دانلود

کوس های زیبا باهم لز میکنن

0 views
0%

کوس های زیبا باهم لز میکنن

سلام خدمت همه دوستان
واقعا حلال کون دختر افغانی البته از نوع تمیزش
امروز کردمش چه کونی کاش از این ببعد افغانی بکنم
نزدیک ۱۸ سانت سالاره
متوسط
قدم ۱۷۵
خدارشکر چهره نسبتاخوبی دارم خدارشکر ،به لباس هم اهمیت ویژه ای میدم بوتیک کردم اتاق مو،
من پشتیبان دستگاه pos ام،یک ارایشگاه زنونه دستگاهشو چک میکردم هر سی روز، یماه قبل که رفتم پیش خانم کریمی، اولش خب طبق معمول در زدم و معرفی کردم خودمو از پشت در ،ی دختر جوون جوابمو داد گفت بفرمایین، یالا یالا گفتم و رفتم داخل، بر خلاف خانم کریمی که با شال و شلوار و پیراهن همیشه تو ارایشگاه جلو من ظاهر میشد، این دختره سرلخت موهاشم شبیه موهای پسرا کوتاه کرده بود، شلوارک و تاپ!!! یکم حالمو خراب کرد نامرد ولی چون نباید دردسر درست کنیم برا خودمون ،چون از مرکز بعد تست دستگاه ها زنگ میزنن صحت سنجی میکنن وسوال میپرسن از دارنده دستگاه ،منم ریسک نکردم سرمو انداختم پایین کارمو انجام دادم بهش نگاه نمیکردم، یهو دختره گفت چ بچه مثبتی راحت باش!!! چشام گرد شد یکم تعجب کردم خلاصه کارمو تموم کردم و داشتم میرفتم بیرون گفت اگر این دستگاه مشکل پیدا کرد چکار کنیم!!گفتم خانم کریمی دارن شماره بنده رو ،گفت ایشون فعلا رفتن سفر من ی مدتی اینجام تا باز باشه ارایشگاه، گفتم از خانم کریمی بگیرین ، گفت حالا زحمتت میشه رو کاغذ بنویسی؟!! بچسبونم ب دستگاه!؟
گفتم باشه و نوشتم ، بعد با خنده گفتم ۲۴ ساعت پاسخگو هستم در مورد مسائل کاری باخنده البته ،
یهو گفت تلگرامم پاسخو هستین!؟!!
گفتم بستگی داره چ مشکلی باشه« این مدت همش به چشاش نگاه میکردم تا نگه با خودش بی جنبه م خدایی چ کار سختی بودد اب از دهنم میچکید لعبتی بود لامصب»
گفت حالا ایشالا ک زودتر خراب بشه و خندیدیم و رفتیم
فهمیدم ک ی نیمچه پایی داده، ولی امیدی نداشتم چون اکثر ارایشگرای زنانه همین لاس هارو میزنن همیشه، سه روز بعدش زنگ زد دستگاه عکس قفل روش اومده، راهنماییش کردم ولی گفت خودت بیا درست نشد، باز من رفتم اونجا ، مشتری داشت ی بیست دقیقه واستادم مشتریه بره بعد برم داخل، خلاصه بعد اینکه رفت مشتریش اومد دم در اشاره کرد بفرمایین، منم ماشینو قفل زدم و ی دستگاه سالم برداشتم و رفتم داخل ارایشگاه، دیدم دستگاه سالمه، گفت خودش درست شد گفتم منو از کار انداختی ک گفت حالا ی شربتم با ما بخور طوری نمیشه خلاصه کنم رابطه مون شروع شد تلگرام و اینستاو….
شب ساعت هفت بود پیام داد اگر میتونی بیا دنبالم بریم بیرون رفتم دنبالش و ی پیتزا شبدیز زدیم بر بدن، رسوندمش ادرسی ک داد، گفتم ی کوچه قبل بگو‌واستادم تا کسی نبینه ضایس ، گفت کسی ندارم ک !!! گفتم چطور !؟ گفت با مادرم تنهام پدرم فوت کرده داداشامم رفتن هرات!!! اینو ک گفت گرخیدم گفتم مهاجری مگه گفت اره، تا بیس دقه میگفتم اوسگولم نکن باو افغانیا هزاره ن تو خیلی خوشگلی فیلمم نکن، قسم خورد و داستانشو گفت ، منم ک تو کف ش بودم باید میکردمش، گفتم باشه اشکال نداره و مهم خودتی و….
، فرداش گفتم وقت داری بریم خونه یه قلیونی بزنیم، گفت نه باید بمونم ارایشگاه،«ارایشگاه خواهرخانم کریمی« جایی ک در اصل کار میکرد» منم اصراری نکردم رابطه ب صورت عادی طی میشد با لب و بغل، تا امروز ۱۶ مرداد ۹۷،
گفتم میتونی مرخصی بگیری از صاحب کارت بریم خونه ، گفت خبرشو میدم، ظهر گفت از ساعت ۱۲تا پنج بیکارم بریم، رفتیم خونه «خونه ای که با دوستم اجاره کردیم تو صدف فقطم برای کردن زید و کسکلک بازیامون»
جوج گرفتم برای ناهار و میوه
لباس کار و اسپری هم همیشه هست تو خونه
بعد از زدن ناهار
رفتم حموم دوش گرفتم اومدم بیرون دیدم بعلهههههههه با سوتین و شورت نشسته رو مبل و پریدم بغلش
لبااش مزه خوبی میداد عالی بود
گردن و لاله گوششو خوردم ی اهی کشید ک فهمیدم بد جور حساسه رو گردن ، سینه هاشو دراوردم از سوتین دوتا سینه با پستون قهوه ای، خوردم حسابی هم خوردم نالع میزد دستش ب کیرم بود و میمالید منم با یک دست کص شو میمالیدم و با دهنم پستون شو مک میزدم و با دست راستم کونشو گرفته بودم، بعد اینا واستادم کیر و دادم بخوره، ساک میزد عالیییییییییییییییییی گفتم میخوری ابمو گفت اره پنج دقیقه ای ساک زد و ابمم خورد،
تخمامو میخورد نفسم بالا نمیومد، لیس میزد از زیر تا بالا وای ک دیوونم کرد ، خوابوندمش رو شکمش، کونش اومد بالا، ی تن بی مو و صاف ، بالشت گذاشتم زیر شکمش، ی تف مجلسی زدم ب سوراخ خوشگلش انگشت مو یواش کردم تو دردش گرفت گفتم صبر کن ، با هر زحمتی بود س تا انگشتمو کردم تو ، درد میکشید ولی تحمل میکرد، نوبت سالار بود کون و فتح کنه، ی تف از خودش گرفتم ی تف م خودم زدم دم سولاخش ، سرشو دادم تو ، دهن اونم محکم به بالشت فشار میدادم دادش بیرون نره، یواش یواش تا ته کردم داخل ، تا سر کیرم در میاوردمو و میکردم تو درد داشت ولی ی کوچولو اشک از چشاش اومد گفتم اگر نمیخای ادامه ندم ، گفت تو بکن چکار داری ب بقیش ، منم کردم ریتم تلم زدنو کم کم تند کردم دیگه عادی شده بود براش، خوابیدم روش گردن و لاله گوششو میخوردم، گفتم بهش ببخش ک دردت اومد هیچی نگفت ، دستمو کشید رو کصش، فهمیدم ک باید بمالم براش، یکم خودمو میزون کردم که دستم برسه ب کسش و بتونم بکنم، حدود چهل دقیقه کردم« کمر دومم بود»،ابمم ریختم تو کونش، گفتم ارضا شدی ؟ گفت اره دوبار شدم، گفتم ببخش درد داشتی ، گفت دردش جزئی از لذتشه، گفتم چه دختر افغان باحالی مخ زدم گفت من مختو زدم گفتم میگفتن دخترا افغان پا نمیدن و… گفت چرت زیاد میگن باور نکن ، گفتم تا حالا کون این طوری نکردم ب شدت عالی هستی ،گفت فیتنس میرم ،گفتم باخرج ارایشگاه زندگی تون سخته؟گفت نه بابام پول داشت خیلی وقته ایرانیم پول داد شناسنامه ایران گرفتیم ،ولی من دوس نداشتم بهت دروغ بگم، گفتم خوب کاری کردی،دیگه نپرسیدم باباش چکاره بوده ک اوصاع خوبی نسبت به افغانای دیگه دارن، مهم اینه من میکنمش ، فک نمیکردم دختر افغان انقد سکسی باشه و کردن کون ش بشه همه فکر و خیالم،
ببخشید طولانی بود ولی دختر افغان مخ بزنین و بکنین کون شون عالیه

Date: February 4, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *