اما سکس واقعی نداشتم.عید بود.من اصلا حوصله دید و بازدید عید رو ندارم.مامانمینا میرفتن و من میموندم خونه و همش فیلم سوپر میدیدم.یه روز پدرم گفت داییم قراره بیاد چند روزی بمونه.عموم 42-43 سالشه که یه بار ازدواج کرده و جدا شده.برادر پدرم نیست دوستشه و من از بچگی بهش میگفتم عمو.جلوشم هم من هم مادرم مثل بقیه بودیم باهاش راحت بودیم. خیلی هم ادعا داره و هیکل گندس.من حس خاصی بهش نداشتم.زیاد دوسشم نداشتم چون همش بهم تیکه مینداخت.اصلا هم به سکس باهاش فکر نمیکردم.خلاصه اومد و نهار خوردیم و خوابیدن همه.منم رفتم حموم.تو حموم بودم مادرم در زد گفت شام میرن خونه داییم من میرم؟که گفتم نه.گفت عموتم نمیاد پس یه چیزی ردیف کن بخورین.یه تیشرت سفید با شلوار برمودا مشکی پوشیدم.عموم گفت فیلم چی داری؟رفتم چندتا فیلم باحال آوردم.گفت بیا یا هم ببینیم.منم از خدا خواسته آخه مامانینام اهل فیلم نیستن همش تنها میبینم.دو تا بالش آوردم . دراز کشیدیم.یه جاش یه صحنه داشت که مرده داشت کون زنرو میمالید.هی زنه آه و ناله میکرد.من یکم خجالت کشیدم گفتم برم چای بیارم.عمومم چیزی نگفت.از آشپزخونه اومدم دیدم داییم رفته سر لپ تاپم.گفت پسوردتو بگو.گفتم ولی قلبم تند تند میزد که اگه بره تو درایو اف به گا میرمآخه توش کلی فیلم و داستان سکسی بود.رفتم تو دستشویی هی دعا میکردم که نره یا ای خدا توبه میکنم آدم میشم و از این غلتا دیگه نمیکنمبعد نیم ساعت داییم در زد گفت بیا میخوام برم دستشویی.اومدم بیرون دیدم پررو میگه دایی این فیلما واسه سنت خوب نیس یه لبخندم میزنهگفتم نه دایی واسه دوستامه به خدا، پاکش میکنم.خلاصه تا شب دیگه جز حرفای معمولی نگفتیم.شب که همه خوابیدن عمومم تو اتاق مهمان خوابید،دیدم بهم اس داد گفت بیا کارت دارم.خیلی ترسیدم.همش میگفتم به بابااینا میگه.رفتم پیشش.گفت بیا پیشم میخوام بهت یه چیزایی بگم.پیشش دراز کشیدم اونم شروع کرد که الان سنت اینه و باید خودتو کنترل کنی و …هم زمان دستشو گذاشت زیر سرم با اون دستش موهامو ناز میکرد.صداش خیلی نازه و بوی ادکلنشم خیلی حشرم کرداون حرف میزد من فکر میکردم که بیشعور این عموته آدم باش به خودم هی فحش میدادمیهو گفت دایی سکس دوس داری؟من نگاش کردم با خجالت یه لبخند کج زدم تا اومدم حرف بزنم گفتسکس بد نیس.یه نیازه باید بهش اهمیت بدی (داشت شکمو کمرمو میمالید هم زمان)باید حد بزاری واسش .من هیچی نگفتم.اونم همینجوری داشت نازم میکرد.منتظر بودم بهم بگه برم که سریع بپرم تو تختم یکم فیلم ببینم کسمو بمالمنمیدونم چرا خیلی حشر شده بودمآروم لپمو بوسید گفت حرفام درست بود؟منم منگ گفتم آره آره عمو.اومدم بوسش کنم لباشو بوسیدم.اونم لبامو بوسید.فکر کنم فهمیده بود حالم بده.داغ بودم.آروم دستشو کرد زیر بولیزم شکمو کمرمو میمالوند.زل زده بود تو چشام.آروم دستشو گذاشت رو سینم منو چسبوند به خودش.سرمو چسبیدم به گردنش که نبینمش خجالت میکشیدماونم آروم سرمو بوس میکرد سوتینمو باز کرد سینه هامو گرفت گفت جوووون فنچه.اوف چه نوکی داره.خیلی حال میکردم.خودمو بهش چسبیدم .یهو دستشو از زیر سرم برداشت نیم خیز شد شلوارشو در آورد شورتشم درآورد.وای تا حالا کیر ندیده بودم از نزدیک.زل زده بودم به کیرش.دوباره اومد زیر پتو بولیزمو درآورد منو به پهلو خوابوند بغلش .شلوارمو درآورد دستشو برد تو شرتم گذاشت رو کسم.گر گرفتم.گبف جوووون فداش خیسسسس شده که.منم خندیدم.شروع کرد لبامو بوسیدن.یه دستشوگذاشت رو سینمو هی میمالوندشون با اون دستش کسمو میمالوند.چوچولمو با انگشتش بازی میداد.خیلی حال میداد.دستمو گذاشتم دور گردنش آه آه میکردم.اونم میگفت جووووونم.قربون آه و نالت.جون فدا کست.حال میده؟دارم میمالمش.آره؟منم میگفتم آااااه آره.حال میده گردنشو بوس میکردم.شرتمو داد پایین کیرشو میمالوند به کسم.کسم حسابی آب افتاده بود.حالم بد بود.کیرشو به چوچولم فشار میداد.منم آه و ناله دیگه میکردم.محکم سینه هامو فشار داد شروع کرد رو کسم عقب جلو کردن.2دقیقه اینکارو کرد آبش اومد.آه کشید و ولو شد.من ارضا نشده بودم هنوز ولی چیزی نگفتم.لباسامو پوشیدم رفتم تو اتاق خوابم نمیبرد.هی کسمو مالوندم.بدجور تو کف بودم داشتم میمردمخلاصه با بدبختی خوابیدم.ظهر بود بیدار شدم دیدم دایی رفته.خیلی حالم گرفته شد.اومدم تو اتاق دیدم اس دارم.عمو گفت بعد از ظهر میام دنبالتاز خوشحالی بال درآوردم رفتم حموم خودمو حسابی تمیز کردم.بعد از ظهر اومد به مادرم گفت میخوام طنازو ببرم واسش کتاب درسی بگیرم خیلی بیخیال درس شدهمامانمم کلی تشکر و تعارف کرد و منو فرستاد.تو راه دل تو دلم نبود.خندید گفت دیشب که ببخشید بهت حال نداد.امروز حسابی ردیفت میکنم.منم خندیدم.رفتیم خونش.هنوز کفشامو در نیاورده بودم سریع لباسامو داشت میکندگفتم آروم چه خبره.سریع لخت شد خودش.همه لباسامو پرت کرد رو زمین.با شورت و سوتین مشکی بودم جلوش.گفت جوووون .دست گذاشت رو کسم بلندم کرد برد تو اتاق.منو نشوند رو زمین کیرشو مالوند به لبام.گفتم بخورم؟گفت آره جیگرم.زیاد خوشم نیومد.ولی نوکشو زبون زدم بد مزه نبود.آروم نوکشو لیس زدم.عموم میگفت جووون بخور عزیزم جووون.منم همه جای کیرشو لیس میزدم.جوون گفتن و حرفاش تحریکم میکرد.کیرشو دهنم میکردم در میاوردم.گفت تخمامو بلیس.منم شروع کردم لیسیدن تخماش.جوون جوون میکرد موهامو ناز میکرد.سرمو با دستاش گرفت کیرشو کرد تو دهنم آروم عقب جلو میکرد.هی میگفت اووف لبات چه ناز دور کیرم غنچه شده.داری چی میخوری گلم؟کیرشو عقب جلو میکرد و میگفت جووون کیرم تو حلقته جانم دوس داری برام عق بزنی؟آره؟واسم عق میزنی؟چشامو باز و بسته کردم که آره.موهامو زد کنار صورتمو محکمتر گرفت یه کم تلمبه زد و یهو چپوند تو حلقم.بیشتر دردم گرفت تا خفگی ولی بهم حال داد.هی میزد کیرشو رو صورتم میچپوند یهو تو دهنم.جوون جون میکرد.آخرین بار کیرشو که کرد ته حلقم گفت کونمو بغل کن بمال.منم کونشو میمالیدم.کیرشو از دهنم در آورد منو خوابوند رو تخت.شروع کردیم لب گرفتن.حسابی داغ بودم.عمو خیلی حشر شده بود و سوتینمو درآورد گردنمو میخورد و سینمو فشار میداد.منم میگفتم آاااه حال میده.وووی آه .همش ناله میکردم.دیگه پررو شده بودم خجالت نمیکشیدمکیرشو گرفتم دستم گفتم فرزااام؟(عمو دیگه نمیگفتم)گفتجووونم؟گفتم کیرت مال منه.یهو محکم سینمو چنگ زد گفت آرررره عزیزم ماله خودته.شروع کرد مثل نخورده ها به خوردن سینم .شرتمو درآورد دوباره شروع کرد به خوردن سینه هام.گاز میگرفت که جیغ میزدم.همزمان با دستش چوچولمو فشار میداد .له له میزدم دیگه ناله هام بلندتر شده بود.اومد روم کیرش رو کسم بود.کیرشو گذاشت رو چوچولم هی فشار میداد سینه هامو میچسبوند به هم وسطشو لیس میزد.میگفتم آه فرزام خیلی حال میده.دارم زیر کیرت له له میزنم.وای آی چوچولم درد میاد.اونم حشری میشد.دوست داشتم کسمو بخوره ولی یهو محکم برم گردودند که گفتم آی ی ی.گفت جون قنبل کن.گفتم کون نمیدم.گفت جون چی نمیدی؟گفتم کون نمیدم.گفت میدی وای چه بچه کونی اوف میخوام جرش بدم.منم شروع کردم تقلا کردن که برم میترسیدم از دردش کیرش کلفت بود.اونم محکم از پشت گرفتتم.دستاشو گذاشت رو سینه هام شروع کرد مالوندن.کیرشو رو کسم عقب جلو میکرد سینه هامو میمالید.وای حال میکردم با این حالت.میگفت جووون داری به فرزام کس میدی؟آخ این کس تنگو من باید بکنم.من که ناله میکردم میگفت جوون عزیزم.کس کوچولوی من .با یه دست دیگش چوچولمو میمالید.یهو حس کردم دارم گر میگیرم توی تنم خالی میشه.محکم دستاشو گرفتم خودمو بهش چسبیدم اونم تند تند چوچولمو مالوند .احساس کردم تنم بی حس شده و یه لذتی بهم داد گفتم آه همه تنم لرزید و بی حال شدم.گفت جووون فدات شم کیرشو دوباره رو کسم گذاشت دو طرف کونمو گرفت شروع کرد عقب جلو کردن و اوف اوف کردن.دو سه بارم محکم زد رو کونم که دردم گرفت جیغ و ناله کردم.نزدیک اومدن آبش برم گردوندچهار دست و پا که بودم کیرشو گذاشت لای سینم شروع کرد عقب جلو کردن یهو آبش پاشید رو سینه و شکمم.گفت آه ه ه ه جاان.منو به پشت خوابوند.منم دیگه نا نداشتم اولین بار بود اینجوری آبم اومده بود.کلی صورتمو بوسید و قربون صدقم رفت.هرکاریم کرد که بهش کون بدم گفتم میترسم نمیتونم.حدودا یه ماه بعدشم دوباره سکس کردیم که من بازم کون ندادم میترسیدم.اما خب الان دیگه حیف که تهران نیست تا بهش کون بدمامیدوارم خوب نوشته باشم.نظراتتونم بدید البته من فحش خورم ملسهدفعه بعد از بهترین حالی که تا حالا با دوست پسرم داشتم میگم نوشته طناز

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *