اصلا عذاب وجدان نداشتم

0 views
0%

میخوام براتون ماجرای سکس خودم و بوی فرندمو بگم ما دوساله باهم دوستیممن یه شهر دیگه غیر از شهر خودم دانشجو بودم و مثل همه ی دختر پسرا با سعید، آشنا شدمسعید 5 سال از من بزرگ تره، قد بلند و خوشکل و خوش هیکل البته منم خوشکلمااااااراستش من خیلی داغم و اولین بار که خودمو ارضا کردم گمونم 6 سالم بود، به خاطر همین خیلی تو کف سکسم از یه طرف جرات نمی کردم با کسی دوست بشم چون می ترسیدم، خلاصه قسمت شد و من با سعید دوست شدم از روز اول، با خودم می گفتم خدا کنه بهم دست بزنه ولی اون طفلی می ترسید، تا این که کم کم رابطه مون صمیمی شد من که دیگه حشرم زده بود بالا، یه روز تو پارک دلو زدم به دریا برای بار اول بوسیدمش و این شروع ماجراهای ما بود چون هر دو دانشجو بودیم جایی برای موندن نداشتیم، سعید خیلی داغ بود ولی می ترسید نشون بده، برای همین وقتی میدید من اینقد دلم میخواد، اونم راحت بود و از سکس بهم میگفت، یه روز زنگ زد و بعد کلی مقدمه چینی گفت دوستم خونه دانشجویی داره میای اونجا؟ من که می ترسیدم اولش گفتم نه ولی بعدش قبول کردم و رفتم خونه دوستش البته خودمون دوتایی بودیم از در که رفتم داخل آپارتمان، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، باورم نمیشد این منم که این کار رو میکنم، ولی انصافا بیست سال تو کف سکس بودن( از 6 سالگی تا 26 ) اینجوری میکنه آدمو خلاصه از در که رفتم داخل پریدم تو بغل سعید، البته ما قبلن همو بوسیده بودیم تو پارک ولی این دفه بدون استرس و ترس از گشت ارشادو آدمای فضول فقط خودمون دوتا بودیم، سعیدو بغل کردم اونم محکم منو گرفت، اینقد محکم لبمو میخورد که لبام می سوخت من نفس نفس می زدم و محکم بهش چسبیده بودم بعد یه دقیقه گفت بشین منم سریع نشستم ومقنعه و مانتوم رو در آوردم، سعیدم پیرهنشو در آورد و کنارم نشست، من بلند شدم و نشستم رو پاهاش انصافا کیر بزرگی داشت، تا حالا کیر ندیده بودم وقتی اینو دیدم کف کردم کیرش زیر پاهام بود و داشت لبمو میخورد، منم موهای سینه شو نوازش میکردم و لبشو میخوردم یه دفعه سعید پیرهنمو گرفت و از تنم در آورد، من سوتین و شورت قرمز پوشیده بودم، چون بهم گفته بود قرمز دوست داره، نفسش داشت بند می اومد، بهم گفت بلند شو وایسا من ایستادم و شلوارمو در آورد، لخت با شرت و سوتین قرمز جلوش وایساده بودم، یه کم قربون صدقه م رفت و گفت میخوام نگات کنم، من دراز کشیدم و سعید زل زده بود بهم (عزیزم چشاش چه برقی میزد) از گردنم دست کشید تا نوک انگشتای پام، بعدش ایستاد جلوم و من شلوارش رو در آوردم، وای کیرش به کلفتی یه قوطی رانی بود، خیلی هم بلند دراز کشیدم و سعید اومد روم، سوتینم رو باز کرد و افتاد به جون سینه هام ،خیلی کیف میکردم نمی تونید حدس بزنید انگار تو آسمونا بودم ،نوک سینه مو گاز گرفت و من یه جیغ زدم، دست گذاشت روی دهنم گفت همسایه ها می فهمن منم چیزی نگفتم سینه هامو که خورد دست کرد تو شورتم، خیس خیس شده بود، بهش گفتم بیا کیرتو بخورم ،تا حالا ساک نزده بودم، شورتشو در آورد و ایستاد جلوم، سر کیرشو کردم تو دهنم، اولش گس بود، ولی بعدش خوب شد، کیرش دراز بود و تا ته نمی رفت تو دهنم، ولی خیلی حال میکرد، داشتم میخوردم، که گفت آبم داره میاد، چن تا دستمال برداشت و آبشو گرفت( تا حالا ندیده بودم) من که ارضا نشده بودم وقتی دیدم کیرش کوچیک شد خیلی ناراحت شدم ولی خودش گفت زود بلند میشه دوباره راست می گفت، 5 دقیقه هم نشد که کیرش دوباره راست شد، این بار سعید گفت میخوام کستو بخورم، من نشستم تکیه دادم به دیوار و سعید دراز کشید جلوم، دستشو گذاشت زیر کونم و شروع کرد به خوردن، واایییی داشتم دیوونه میشدم، سرشو فشار میدادم روی کسم، میگفتم بخور عزیزم، قربونت برم، حشری من، خلاصه اونم بیشتر داغ میکرد، یه دفه یه حس عجیب بهم دست داد، دوست داشتم از دستش فرار کنم، یعنی از شدت لذت داشتم می مردم، بدنم داغ شد، شروع کردم به لرزیدن، سعید با سرعت بیشتری کسمو میخورد و قربون صدقه م می رفت ،از داد و فریاد و جیغ من خیلی کیف میکرد، یه دفعه آروم شدم و سعید گفت که این یعنی ارضا شدی خلاصه دوباره رفتم سراغ کیر سعید، یه کمی خوردم سعیدگفت بیا بریم تو حموم، رفتیم توی حموم و نمیدونم من یه دفعه چم شد که گفتم بکن تو کونم(آخه نمیتونم از جلو سکس کنم چون دخترم) سعید چشاش گرد شد، گفت مطمئنی؟ گفتم آره تو رو خدا ،میخوام ببینم چه جوریه اونم قبول کرد، دستشو تفی کرد و زد در کونم، با آب خودم که کسمو خیس کرده بود یه کمی در کونم مالید و انگشت کرد و کیرشو گذاشت در کونم سرشو میخواست بکنه تو جیغم در اومد، گفتم نکن نکن درد داره، اون بیچاره هم ترسید گفت خب چیکار کنم، گفتم خب خیسش کن اوننم دوباره با تف خیس کرد و سرکیرشو گذاشت باز دردم گرفت، گفتم بیا بریم تو هال رفتیم تو حال من دراز کشیدم و یه بالش گذاشتم زیر شکمم سعید در کونمو تف زد و انگشتش رو کرد تو، یه کم دردم گرفت ولی خوشم اومد، پرسید درد داری منم گفتم نه اون یکی انگشتش رو هم کرد تو کونم، مثل این که جا باز کرده بود دیگه دردم نگرفت، قربون صدقه ش رفتم وگفتم عزیزم بکن تو دیگه اونم نشست روی پام، انگشتاشو در آورد و کیرشو گذاشت دم سوراخ کونم، آروم کرد تو، یه حس باور نکردنی داشتم، از خوشی داشتم می میردم، سعید گفت دستتو بذار رو کست و بمالون من این کارو کردم، دیگه درد نداشتم البته داشتم ولی کم بود خیلی لذت داشت، سعید کیرشو آروم میکرد داخل و می پرسید درد داری یا نهمنم میگفتم نه عزیزم، قربون کیر کلفتت برم، حشری من، بکن توش آاااااااااااخ سعیدهم حشری شد و کیرشو تا ته کردتو کسم و دراز کشید روم آروم خودشو تکون میداد و من جیغ های کوتاه می زدم، گردنمو میخورد و تلمبه می زد، منم دستم رو چوچولم بود، یه دفه یه جیغ بلند زدم که سعید دشتشو گذاشت رو دهنم، ارضا شدم سعید آروم کیرشو آورد بیرون، کونم خیلی می سوخت ولی خیلی حس خوبی بود سعید کنارم دراز کشید و بغلم کرد، بهم گفت دوسم داره و بهترین سکس عمرش بوده، گفت از لذت بردن من خیلی خوشش میاد خلاصه یه نیم ساعتی لخت تو بغل هم خوابیدیم کیر سعید نمیخوابید، برای همین براش خوردم تا آبش بیادبعدش با هم ناهار خوردیم ماکارونی شب قبل که دوستش درست کرده بود و نخورده بود لباس پوشیدیم و سعید دوباره بغلم کرد و گفت دوستت دارم، منم بهش گفتم دوستت دارم، خیلی حال کرده بودم و اصلا عذاب وجدان نداشتم، بعد اون باسعید بازم سکس کردیم، قراره ازدواج کنیم که دیگه این سکس از پشت تموم بشه دعا کنید سعید کار پیدا کنه و بیاد خواستگاری بریم سر زندگی خودموننوشته ساینا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *