درمورد خودم بگم یه پسر 20 ساله نمیگم خیلی خوش تیپم اما قیافم بدک نیست بشتر لباسای ساده میپوشم علاقه خاصی به شلوار پارچه ای وپیراهن مردونه دارم .قدم 165 وزنم 57 کیلو .زیاد با کسایی که نمیشناسم شوخی نمیکنم .اما هرکی که باهام رفیقه خوب میدونه که من آدم با مزه ای هستم .بگذریم بریم سراغ داستاناولين سكس من3سال پيش(یعنی سال 87) از يه شماره شروع شد. من ( رضا ) با يكي از دوستام داشتيم تو خيابون قدم ميزديم كه يه دفعه چشممون به يه دختر كه يه كون گرد و بزرگ داشت افتاد. عجب كوني بود يه مانتو كوتاه پوشيده بود كه نصف كونش ازش بيرون بود. همينطور كه توي راه بارفیقم در مورد كونش حرف ميزديم رفيقم يه شماره بهم دادو گفت اين شماره واسم زنگ زده ببين ميتوني مخشو بزني .منم بدون هيچ حرفي شماره رو ازش گرفتم .شب كه رفتم خونه زنگ زدم ديدم يه مرد جواب داد فوري گوشي رو قطع كردم .ازاين ماجرا حدود 1هفته گذشت تا ديدم همون شماره واسم زنگ زد .اين دفعه يه خانم پشت خط بود منم كه واسم جالب بود كه خودش زنگ زده بعد از کلی رو مخش راه رفتن پيشنهاد يه قرارو بهش دادم .اونم بعد از اينكه كلي چرتوپرت درمورد سنمون بالاخره قبول كرد. اولين روز واسه قرار يكم دير كردم .فورا زنگ زد كه كجايي خسته شدم دارم میرم . بعد چند دقيقه كه رسيدم ديدم يه خانوم چادري(آرزو) كه هيچ كجاي اندامش معلوم نبود با يه دخترديگه كه اول نمي دونستم كيه بعد فهميدم خواهرشه اومده بود. ارزو حدوداي30-31 سال نشون ميداد وقتي از خودش پرسيدم گفت 34 سالمه صورتش يكم تپل بود با يه رژ صورتي كمرنگ كه بامزه ترش ميكرد.يكم در مورد خودمون صحبت كرديم بعد باهام دست دادو خدافظي كرد. از اون ماجرا حدود 2هفته گذشت كه زنگ زدم براش بهش گفتم آماده شو ميخوام بيام دنبالت تا فهميد ماشين دارم خوشحال شدو فوري آماده شد. وقتي رسيدم با خواهرش اومده بود .نشست جلو قبل از اينكه بشينه چادرشو برداشتو گذاشت عقب. واي چي ميديدم چه سينه اي چه روني شبيه باربي نبود گوشتي بود .كيرم نيم حال شده بود .شروع كرد به رژ زدن .گفتم چرا تو خونه نزدي گفت مردم خونه بود يه رژقرمز روشم يه طعم دهنده پرتغالي من ديگه داشتم حشري ميشدم .يه كم كه دور زديم خواهرش پياده شد كه كارت شارژ بگيره منم از فرصت استفاده كردمو بهش گفتم ميتونم يه لب ازت بگيرم. بدون هيچ رودربايستي قبول كرد .گفتم جلوي خواهرت اشكال نداره گفت نه راحت باش .تو يه خيابون خلوت كه رسيديم بهش نزديك شدم لبمو گذاشتم رو لباش شروع كردم به خوردنش جاتون خالي چه لبي بود يه چشمم به جاده يه دستم رو سينش اون يكي دستم هم رو فرمون. واي چه سينه نرمي بود از رو مانتو فشارش ميدادم ديدم اينطوري نميشه زدم كنار سينشو از تو مانتوش دراوردم يكم سرشو خوردم خيلي داشت حال ميداد خودشم هي اخووو اوخ ميكرد. دستمو بردم پايين كشيدم روي كسش .يه شلوار پارچه اي تنش بود كسش از رو شلوار معلوم بود. من قبلش از چند تا دختر ديگه لب گرفته بودم اما تا اون لحظه به كس هيچكي دست نزده بودم.يكم كه با كسش ور رفتم دكمه شلوارشو باز كرد منم زيپشو كشيدم پايين يه شورت سفيد پوشيده واي چي ميديم .لاي پاش بسته بود كسش داشت از شورتش ميزد بيرون شورتشو كشيدم پايين يه كس تپل توش بود پشماشم تازه زده بود دستمو بردم روش چقدر نرم بود كيرم داشت ميتركيد دلم ميگفت همون جا كيرمو بكنم تو كسش حيف كه تو خيابون بود امكان داشت يه نفر بياد. خلاصه نميفهميدم دارم چيكار ميكنم بايه دست داشتم با كسش بازي ميكردم با اون دستم با سينه هاش ور ميرفتم تو همون حالم داشتم از لب مي گرفتم .اونم داشت از رو شلوار كيرمو ميماليد. وقتي ديد ديگه خيلي حشري شدم گفت بسه ديگه جلوي خواهرم ضايست .منم كوتاه اومدم ولي حسرت گاييدنش به دلم موند.وقتي رسوندمش جلوي در خونشون يه لب ديگه بهم دادو رفت .من موندمو كير بيچارم كه يكم از ابشم اومده بود. بعد چند روز ديگه نميتونستم خودمو كنترل كنم هرچي موندم كه خونمون خالي بشه نشد بالاخره از يه فرصت چند ساعته كه خونمون خالي شد استفاده كردمو واسش زنگ زدم كه بياد .اونم قبول كرد وقتي رفتم سر خيابون ديدم باز با خواهرش اومده . انگار واسش مهم نبود جلوي خواهرش كس بده.وقتي رفتيم توخونه گفت درو قفل كن .درو قفل كردمو رفتيم بالا .گفت ما بريم تو اتاق . اتاقمو بهش نشون دادم .اول رفت دستشويي نميدونم چيكار كرد.من رفتم واسه خواهرش يه ابميوه با يه تيكه كيك گذاشتم جلوش كه بيكار نباشه .وقتي برگشتم تو اتاق ديدم با شورتو سوتين نشسته رو صندليم .منم ديگه حاليم نبود همونطوري پريدم بغلش يكم ازش لب گرفتم بند سوتينشو باز كردم سينه هاش مثل 2تا هلو افتاد بيرون چه سينه هايي بود درشتو نرم . لباسامو كندم .يه لحظه ديدم داره ميخنده .گفتم چرا ميخندي گفت اون چيه ؟گفتم كيره ديگه نكنه تا حالا نديدي گفت چرا ديدم ولي به اين بزرگي نديدم .شورتمو در اوردم گفت واي رضا اون چقدر بزرگه مال مردم اينقدي نيست گفت بزار يه عكس ازش بگيرم منم حشري گفتم بخواب چرتو پرت نگو .نشستم روي سينش كيرمو گذاشتم لاي 2تا سينه هاش چقدر نرم بود چند بار که جلو عقب کردم گفت بسه دیگه منو بکن . كيرمو بردم جلوي دهنش گفتم بخور گفت نه من مال شوهرمم نميخورم گفتم من كه شوهرت نيستم بايد بخوري گفت فقط يه بوسش ميكنم منم كه ديگه بیحال داشتم به كسش نگاه ميكردم گفتم باشه .كيرمو بردم جلو لباش اروم بوسش كرد چه حالي داد .ديگه حوصله ور رفتن باهاشونداشتم مستقيم رفتم سراغ كسش شورتشو كشيدم پايين (اين دفعه يه شورتو سوتيئن مشكي پوشيده بود) تا حالا اينقدر كسو از نزديك نديده بودم عجب چيزي بود چون ديگه تحملم داشت تموم ميشد اصلا باهاش ور نرفتم .از توكشوم يه كاندوم ورداشتم كشيدم روكيرم كلاهك كيرمو گذاشتم در كسش يه فشار كوچولو دادم گفت آي اروم قربونت برم كسش يكم تنگ بود ولي من حاليم نبود يكدفعه كيرمو فشار دادم يه آاااااااااخ ….بلند گفت كيرمو تا ته كرده بودم توش .دردش اومده بود.تو كسش خيلي داغ بود محكم عقب جلو كردم چند تايي كه اين كارو كردم ديدم داره ابم مياد.كيرمو دراوردم فوري كاندومو كندم ابمو ريختم تو چند تا دستمال كاغذي گفت اين چه كاري بود كردي ابتو ميريختي توم. گفتم اشكال نداره گفت نه من لولمو بستم .منم كه از خدا خواسته از بس داغ بودم اصلا حواسم به كون تنگتر از كسش نبود.دوباره شروع كردم ايندفعه حتي كاندومم استفاده نكردم .يكم با دست با كيرم بازي كرد تا دوباره حال اومد .دوباره گذاشتم دركسش سوراخ كسش اندازه كيرم شده بود اروم هل دادم تو.يه آه اروم كشيد. بدون كاندوم گرماي بيشتري رو حس ميكردم .شروع كردم به تلمبه زدن صداي چالاپ چلوپ بهم خوردن پامون در اومده بود گفت يواشتر خواهرم ميشنوه منم سرعت تلمبه زدنمو كم كردم چند دقيقه اين كارو انجام دادم سينه هاشم تو دستم بود ارزوهم صداش داشت زياد ميشد آااخ..آه..آه … اين اخرا بيشتر داشت بهش حال ميداد .کم کم بیحال شده بود فکرکنم داشت ارضا میشد .ديگه داشت ابم ميمومد گفتم داره ابم مياد گفت زود باش بريز توم همشو خالي كن تو كسم زود باش منم پایان ابمو ريختم تو كسش يه آه بلند كشيد بعد منومحکم بغل کردو بوسيد .چند دقيقه تو بغلش خوابيدم حتي كيرمو از تو كسش در نياوردم يكم ازش لب گرفتم بعد بلند شديم.دوباره رفت دستشويي وقتي برگشت بادست ميزد رو كسش گفت ميسوزه گفتم اشكال نداره عادت ميكني. كمكش كردم لباساشو بپوشه واسشون يه ماشين گرفتم فرستادمشون برن خونه…..هرچند يكم ناشي بودم اما واسه اولين سكس عالي بودنوشته jojokucholo
0 views
Date: November 25, 2018