آخرین سکسم با مریم

0 views
0%

سلام خدمت همه ی دوستان شهوانیاسم من سروشه 21 سالمه اهل اصفهانم قدم 172 و وزنم 65 کیلو هست 6ماهی بود با یه خانم مطلقه دوست شده بودم اون 24 سالش بود و بخاطر معتاد بودن شوهرش ازش جدا شده بود.اسمش مریم بود اون خیلی خانم سکسی و زیبایی بود خیلی دوسش داشتم این خاطره ایم که میخوام واستون بگم آخرین سکسم با مریم بود.دقیقا 2292 بود که با مریم قرار گذاشتیم بریم بیرون منم از قبلش با داییم هماهنگ کرده بودم که میبرمش خونشون اونم موافقت کرد داییم 4 سال از خودم بزرگتره و با هم خیلی راحتیم.البته اینم بگه که قبلا چند باری با مریم سکس کرده بودم.خلاصه بگم ساعت 4 بود که با ماشین رفتم دم کتابخونه ی محلشون دنبالش تا سوار ماشین شد به هم دست دادیم و یه بوس به همدیگه کردیم.حرکت کردم که بریم سمت خونه ی دایی تو راه ازش پرسیدم آماده ای اونم گفتم مگه تا حالا منو ناآماده دیدی واقعانم راست میگفت هر موقع باهام میومد بیرون فکر همه جاشو میکرد.اینار با دفعات قبلم فرق داشت آخه مریم تازه 4 روز بود عادت ماهانش تموم شده بود و واقعا نیاز به یه سکس توپ داشت.رسیدیم دم خونه داییم زنگ زدم به گوشیش گفتم درو باز کنه خونشون طبقه دوم یه ساختمون بود از پنجره کیلیدو واسم انداخت پایین آخه آیفون خونشون خراب بود.منم کلیدو برداشتمو درو باز کردم با مریم رفتیم داخل ساختمونو بعدشم داخل خونه.به داییم یه سلامی کردیمو منم باهاش احوالپرسی کردم مریم معلوم بود که خجالت کشیده بود.داییم دمش گرم فکر همه جارو کرده بود بهم گفت یکی از اتاقارو واسمون آماده کرده میتونیم بریم داخل اتاق منم با مریم رفتیم داخل اتاق نشستیم یکمی با هم حرف زدیم چند دقیقه ای بعد من اومدم پیش داییم یکم حرف زدمو واسه مریم میوه با قلیون بردم اونم چنتا میوه خورد بعدشم با هم قلیون کشیدیم البته من قلیونی نیستم آخه فوتبال بازی میکنم.مریم بهم گفت که قلیونو ببرم منم بردمش دادم به داییم که بکشه بعدش برگشتم تو اتاق نشستم کنار مریم شروع کردیم با هم حرف زدن که مریم گفت من میخوام گازت بگیرم منم قبول کردم یه گاز از لپم گرفت منم شروع کردم ازش لب بگیرم اونم لبامو میخورد خیلی حال میداد.دستمو حلقه کردم دوره کمرشو خوابوندمش لبو گردنشو میخوردم اونم خیلی حال کرده بود لبامو سفت میخورد لا به لاشم یه گاز از لبام میگرفت بهش گفتم میخوام سکس کنیم اونم نامردی نکرد بهم گفت هر کاری دوست داری بکن به من ربطی نداره منظورش این بود که همه چی در اختیار خودت منم مانتوشو در آوردم زیرش یه تاپ نازک سفید پوشیده بود تاپشم در آوردم وای سینه های نازشو دیدم خودش سوتینشو در آورد منم شروع کردم سینه هاشو بخورم داشت دیوونه میشد دستمو بردم زیر شلوارش کردم داخل کسش خیلی داغ بود خیسم شده بود شروع کردم به مالوندنش (خیلی دوست داشت دستمو ببرم داخل شلوارشو کسشو بمالم) یه 5 دقیقه ای این کارو انجام دادم که اونم گفت باید توام لخت بشی منم لباسامو درآوردم فقط شرت پام بود منم شلوار اونو از پاش در آوردمو شروع کردیم دوباره به لب گرفتن.منم سینه هاشو میخوردم دیگه حشرم زده بود بالا مریمم همش میگفت بکن دیگه منم شرت مریمو از پاش کشیدم پایین وای کس باد کردشو خیلی دوست داشتم یه 1 دقیقه ای واسش خوردم همش آه ه ه وناله میکرد اونم یکمی کیرمو خورد خیلی حال میداد دیگه صبرم تموم شد کیرمو چند باری دم کسش مالیدم داشت دیوونه میشد همش بهم فوش میداد که سروش بکن داخل دیگه دارم میمیرم منم یواش کیرمو گذاشتم دم کسشو با یه فشار کوچیک همشو کردم داخلو همونجوری خوابیدم روش خیلی لذت توپی داشت همش میگفت جرم بده بکن بکن منم شروع کردم به تلمبه زدن خیلی حال میداد حدود 1 دقیقه کردم که آبم داشت میومدم اصلا نمیتونستم حرف بزنم تا اومدم کیرمو از کسش بکشم بیرون جند قطره از آبم ریخت داخل کسش ولی بقیشو ریختم رو شکمش اونم دیگه ارضا شده بود کیرمو کردم داخل کسشو حدود ده دقیقه خوابیدم روش همش تو گوشم حرفای قشنگو سکسی میگفت از روش پاشدمو نشستیم پیش هم یه چنتا لب گرفتیم خیلی به دوتامون حال داده بود اون روز دو بار دیگه هم سکس کردیم.شلوارمو پوشیدمو رفتم از آشپزخونه پیش دایم واسش آب پرتقال بیارم که داییم گفت ببین اگه راضی میشه منم باهاش سکس کنم که من مخالفت کردمو بهش گفتم که مطمئنم که اون مخالفت میکنه پس اصرار نکن راستش خودمم زیاد موافق نبودم چون لاشی بازی بود که اون به من اعتماد کرده و من بخوام بهش خیانت کنم خلاصه آب پرتقالو واسش بردم اونم عطشش رفته بود بالا یکسره همشو رفت بالا لباسامونو پوشیدیمو با همدیگه از داییم تشکر کردیمو از خونه اومدیم بیرون با ماشین چند دور تو خیابونا چرخیدیم بعدشم رفتیم داروخونه واسش یه قرص ضد حاملگی اورژانسی گرفتم(دخترا خوب میدونن کدوم قرصارو میگم) بعدش بردمش دوباره در کتابخونه پیادش کردم.اونروزم آخرین باری بود که همدیگرو دیدیم بعدش بینمون اختلاف افتاد منم آدم خیلی مغروریم الان 4 ماهه که باهم قهریم البته مریم هر از گاهی بهم اس میده که دلش واسه اونروزا تنگ شده ولی من دیگه نمیخوام باهاش سکس داشته باشم آخه الان دارم فوتبال بازی میکنم و واسه یکی از تیمهای شهرمون انتخاب شدم واسه همین بخاطر مسایل بدنسازیو آمادگی بدنی (پسرایی که فوتبال بازی میکنن خوب میدونن چی میگم)نمیتونم سکس زیاد داشته باشم .امیدوارم لذت برده باشید همیشه و همه جا خوش باشیدنوشته سروش

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *