از این به بعد مال همیم

0 views
0%

من يه لزبين 16-17 ساله هستم. من 3 سال با شقايق همکلاس بودم عاشق هم بوديم. تو مدرسه همه مي دونستن.. تا اون موقع با شقايق سکس آنچناني نداشتيم … فقط در حد لب بود تا اينکه يه بار مهموني بود و همه ي دوستام خونه ما بودن .. بچه ها سرگرم رقص و… بودن که من و شقايق عذر خواهي کرديم و رفتيم اتاق من مثلا مي خواستيم با هم حرف بزنيم.. يه کم حرف زديم و گيتار زديم و… گذشت تا اينکه ديدم شقايق داره يه جورايي نيگام مي کنه صورتشو آورد روبروي صورتم و گفت يلدا خيلي دوستت دارم منم بهش خنديدم و بعدش يه لب طولاني .. بعد يه نگاهي به عکس رو ديوار کرد و خنديد (رو در و ديوار اتاقم کلي عکساي TATU دو تا خواننده ي لزبين بود که منو شقايق خيلي دوسشون داشتيم) منم بهش خنديدم و لبهاشو گاز گرفتم که دستشو آروم برد زير تاپم و بند سوتينمو باز کرد و آروم سينه هامو لمس کرد.. دستاش داغ بودن و يه لرزش خفيف داشتن … منم بغلش کردم که يهو خودشو چسبوند بهم و همه جاي صورتمو بوسيد و دوباره به شدت بغلم کرد تپش قلبشو حس مي کردم هر دومون داغ شده بوديم …آهسته گونه شو مي بوسيدم و با گوشش بازي مي کردم آخه رو گوشش حساس بود … يه کم که گذشت و با هم حرف مي زديم از هم جدا شديم و ايندفعه من دکمه هاي بلوزش رو از پشت باز کردم و سوتين شو باز کردم و سينه هاي داغ و خوش ترکيبش رو لمس کردم … و کلا لباسشو درآوردم اونم همين کار رو با من کرد .. و دراز کشيد رو تختم که درو قفل کردم و پريدم روشسينه هامو مي مکيد و من هم بدنش رو رومانتیک لمس ميکردم و اون لحظه فکر ميکردم اونقدر که من و اون عاشق هميم هيچ کس ديگه اي اينطوري نيست و نخواهد بود از تماس با بدنش نهايت لذت رو مي بردم و پر حرارت لبهامو و سينه هامو ميمکيد و بهم ابراز عشق ميکرديم دستمو آروم بردم طرف شرتش و گرههاي دو طرفشو باز کردم که بهم خنديد ديوونش شده بودم دوباره با ولع لبهاشو بوسيدم و شرتش رو در اوردم و کسش رو لمس کردم … و اروم باهاش بازي کردم … اونم بغلم کرده بود و با موهام بازي ميکرد گفتم شقا هايممتو (پرده) بزنم؟ نگام کرد يه کم ترسيد اما بعدش خنديد و گفت هر کار دوس داري بکن عشق من.. منم آروم آروم انگشت فاکمو کردم تو سوراخش که .. آي آي شقايق و خوني که ريخت رو دستم ناراحت گفتم خيلي درد داشت؟ يه کم هيچي نگفت و بعدش دستش رفت طرف شورتم و گفت اين به اون در اولش يه کم از کسم خورد و ليسيد و بعد انگشتشو اروم کرد توش درد وحشتناکي بود … روتختي م خونآلود شده بود هم خون اون هم من بدن داغشو ميمالوند به بدنم و لبهاي همو مي بوسيديم تموم صورت همو بوسيديم محکم بغلم کرد و گفت از اين ببعد ديگه مال هميم

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *