سلام دوستان من نادر هستم. زمان خاطره برمیگرده برمیگرده به سال 89 که من ترم دو رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد لاهیجان درس می خوندم و الان دارم و برای فوق کامپیوتر دارم میخونم.گلی 26ساله است و هیکل باحالی داره .اسم های همه اسم مستعار هستندساعت 6.45دقیقه بود ساعت زنگ زد بیدار شدم و یه مشت به اون ساعت زدم تا خفه شه آخه همشه از این ساعت متنفر بودمپاشدم سرو صورت شستم رفتم آشپز خونه دیدم مادرم زودتر از من بلندشده برام نون و عسل برام گزاشته و چایی هم داغ بود رفتم ریختم و خوردم ساعت هفت و ربع حرکت کردم به سمت دانشگاه که رفتم پاین مثل همیشه دیدم ریبو (سگمه)جلوی در منتظره رفتم ماشین رو روشن کردم و بردم بیرون به تیکه استخون براش گذاشتم اونم جهت تشکر یه دمی تکون داد و رفت سمت استخونو منم رفتم توی ماشین .ماشین را روشنش کردم و آهنگ که دوسش دارم شروع کرد به خوندن امیرخلون یه جورایی خاصم که از وستش شورع کرده بودشب تا صبح با ماه بیداریمجلو پای قلم هزار تا راه می زاریم آ کارشو بلده چپ نه نمیره باشآشنام اسیر جو نه نمیشه داشداستان مارو همه گوش میدنگیج میشن یه چیزایی در گوش میگنما همینیم و بس ما باعث چرخش زمینیم و تَش نزدیکه ولی ما نزدیک همیمنه مثل لاشخوری که می کَنه و می ره میگذره و میگه دیگهپیچیده مغزش دنیا بده باش اینم منظور دار واسه مخاطب خاصیه سیگارهم روشن کردم داشتم میرفتم که دیدم حسین رفیقم مغازشو بازکرده و رفتم یه بسته وینستون گرفتم نشستم و یه بوقی زدم 100مترجلوتر دیدم یه ماشین خرابشده و کاپوتش بالاست منم که حس فردین بازیم گل کرده بود و هم دیدم یه دختره رفتم ماشین کزاشتم کنار و رفتم دیدم کاپوستو زده بالا و جلئی کاپوت ویساده گفتم خانم کمک میخواید؟(از این جا اسم ها رو مینویسم)گلی بله یه هو ماشین خاموش شده میتونید درستش کنید؟منتاجایی بله بزارید ببینمگلیباشه زود که من دانشگاه درممن باشهرفتم دیدم بله سیم اتصال فاز (سته سیم هستش) یکیشون شل شده منهم مهکم کردم و گفتم خانمه؟ببخشید فامیلیتون؟گلی م…. هستممن خانم ن… این دست شدگلی ممنونمنخواهش میکنمگلی ممنون خداحافظمنخواهش میکنم خدا پشت پناهتونرفتش منم وایسادم یه سیگار گشیدم وبه این چند دقیقه فکر کردم و یهو به فکر کلاس افتادمرفتم ماشین و روشن کردم و گازشو گرفتم سه سوت رسیدم و پارک کردم 5 دقیقه دیگه به کلاس مونده بودرفتم بالا شانس آوردم استاد نیومده بود تا نشستم استاد آمد و آن روز سر کلاس هیچی حالیم نشد و بعد اتمام کلاس رفتم حیاتمن و مهدی یکی از دوستان توی حیات بودیم و یه سیگار روشن کردم و داشت میکشیدم سرم هم پاین بود دیدم یه صدای نازی میگه آقا آقا بایه پس گردنی مهدی بالا آمدم گفتم دیوث برایچی میزنه که دیدم دستشو به سمت جلو گرفتم دیدم گلی جلومه قرمز شدمپاشدم و سلا علیکگلی سلام دیدم اینجاین تعجب کردم و هم آمدم تشکر کنممن برای چی؟ گفتم که خواهش میکنمگلیشما دانشجوهسیتد؟من اگه نبودم اینجابودم؟گلیچه رشتهایی؟من کامپیوترگلی بلهمنشما رشتتون چیه؟گلیمعماریمن خانم م…. اگه این ماشین خراب شد دوباره این شماره تماس من بعد از ظهر هم دفترم و هم شماره موبایل هم هست که اگه مشکل براتون پیش آمد زنگ بزنید میام برای کمکگلیباشه مرسی خدحافظمنخداحافظرفتیم سر کلاس نشستیم تا استاد آمد ،استاد شوخ ومهربونی بود این کلاس شکرهدا یه چیزایی فهمیدمکلاس تموم شد و داشتم میومدم که دیدم گلی داره سوار ماشینش میشه براش دست تکون دادماونهم دست تکون داد آمدم خونه که لباس عوض کنم و برم با چه ها شیشه گران دور دور . رفتیم کس چرخ ودور دورساعت 2 آمدیم خانه و این خرس خابیدم تاساعت11 (آن روز کلاس نداشتم)دیدم موبایل زنگ میخوره دیدم شماره نا آشناس منهم سرد برداشتم گفتمالوگلیسلام اقای.. خوبیدمن مرسی شما؟گلی حالا کمک میکنی و یادت میره؟من بله خانم م… مشکلی پیش آمده؟گلیبله این ماشین باز خراب شده میشه یه تعمیر گاه خوب بم معرفی کنید این را ببرم؟منشماخودتون که نمیتونید ببرید من میام بکسل کنم ببریمش(این ماشین من مثه یه پیکان وانته)گلیباشه فردا ساعت یازده خوبه؟من باشه چشم میامگلی ممنون دستون دردنکه خداحافظ(آدرس خونه رو براتو اس ام اس میکنم)من باشه، خداحافظرفتم سمت فرشگاه دوستم یه ادکلن خریدم (کاپتان بلک) آمدم خونه و افتادم به جون ماشین و شستمرفتم خونه گلی آفون را زدم در را باز کرد رفتم تو که دیدم یه سگ دوبرمن جلومه که دیدم دربرم میگره و وایادم تا گلی بیادکه نگه بان آمد سگ را برد بست منم سلام کردم و گفت الآن خانم میادمن وایسادمگلی آمد وای خدا چه تیکه ایی ویییگلی سلام ببخشید معطل شدید الآن میگم در را بازکنند تا ماشین را بیارید بکسل کنیدمن باشهماشین را بکسل کردم و اونهم نشست توی ماشین خودش و بردم تعمیرگاه بهروز رفیقمبهروز سلام داش نادر خودمون از این طرفاتاگلی را دید گفتسلام خانم خوب هستید مبارک باشهگلی ببخشید مبارکه چی باشه؟بهروز مگه ایشون خانمت نیست نادر؟من نه پدر ایشون یکی از هم دانشگاهی هام هستن که ماشین را آوردم کامل سرویسش کنیبهروز بروی تخممممن باز تو نفهم شدیبهروز نه بجون تو منظور تخم چشمم بودمنحالا این تا کی وقت میبر و هم سفارشی تعمیرشکنبهروز اگه مشکل جدی باشه 7 روز کارمیبرگلی 7 روز؟من فردا ماشین را میخوامبهروز باید 4روز الی 7 روز باشهمن من خودم میرسونمتونگلینه نمیشه کهمن خودم هرجا میخواین برید هستم میبرمتونگلی باشه ممنونبهروز کاری باری نداری داداشبهروز خداحافظرفتیم بردمش گلی را خونشوندم خونه گلی اقای ؟اسم شریف؟من نادر هستمگلی اقا نادر بفرماید بالا یه شربتی چیزی دخدمتتون باشیم (خیلی اسرار کرد)من باشه ولی این سگه را ببندینگلی باشهرفتیم یه شربت خوردیم و کلیی از دانشگاه حرفیدیم و باباش آمدباباشسلام اقای … من م… هستممنسلام خوشبختمباباش دیروز که به گلی کمک کردید آمد بهم گفت منهم بش گفتم آفرین به این جونن خواهش میکنم وظیفه بود ایشون هم جای خواهر ماو کلی حرف زدیم و داشتم میرفتم به باباش گفتم یه هفته ماشین تعمیرگاهست من میام میبرمشکه تشکر کرد و آمدم خونهو روز اولمن سلام گلی خانم خوبیدگلی مرسی شماخوبیدمن به مرحمت شما پدر خوبنگلیسلام دارنرفتیم دانشگاخ و موقع بگشت هم رسوندمشاز روز دوم باهم صمیمی شده بودیم که وقتی داشتم سیگار میکشیدم دعوام میکرد و با مشت میزد به بازوممن هم نشگون میگرفتم(این جرقه رابطه ما شد)که روز سوم بعد کلاس رفتیم کافی شاپ دوستم که حرف بزنیممنگلی من یه چیز میخواستم بهت بگمگلی بگو نادر جانمن بگم ناراحت نمیشی؟گلی بستگی دارهمن گلی من از وقتی تو دانشگاه باهم حرف زدیم من عاشقت شدم می خوام باهم باشیمگلی ببین نادر من باید فکر کنم ببینم به درد هم مبخورم و….من باشه قبولهدوتا بستنی هویج خوردیم و آمدیم دم در و سوار ماشین شدیم و رفتیمفرداش رفتم ماشین را گرفتم بردم ماشین را یه جایی زنگ زدم با آژنس بیا ای آدرس من منظرتمآمد و ماشین را دید خوشحال شد و آمد بوسم کرد و گفت ممنون . این جایزه ات و از بیشتر هم نخواهمن این هم از سرم زیادهگلیخو چه قدری شد؟من به جون خودت که عزیزترینمی پول نچساماز نمیشه که اصلاً میرم و تولدم را باهات بیرون نمیمونممن به تولدته این یه پیش کادو تا اصلی را بیارمماشین را برد خونه گزاشت و رفتیم پیتزا پیتزا شام خوردیممن سانار یعنی قبول کردی باهم باشیمگلیاره ولی دوست باشیم اگه تا ازدواجمونمن باشه اگه اجازه بدید دوماه باهم دوست باشیم و اگه خوشت آمد میام خواستگاریتگلیباشهمن عاشق این جور حرف زدنتمبعد دانشگاه هر روز کارما این بود بریم باهم بیرون خانواده هردو میدونستن ما همدیگر را میخوایم میرفتیم باهم دریا و شیخ زاهد و بام سبز و طبیعتیه بار بهش گفتم ما یه ویلا داریم دیلمان میابریم؟گلیبزار به خانواده خبر بدم بعدش بریممن okعزیزمگلی رفت خونه شون گفت وسایل برداشت رفتیم اون موقع 4 روز تطعتیل بود رفتیم 2ساعته دیلمان رفتیم ویلا دیدماز ویلا خوشش آمد بردمش بالا بهش همه جار رو نشون دادم4 تا اتاق خواب داشتیم گفت بهتر جدا بخوابیم من هم قبول کردم رفتم سوپری اون جا(آخه اون قسمت سوپری بزرگی بود) کلی وسایل خردیم و همیشه توی ساکم کاندم و اسپری بودرفتم وسایل را برداشت شام درست کرد خوردیم . وقتی گیتار منو دید گفت برام بزنمن براش آهنگ جان مریم را زدم و اون خوشحال بود رفتیم بخوابیم هر کودوم توی یک اتاقساعت 3 بود که خوابم نمی برد رفتم در اتاقشو زدم گفت کیه؟گفتم اقا گرگهساماز مخسره شدی ؟ مننه خوابم نمیبره در را باز کردم رفتم تو گفتم من میترسم می خوام پیشت بخوابم(باصدای بچه گونه داشتم مسخره بازی در می آوردم)که رفتم تو جاش یکم مالوندمش دیدم خوشش میا بیشترش کردم که دیدم اه اهش در آمد گفتم آماده ایی عزیزم انم سرشو تکون داداول لاله گوشش را خوردم بدجور حشری شد خوردم خودم 5 دقیقه خوردم که گفته بسه برو پاین تر که رفتم سینه شو خوردم هی ادای بچه هارا در می آوردم اونهم حشری تر میشد . رفتم سمت کسش وایییییی انگار بهشت اونجا بودگلی سااااااامییییی پرده را بزار برای شب عروسییییی (اخه قصد ازدواج بودیم)من باشه پس باید درد عقب را تحمل کنیگلی بخاطر تو درد را هم تحمل میکنممن قربونت برم عشقمرفتم بالا دوبار لب تو لب شدیم حالا بخور کی نخور جون پدر سگ چه لبی میداد گفتم سگی پشین و رفتم وازلین آوردم(خونه استخر داره و قبل رفتن توی آب وازلین میزنیم)دور سوراخ کونش وازلین مالیدم ال یه انگشت کردم تو خیلی تنگ بودبعد دوتا سر سه تا دادمیزد جرررررررررررررم بده که کیرمو (20سانته) گزاشتم دم سوراخش و یه فشار دادم کلاهکش رفت تو که داد میکشید در بیار من گفتمعشقم وایسا آروم میشه .هی میگفت در ار که یه هول دیگه دادم کامل کیرم رفت توش که داشت فرش را چنگ میزد بعد 5دقیقه خوب شد دردش . کیرم را دراوردم رفتم اسپری زدم و شستم شروع دوباره لب تو لب شدیم یه ربع داشتیم لب میگرفتیم رفتم سمت کوسش که سرم را فشارمیداد تو و اون موقع ارضا شد .منهم خودمو کنترل میکردم که پردشو بزارم برای شب عروسیکه روباره کردم توکونش که دیگه هی میزدم صدای برخورد کونش با بدنم بدجور حشریم میکرد بهش گفتمخانمی کوستو جرررررمی خوام بدم (الکی) که تمنا میکرد بزار برای شب عروسی که وسط حرفش ارضا شدو دیگه حال نداشت بعد 5 دقیقه حال آمد و که سه چاهرتا تلنبه زدم گفتم داره میاد گفت بریز روی سینم منم ریختم ریسینش پایان بدنش شده بود ابکیربعد رفتیم هموم و یه دست دیگه اونجا از کون کردمش نمی تونست خوب راه بره کونش درد میکردفرداش بردمش طبیعت چرخوندمش و انقد خسته بودیم توی بقل هم خوابیدیم فردای اون روز امدیم لاهیجانکه به پدر گفتمبابا من شرکتمو دارم دارم ادامه تحصیل هم میدم پول خوبی هم دارم در میارم من یه دختر خوب پیدا کردم باهش دوست شدم برام برین خواستگاریپدرم باشه پسر میرم ببینم که کیه خانوادشون کین بعد بریم همینجوری نیستکهمن پدر من عاشقشم و نمیتونم وایسنبابامباشه پسر میگم مامانت یه زنگ بزن برای خاستگارمامان هم بعد شنیدن این خبر خوشحال شد (آخه بعد شکست توی رابطه بادوست دخترم خیلی ناراحت بودم) مادر زنگ زد و برای پس فردا .روز خستگاری رفتم صبح آرایشگاه پیش محمد رفیقم که از بچگی میرفتم پیشش رفت موهارا درست کردم و ریش برام زد یه تریپ پدر خانم پسند .رفتم خونه نهار را تند تند خوردم پدرم میگفت که اینجور توبراش وق داری؟ منمگه چیه دارم دامادمیشم دیگهمامان اخ الهی غربون پسرخودم شادوماد خودم برم ایشالا پیرشی مادر تئ از بچگی بچه خوبی بودی ایشالا جواب خوبی هاتو ببینی.رفتم شیرنی گرفتم وگل شد غروب که رفتم خونه کت شلوار پوشیدم با خانواده رفتیم خونه شونزنگ زد دلم داشت در میومد که در واشدرفتیم تو پدر ش سلام علیک این هاپدرش اقا نادر شغل شریف تون چیه؟البته میدونم دوباره دارید یه رشته دیگه هم می خونیدمن من مهندس معمار هستمو دارم رشته کامپیوتر برای فوق میخونمپدرش چه خوببعد گلی چایی اورد خوردیم و باهم رفتیم حرف زدیم و گل گفتیم و گل شنفتیم بعد که رفت یم باباش گفت من رفتم تحقیقمو کردم و همه چیز را درموردتون میدونم چه خونه واده ای هستید و (خانواده خوب و…. میگفت) فقطمیمونه نظر گلیگلی من هم با اجازه پدر مادرم موافقمهمه دست زدن منهم با هماهنگی حلقه را خریده بودم گلیهم برام حلقه خریده بود حلقه ها ردبدل شدتا فردا بریم عقد کنیمرفتیم محضرآخونده دوشیزه خانم گلی م… ایا به بنده وکالت میدهید با صداق یک جلد کلام الله مجید و یک جفت شمندان وآِنه و 1000سکه پایان بهار آزادی شمارا به عقد دائم آقای نادر … در آورم بنده وکیلم؟خواهر گلی عروس رفته گل بیارهبرای باردوم عرض میکنم دوشیزه خانم گلی م… ایا به بنده وکالت میدهید با صداق یک جلد کلام الله مجید و یک جفت شمندان وآِنه و 1000سکه پایان بهار آزادی شمارا به عقد دائم آقای نادر … در آورم بنده وکیلم؟ خواهر گلی عروس زیر لفظی می خوادبرا بار سوم میپرسمدوشیزه خانم گلی م… ایا به بنده وکالت میدهید با صداق یک جلد کلام الله مجید و یک جفت شمندان وآِنه و 1000سکه پایان بهار آزادی شمارا به عقد دائم آقای نادر … در آورم بنده وکیلم؟گلی با اجازه پدربزرگ و مادربزگ و خانواده بلهههههمبارکه ومن شمارا خانم وشوهر اعلام می نکایمبعد من بوسیدمشبعد دوماه عروسی10تیر1389عروسی مون 10 تیر بود که 8 صبح بردمش آرایشگاه من خودم هم 12 رفتم آریشگاه و خودمو درست کردمبعد رفتم ماشین را با دسته گل گرفتم 5 رفتم دنبالش چه فرشته ای شد بود رفتیم سالن همه بودنتا 4 صبح داشتیم میکوبیدیم میرقصیدیم بعد دیگه 5 تموم شدداداشم ساسان رفته بود خونه ما که شمع روشن کنه و مشروب را بایخ بزاره برامونرفتیم خونه که گفتم حالا دیگه مال خودمیگلی مگه مال تو نبودم ؟من بله بودی ازون روز ماشینت خرابشد مال من شدیخندیدیملباسشو براش در آوردم با شورت و سوتیین بود که پریدم بغلش کردم برمش تو اتاق خواب تا امروز اصلاً این خونه را ندیده بودبردمش رو تخت لب گرفتیم هی میخورد و منو حشری تر میکرد و رفتم سمت لاله کوشش که وحشی تر شدخوردم ودیگه ناله میکرد و رفتم روسینه اش گفتم من شیر میخوام و خوردم و خوردم که گفت امشب من مال تو ام عشقم رفتم پاین تر تو نافشو لیس میزدم قلقلکش می آمد می گفت سامی نکنمن گفتم میدونی این که چیزی نیست عزیزمرفتم کوسشو خورد چوچولشو میمکیدم هی میمکیدم میگفتم قربون اون کیرت بشم که کیرمو گرفت ساک زد بله اولین بارش بود ولی من حال میکردم با قرص تاخیری که زده بود تا صبح کارش داشتم که گفتم حاضی خانوممم شی ؟ گلی اره عشقمپاهاشو هفتی واکرد من کیرم گزاشتم دم کسش گفتم با پردت خداحافظی کرد که کیرمو فرو کردم دیدم خون میاد بهش گفتم خانوممممممممممی شدی بعد چند دقیقه ارضا شد و 10 دقیقه بعد منم داشتم ارضا میشدم گفتم میخوری یا میبر؟ گفت میخورم در آوردم تاقطره آخرش خورد الآن یه هفته از عروسیمون میگزره …***************************ببخشید اگه طولانی بود ولی این را بگم انتقاد کنید ولی فهش ندید که شخصیت خودتون خراب میکنید ممنوننوشته یه عاشق
0 views
Date: November 25, 2018