وقتي 12 ساله بودم يه شب كه رفته بودم دستشويي و داشتم برميگشتم به اتاقم از اتاق مادر و پدرم صداهايي شنيدم يه كم گوش كردم ديدم مادرم داره التماس ميكنه و ميگه توروخدا يواشتر آآآخ آآآخ داري منو ميكشي بعدش آرومتر شد و گفت آها اينجوري خوبه بزا منم يه حالي بكنم و بعد صداش تبديل شد به آه و اوه شد. حالم يه طوري شد فهميدم كه دارن با هم حال ميكنن. وقتي برگشتم كه برم تو اتاقم خواهرمو ديدم كه پشت سرم ايستاده برا يه لحظه چشمامون به هم ميخ شد و گفت تو هم شنيدي با سرتاييد كردم دستمو گرفت و برد و اتاقش.گفت نبايد گوش وايسي كار خوبي نيست گفتم آخه مادر داشت ناله ميكرد گفت اين طبيعيه وقتي تو هم خانم گرفتي همين كارا رو با زنت ميكني گفتم چه كاري رو گفت يعنيتو نميدوني گفتم نه گفت ببين اين چيه گفتم اين چيز منه دوله گفت خوب منم از اينا دارم گفتم نه گفت درسته من جاشو دارم گفتم يعني چي گفت يعني وقتي عروسي كردي بايد چيزتو بزاري تو جاش كه پيش عروسه گفتم دارم يه چيزايي ميفهمم گفت خوب اون چيز تو موقع اين كارا خيلي سفت ميشه ولي جاش كه پيش عروسه خيلي نرم و ظريفه واسه همين اگه سريع و خشن رفتار كني اشك عروسو درمياري گفتم خيلي نرمه خنديد و دست منو گرفت برد زير دامنش وقتي به روناش دست ماليدم دولم سفت شد بعد دستمو گرفتو گذاشت روي جادوليش به اينجاش كه دست زدم ديدم دولم داره ميتركه گفتم راست ميگفتيا دولم سفت سفت شده گفت خوب حالا آمادس كه به تو جادول گفتم ميتونم الان اين كارو بكنم گفت نه بي تربيت گفتم با عروس گفتم ولي تا اون موقع خيلي مونده دلش به حالم سوخت و شورتشو كشيد پايين دست منو گذاشت رو جادوليش منم شروع كردم به مالوندنش خيلي خيلي نرم بود حرصمو دراورد يه فشار محكم هش دادمو مالوندمش به هم يه جيغ كوتاه كشيد و گفت حالا فهميدي چرا مادر آخ و اوخ ميكرد گفتم آره ولي دلم ميخواد بازم بمالمش گفت فعلا نميشه چون احمد امشب ميخواد دولشو بزاره تو جادوليه من اگه تو بيشتر بماليش ميفهمه منو دعوا ميكنه باشه از فردا برنامه ميزاريمو حال ميكنيم گفتم باشه فردا بعدازظهر يه 5 ديقه اي جادوليشو كه حالا فهميدم كسشه ماليدمو هر چند روز يه بار اين كارو تكرار ميكرديم بعد از ديدن يه فيلم سوپر فهميدم كه بايد دولمو كه حالا ديگه كير شده بود بكنم تو كسش.وقتي براي اولين بار بهش گفتم اول گفت نه تو ديگه خيلي پررو شدي ديگه ماليدن هم تعطيل با التماس من راضي شدولي وسطاي كار خودش يرمو گرفتو گذاشت لاي كسش تا ديروز يك ماه بود كه با كير و كس حال ميكرديم ديروز كه يه آب سفيد از كيرم اومد بيرون خودشو زد و گفت بدبخت شديم رفت ديگه بهت نميدم خطرناك شدي. نميدونم چيكار كنم شما راهنماييم كنين اگه نتونم خواهرمو بكنم بايد دنبال يكي ديگه بگردم كه اونقدر هم ساده نيست.نوشته عاشق کس جوون
0 views
Date: November 25, 2018