سلام دوسی هازیاد حاشیه پردازی نمیکنمو فقط اصل مطلبو واستون مینویسم…ساعت یک شب بود…من و سامی عشقم…تو ی اتاق تاریک تنهای تنها بودیم…دستاشو رو کمرم حس میکردم ک داشت میومد پایین تر…نفساش خیلی تند شده بود…صدای نفسامون…قلبش…قلبم همه اتاقو پر کرده بود….لباشو جلو لبام حس کردم…ک هر لحظه داره نزدیک تر میشه…خیسی لباش رو لبام…لبامو با زبونش باز کردو…زبونش حالا رو زبونم بود…زبونامونو روهم مکشیدیم…تکونش میدادیم…میخاسم…محکم تر…دسمو حلقه کردم دور گردنشو سرشو اروم فشار دادم…ی دفه دسشو گذاشت رو باسنمو ب خودش فشارم داد…کیرشو حس کردم ک وای خیلی بزرگ شده….زبونش رو گوشم بود….لاله گوشمو ب شدت مک میزد…آآآییییییییییییییییی….همه بدنم شل شده بود….لباشو میخاسم….سوتینم باز شد….افتاد کنار پام…پاشو گذاشت روش….دسشو کرد تو شرتم…خیس بود…گفت پاتو باز کن….چوچولمو گرفتو فشار داد…آه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ی ی ی ی ی ی ی….همه بدنم شل شده بود….دسمو گذاشتم رو کیرش….شرتش خیس بود….شرتمو کشید پایین…شرتشو در اورد…..زانو زد جلو کسم….نگاش میکرد….دسشو میکشید روش….نفساش میخورد بش…آههههههههییییییییییی….هلم داد…..افتادم رو زمین….سرشو برد لای پامو…لیس میزد…زبونشو فشار میداد توش…..تکونش میداد….سامی محکم تر…..محکمتر…..دسمو گذاشته بودم رو سرشو فشار میدادم…..فقط صدای نفساش میومد….سرشو ثابت گرفت….خودمو تکون میدادم…سرمو فشار میدادم جلو ک زبونش بره تو کسم….آهههههههههییییییی..خیس بود…..کسم پراز آب بود….سامی توروخدا محکم تر….انگار نمیشنید….سرشو برد عقب…واسه خودت میمالی؟….اره عشقم…دسم رو کسم بود…..واس خودم میمالیدم….اونم واس خودش جق میزد…..حالا هم واسم میخورد…هم واس خودش جق میزد…..سامی آبببببممممممم اوووووووووووومد….بذار بیاد عزیزم……میخورمش……مال خودمه…..ریخت ریخت رییییییییخت……همه بدنم لرزید…..فقط چن قطره اب بیرون ریخت….لیسش زد….کسمو بوس کرد….حالا اون بود ک خابیده بود….من سرمو بردم لای پاش…دوس نداشتم کیرشو بخورم….مو نداشت….ولی نمیخاسم..زبونمو گذاشتم رو تخماش….خودش واس خودش جق میزد…زبونمو روش تکون میدادم.خودشو تکون میداد…ی دفه داد زد اومد اوووووووووومد…..بخاب رو کمر…خابیدم روکمر….نشست روم….همه آبش ریخت رو شکمم….گرم بود….هوا سرد بود…..با شرتش تمیزم کرد..سردم بود….بقلم کرد….تا صب تو بقل عشقم خابیدمامیدوارم خوشتون بیادحتما نظر بدیننوشته t¡£@
0 views
Date: November 25, 2018