دانلود

یه کوس خوشگل واستون اوردم با عینک و چشم ابی چه کوس سفیدی داره

0 views
0%

یه کوس خوشگل واستون اوردم با عینک و چشم ابی چه کوس سفیدی داره

 

 

من مهسا هستم 28 ساله از ارومیه 5 ساله که ازدواج کردم و خلیی هم خوشبختم و همسرم رو هم خیلی دوست دارم و این اولین داستان سکسی که می نویسم و اگه غلط املایی داشتم و یا خوب ننوشتم به بزرگی خودتون ببخشید. این داستانی که نقل می کنم کاملا واقعی بوده و به دور از هر گونه اغراقی بودن و پرو بال بخشیدن و اولین برگ خاطره سکسی منه
داستان من از اونجا شروع می شه که من دختر خیلی حشری و هاتی هستم و اکثر اوقات که همسرم کار نداشته باشه و خونه باشه دو یا سه بار در روز سکس می کنیم و از اونجایی که همسرم در ترکیه داره درس می خونه و دکترای معماری می خونه در دانشگاه هنرهای معاصر استانبول من هم با همسرم همیشه همراهیش می کنم و تنهاش نمی زارم ، بین خودمون باشه همسرم خیلی خوش تیپ و سکسی هست که به قول اروپایی ها متروسکشواله و به پوشیدن لباس های مارکدار و شیک علاقه داره و به طبع اون من هم باید مثل همسرم باشم و خیلی شیک و سکسی لباس می پوشم و دل هر مردی رو می برم به طوری که همه نگام می کنن ، یادم رفت که انداممو بگم و دختری هستم با 175 قد و 70 کیلو وزن و سایز سینه هام هم 80 و به قول ترکیه ای ها اندامم 90 ، 60 ، 90 و رنگ پوستم هم سفیده و همسرم هم 180 قدشه و خوش هیکل و یه کیر 18 سانتی خوش تراش و سفیدش که قربونش برم سنگ تموم می زارم براش که کم و کسری از هیچ لحاظ نداشته باشه که چشمش دنبال این و اون بره و همسرم هم همینطور اصلا از هیچ لحاظ برام کم و کسری نمی زاره و منو تامین می کنه که چ

شم من هم دنبال این و اون نباشه ، داستان من از اونجایی شروع می شه که چند بار که رفته بودیم ترکیه وقت رفتن به استخ

ر ، سونا و جک کوزی و کلا رسیدن به خودم رو نداشتم تا این اردیبهشت

ماه که رفته بودیم و 2 ماه اونجا بودیم و من هم فرصت داشتم به به خودم برسم ، دومین روز رفتنم به استانبول بود که رفتم یه آرایشگاه توپ و موهامو یه رنگ عالی و مد روز گذاشتم و رفتم هتل محل اقامتمون و دیدم همسرم رفته دانشگاه من هم حوصلم سر رفته بود و گفتم که برم به استخر هتل و هم شنا کنم و هم ورزش ، یه مایو توپ سکسی پوشیدم و رفتم پایین به طوری که خیلی از مردا نگام می کردن و به هم نشون می دادن و من هم حال می کردم شنامو کردم و از استخر که بیرون اومدم چشمم خورد که قسمت ماساژ و گفتم که یه ماساژی هم به خودم بدم و خستگی از تنم بیرون بره و رفتم تو و با هماهنگی مسئول اونجا و توضیحاتش ماساژ تایلندی رو انتخاب کردم و راهنماییم کردن تو یکی از اتاق های ماساز و من هم رفتم رو تخت دراز کشیدم و بعد دو یا 3 دقیقه دیگه ماساژور که پاشو از در گذاشت تو دیدم یه پسر خوشگل و خوش تیپ و جا خوردم که چرا مرد من هم ازش پرسیدم که گفت اگه اونجا مشخص می کردیم خانم بیاد یا آقا و من هم مشخص نکرده بودم و اونا هم یه آقا فرستاده بودن و من هم قبول کردم و اون هم شروع کرد به ماساژ بدنم که از سرم شروع کرد به ماساژم و بعد صورتم و یواش یواش می یومد پایین و بعد گفت برگردین به که پشتتونو ماساژ بدم و من هم برگشتم دستاش واقعا معجزه می کرد و خیلی خوب ماساژم می داد ، پشتمو

که داشت ماساژ می داد و رسید به بند سوتینم و اونو باز کرد و شرو کرد پشتمو دوباره ماساژ دادن و من هم یواش یوا

ش داشتم حشری می شدم و بدنم گرم می شد که رسید به کمرم و بعد باسنم

و بعد پاهام و ساق پاهم که که به کف پاهام هم من حساسم و بدنم کمی عرق کرده بود و حشری تر که بهم گفت برگردین که موقع برگشتن به رو چون اون هم مایو تنش بود یه دید زدم دیدم بعله آقا بلند کردن و کیرش نیم خیز شده یود و گفتم معلومه بلند می کنه همچین جیگری زیر دستشه و داره ماساژش می ده که یه لحظه گفت سوتینتو از تنت در بیارم که ماساژ بدم سینه هاتو و من هم بعد فک کردن و با خجالت دراوردم و یه خنده ای کرد و که دلم رو برد و آورد و شروع کرد به ماساژ دادن و من حشری تر وبعد گفت مایوتو هم در بیارم که کستو ماساژ بدم که با خجالت اونو هم درآوردم و حالا در مقابل اون لخت لخت بودم و از اونجایی که قبل اومدن به ترکیه اپیلاسیون کرده بودم و بدنم صاف صاف بود و برق می زد و هیچ مویی تو بدنم نبود و پسره همون جور داشت منو نگاه می کرد که گفتم که چی شده که گفت خیلی اندام زیبا و دیونه کننده ای دارم و همینجور سکسی که دارم نگاه می کنم و فیض می برم که اینجا بود اسمشو پرسیدم و گفت که اسمش هاکان هست و 26 سالشه و 6 ساله که ماساژوره و داره کار می کنه و همچنین گفت که من تو این 6 سال چند مورد انگشت شمارمثل من رو با همچین هیکل توپی رو ماساژ داده و از این کار خیلی خوشحاله لذت برده و گفتم حالت بد نمی شه که خانم ها رو ماساژ می دی که گفت من عادت کردم ولی جلوی خانومایی مثل شما که اینجور هیکل توپی دارن نمی تونم بی توجه رد بشم و حالم خراب می شه و بعد شروع کرد دوباره روغن مخصوص ریختن و ماساژ دادن کسم و اطرافش که دیگه داشتم دیونه می شدم و اصلا فکرشو هم نمی کردم که بجز همسرم کسی دیگه محارممو ببینه و منو حشریم کنه و ناراحت بودم که اینکار رو انجام دادم ولی شهوت باعث شده بود که عکس العملی نتونم در این مورد بدم و چشمامو بسته بودم و داشتم حال می کردم و یه لحظه سنگینی یکی رو رو خودم حس کردم چشمم رو باز کردم از ترس که دیدم ماساژوره و روم دراز کشیده و زود جلوی دهنمو گرفت و گفت که

می خوام یه ماساژ سکسی توپ بهت بدم و خواهش کرد که جیغ نکشم و با سرم گفتم باشه و هاکان هم با یه چشمک و لبخند زیبا شر

وع کرد به حرکت رو من که احساس کردم یه چیزی رفت لای پام ا

ون لحظه متوجه شدم که شرت تنش نیست و کیرش رو کسم قرار گرفته بود و به چوچولم و کسم برخورد می کرد و منو دیونه تر و حشری تر ، که بعد 10 مین گفت تموم شد و از روم بلند شد و من حالم گرفته شد ولی اون چیزی که بعد بلند شدنش دیدم رو به چشمم باور نمی کردم یه کیر 20 سانتی و یه کلفتی خوب که بزرگتر از کیر همسرم بود که یه دستی کشیدم بهش و گفتم چه خوش تراش و زیباست که اونم گفت اکثر دخترا همین رو می گن و عاشق کیرم هستن و به خاطر سکس با من هفته ای یه بار می یان اینجا و من هم ماساژشون می دم و پول می گیرم و هم یه حال اساسی می کنم و می دم بهشون که گفت بیا بریم حموم که بشورمتون و با هم رفتیم کابین دوش و موقع شستن گفتم منم باید با این جنتلمن خوش تیپ یه حال اساسی بکنم و کیرشو گرفتن دستمو با آب شستمو به زور یه هفت هشت سانتی از کیرشو دهنم جا دادم و براش یه ساک توپ زدم و اوکی دادم بهش که بعد منو شست و خودشو شست و اومدیم بیرون و افتاد روم و حالا نخور کی بخور کسمو شروع کرد به خوردن که دیونه شده بودمو حشری و داشتم جیغ می کشیدم و با دستام سرش رو به کسم فشار می دادم که آره بخور و کسم آب انداخته بود و داشت ازم آب می رفت و هاکان هم می خورد و هم با زبونش می کرد داخل کسم و چوچولمو می خورد و لیس می زد که من یه بار ارضا شدم و اون به خوردن ادامه داد تا دوباره سرحال شدمو حشریکه التماسش می کردم که بکنه تو کسم که برگشت و شرو کرد به خوردن سینه هام و گاز گرفتنشون که هم درد داشتم و هم لذت می بردم و بعد بلند شد و کیرشو گذاشت جلوی دهنم که براش ساک بزنم حدود 10 مین براش ساک حرفه ای و توپ زدم که حتی نمی تونست رو پاهاش وایسته و پاهاش می لرزید که کیرشو از دهنم درآورد و یه کاندم خاردار کشید رو کیرش و یواش یواش و به آرامی کرد تو کسم ، البته من عادت داشتم چون همسرم هم تقریبا کیرش اندازه کیر هاکان بود و زیاد دردی نداشت و شروع کرد تلنبه ز

دن که تو آسمونا بودم و جیغ می کشیدم و حال می کردم و می گفتم محکم تر بکوب لامصب رو بکوب دارم می میرم و هاکان

با تمام قدرتش داشت تلنبه می زد که ارضا شدم و بعد منو برگردوند و

به حالت سگی دوباره تلنبه زد و بد منو از رو تخت آورد زمین و ایستاده از شکم رو تخت دراز کشیده بودم و هاکان از پشت چسیبده بود و داشت برام تلنبه می زد که من دوباره ارضا شدم و تعادلمو از دست دادم و پاهام سست شده بود و داشتم می خوردم زمین که هاکان منو گرفت دوباه رو تخت درازم کرد شروع کرد به کردن و تعیف کردن که چه استیل نازی داری و دارم حال می کنم و و … که گفتم چه کمر سفتی داری که گفت قبل اومدن یه قرص سیالیس انداختم وکمرمو سفت کرده و دوباره شروع کرد محکم کوبیدن که من ارضا شدم و همزمان با من هاکان هم کیرشو از کسم کشید بیرون و کاندوم رو در آورد و همه آبشو که خیلی هم زیاد بود رو هم خالی کرد رو سینه هامو و کسم و بعد استراحت 5 میندوباره منو بردحموم و حسابی منو و خودشو شست و برام یه آب میوه عالی آورد و یه اشانتیون هم که قسمت ماساژ که یه ست مایو خوشگل بود رو به من داد که خیلی خوشگل بود و زیبا و بعد هاکان منو که نای راه رفتن رو هم نداشتم تا اتاقمون که طبقه 11 هتل بود همراهی کرد و رو تختم دراز کشیدم و به امروزم که یه ماساژ عالی شده بودم و یه سکس عالی و با ناراحتی از اینکه به همسرم خیانت کردم به خواب عمیقی رفته بودم که همسرم منو از خواب بلند کرد و این داستان تا به امروز ادامه داره که در قسمت های بعدی اونا رو تعریف می کنم و اینکه چطور به همسرم که این خیانت بزرگ رو کرده بودم رو جبران کردم با تشکر از همه عزیزانی که این خاطره منو خوندید و از نظرات خودتون رو دادید

نوشته: مهسا

Date: February 5, 2020

One thought on “یه کوس خوشگل واستون اوردم با عینک و چشم ابی چه کوس سفیدی داره

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *