آخرین دختری که باهاش بودم (1)

0 views
0%

خوب اولین داستان از سکس هام رو براتون میگمخوب تا حالا من 12 نفر و کردم که هر کدومشون یه خصوصیاتی داشتن اما آخرین نفری که باهاش بودم یه چیزه دیگه ای بود. تصمیم دارم همش و براتون تعریف کنم اما از اخر به اول . همیشه وقتی فیلم پورنو میدیدم فکر میکرم که پدر این زنا همش تو فیلمه که اینجوری داد و آه و ناله میکنن ما که تا حالا این همه کس کردیم کسی اینجوری داد نمیزده. یه وجهه مشترکی که بین پایان دخترهایی که کردم بود اینه که همشون بدون استثنا موقعی که یا کیرم و دیدن یا کیرم رفته تو کسشون گفتن کیرت خیلی کفته پس از این مطمئن بودم که کیرم اونقدر کلفت هست که دادشون رو در بیاره اما کلا دخترهای ایرانی این شکلی هستن ، فکر میکنن اگه موقع سکس اون کون و کس و تکون بدن یا بگن جرم بده یا بگن کیر میخوایم یا بگن محکم تر ما رو بکن خلاصه از این حرفها چیزی ازشون کم میشه.اما این آذر خانوم ما یه دختره مانکن به پایان معنی ، قد بلند ، پاهای سفید و بلورین ، کشیده ، نوک سینه هاش برجسته ، چشاش خمار ، اولین بار با هم تو یکی از سایت ها سرگرمی آشنا شدیم. یه مدت تو چت روم اونجا با هم حرف میزدیم بعدش آیدی یاهو دادیم و رفتیم تو یاهو ، یه مدت هم اونجا حرف میزدیم از همون موقع تصمیم داشتم بکنمش تا اینکه یه بار قرار شد وب بدم و کیرم و ببینه ، بعد از این جریان اولین قرار رو بچه های سایت با هم گذاشتیم و رفتیم یه تور. توی مسیر تور من و آذر کنار هم نشستیم تو ماشین اما خوب جلوی بچه ها نمیشد کاری کرد به خصوص اینکه بچه های سایت همه من و میشناختن و رو من حساس بودن . اما طوری نشسته بودم که با ارنجم سینه هاش و لمس میکردم . خود آذر هم وقتی دید ارنجم و مالیدم به سینه هاش خودش و بیشتر به من میچسبوند. وسط راه یه جا پیاده شدیم بریم صبحونه بخوریم بعدش یه کم جلوتر هم نگه داشتیم که بریم یه چیزایی از سوپرمارکت بخریم. من و آذر رفتیم تو سوپر مارکت و مشغول گشتن شدیم یهو ته راهرو قفسه ها دیدم هیچ کس تو مغازه نیست و بقیه هم اون ور قفسه ها ما رو نمیبینند. دست انداختم دوره کمر آذر کشیدمش سمت خودم گفتم زود باش تا کسی نیومده یه لب بهم بده اونم سریع لبش و گذاشت رو لبم اما کوتاه بود گفتم یکی دیگه که این بار دیگه لبم و گذاشتم رو لبش و ول نکردم. کیرم راست شده بود اما چاره ای نبود باید میرفتیم سوار اتوبوس میشدیم. خلاصه راه افتادیم و رسیدیم به مقصد اونجا پیاده شدیم بچه ها جا و مکانشون اوکی شد زیراندازها رو انداختیم و من و آذر و 3-4 تا از دخترهای دیگه رفتیم سمت یه دکه که آب یخ بگیریم تو راه من یکم سرعتم و کم کردم و از عقب ترشون راه اومدم خودم و به آذر نزدیک کردم و گفتم کیرم و بگیر تو دستت. اون هم بدون اینکه جلب توجه کنه یواش کیرم و گرفت تو دستش از رو شلوار و شروع کرد فشار دادنش خیلی راست کرده بودم حشری شده بودم همونجا میخواستم ببرمش یه گوشه بکنمش. بهم یواش گفت آخه اینطوری اذیت میشی . دیگه رسیده بودیم جایی که ادم های بودن و شلوغ شده بود کیرم و ول کرد و موقع ناهار اون موند تو ماشین من رفتم که بهش ناهارش و بدم دیدم رو صندلی دراز کشیده اروم رفتم کنارش گفتم میخوام سینه هات و بمالم عیب نداره؟ گفت نه. دستم و از زیر مانتوش کردم و سینه هاش و گرفتم واااااای چقدر حال داد . داغ بود سینه هاش از رو سینه هاش میومدم رو تنش رو شکمش لای سینه هاش نوک سینه هاش خیلی مالیدم یواش یواش دستم و برد سمت شکمش دکمه شلوارش و باز کردم چه شرت سکسی پوشیده بود انگشتم و مالیدم رو چوچولش صدای ناله هاش بلند شده بود نفس نفس میزد اروم اروم انگشتم و مالیدم دوره کسش آب کسش پایان لای پاش و خیس کرده بود و باعث میشد کار من تو مالیدنش راحت تر بشه . خیلی حشری شده بود انگشت وسط دست چپم و اروم فشار دادم تو کسش یه ناله کوچولو کرد و پاهاش و بهم فشار داد یه خورده دیگه فشار دادم انگشتم حالا دیگه کامل تو کسش بود اما از ترس اینکه کسی بیاد کشیدم بیرون و گفتم بیا بریم پیش بچه ها گفت نه میخوام بخوابم. موقع برگشتن هم تو ماشین رفتیم عقب و کلی مالوندمش و زیپم و باز کرده بودم و اون هم کیرم و می مالید و انگشت کرد تا اینکه چند روز بعد اولین قرارمون و برای سکس گذاشتیم.شاید ادامه دادم . . . . .نوشته بچه تهرون

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *