الاهه و سگش

0 views
0%

سلام من الهه هستم زنی26 ساله و بسیار حشریییییییییی هیکل بسیار فوق الاده ای دارم قدم 171 و وزنم 59 کیلو .من از بچه گی عاشق کیر بودم و از سن 10 سالگی با پسرای کوچمون رابطه داشتم ودیگه شده بودم جنده لاشی محل تا اینکه یه مرد 48 ساله اومد خواستگاریم و من به اسرار پدرم باهاش ازدواج کردم من حالم ازش بهم میخورد ولی دیگه جایی تو خونه ی پدرم نداشتم و از طرفی اون خیلی ام پولدار بود و یه خونه ی درن دشت تو ایران زمین داشت و یه ماکسیما و یه زانتیا که تموم کمبودای منو رفع میکرد تا یه سال هر شب باهاش سکس داشتم و منو جنده لاشی ی خودش صدا میکرد و واقعا باهام حال میکرد …تو همین روزا برام یه سانتافه خرید و منم از اون روز به بعد کارم شده بود اینکه برم تو خیابون ریس ایران زمین و پسر بازی کردن …تا اینکه با یه پسر خوشگل به نام بابک آشنا شدم و هر روز عصر میووردمش خونه و باهم سکس میکردیم…تو این دوران من دیگه هیچ میلی واسه سکس با مردم نداشتم طوریکه کاملا بهم شک کرده بود ولی اصلا دست خودم نبود بهش توجه نمیکردم و همه فکرم به بابک بود تا که یه روز که منو بابک خونه بودیم اون عوضی از راه رسید و ما دو تا رو باهم دید بابک فرار کرد و من موندمو اون پیر مرد حسابی کتکم زد و.بهم گفت از این به بعد فقط بعنوان یه کلفت تو این خونه ای و حق نداری پاتو از خونه بذاری بیروندیگه زندگیم شده بود جهنم از خونه که میرفت بیرون درو شش قفله میکرد ومن تنها شده بودم و عین دیوونه ها صبح تا شب با سگم حرف میزدم تو 2 تا اتاق جدا میخوابیدیم و بعضی شبا با دوستاشو چند تا دختر میومدن میشستن به مشروب خوری و … واقعا دیوونه شده بودم و مهم تر از همه اینا مشکل سکسم بود هر چند روز که دیگه پای ماهواره خیلی حشرم میزد بالا با یه خیاری شونه ای چیزی خود ارضایی میکردم… تا که یه روز سگم رو برده بودم حمام و خودمم لخت شده بودمو داشتم میشستمش و سینه هاشو با دستم میشستمو ماساژ میدادم که یهو خشکم زد سگم ارضا شد میتونم بگم آبش 2 متر اونورتر ریخت خیلی تعجب کرده بودماووردمش بیرون… دیگه همه فکرم شده بود سگم و همه حرکاتشو میزاشتم زیر ذره بینبعضی از حرکاتش عجیب بود مثلا تا پا میشدم که راه برم میدوید و میومد سمتم و جفت پاشو حلقه میکرد دور پام و شروع میکرد به تلمبه زدن و عقب جلو میکرد و کیرشو میزد به پام منم با دست میزدمشو پسش میزدم و فحشش میدادم این حرکاتش رو به دکترش گفتم و اون گفت سگ حیوان بسیار حشری هست و سگ شمام به دلیل اینکه مدت زیادیه با سگی سکس نداشته به شما رو آورده و …. و گوش زد کرد که سگ همه چی رو میفهمه و خیلی خطر ناکه و جلوش لخت نشید و … این حرف های دکتر منو به سمت فکرای شیطانی برد و فکر سکس با سگم رو تو کلم آورد اما هر دفعه میخواستم کاری کنم کلی خودمو سرزنش میکردمو بیخیال میشدم اما فکرش ول کنم نبود … جلوی سگم که فیلم سوپر میذاشتم حسابی شق میکرد و من با علاقه ی خاصی محو کیرش میشدمیه کیر قرمز . کوچیک ولی خوردنی واقعا دیوونه سگم شده بودم و تصمیمو گرفته بودم که باهاش سکس کنم و مدام جلوش لخت مادر زاد میگشتم و هر وقت بهم میچسبید نازش میکردم… یه روز که رو کاناپه لخت نشسته بودمو سگمم دراز کشیده بود و منم نازش میکردم متوجه شدم که باز کیرش شق کرده دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرمو یهو کیرشو گرفتم و خوابوندمش رو کاناپه و کیرش رو تا ته کردم تو دهنم وایییی که چه حالی میداد تخماشو میکردم تو دهنم و باز کیرشو میلیسیدم یه لحظه پا شدم که درو قفل کنم که دیدم سگم زوزه ی خاصی میکشه (انگار التماس میکرد که نرم) منم سریع حالت چهار دستو پا شدم وپاهام رو زمین بود و دستام رو کاناپه سگمم دوید اون سر خونه و با سرعت دوید سمت کون من چنان پرید رو کونم که نفسم بند اومد دستاشو مثل یه آدم حلقه کرده بود دور شکمم و عقب جلو میکرد ولی کیرش تو نرفته بود با دستم کیرشو گرفتمو کردم تو کسم ….به محض اینکه رفت تو سگم دیوونه شد و با سرعت برق و باد منو میکرد و من اونقدر لذت میبردم که نفسم بند اومده بود(از اینجا به بعد رو میخوام مثل دیگر داستان نویس های سایت بنویسم) داشت آبش میومد که یه زوزه کشید و با زوزش بهم گفت آبمو بریزم تو یا میخوری که منم گفتم میخورمو اونم به نشانه ی تشکر دمشو تکون داد سریع پریدم به کیرش و همشو کردم تو دهنم وایییییییییییییی که چه آب داغی داشت ..اوووووووووووووف .دیوانه وار کیرشو ساک میزدمو ول کنش نبودم که یهو با پوزش هلم داد و منم افتادم رو زمین و اومد روم منم دستمو گرفتم دور کسم و اونم شروع کرد به لیس زدن واییییییی چنان میخورد که روانیم کرده بودو پایان تنم میلرزید واییییییی که چه حالی میداد بعد از 5 دقیقه ارضا شدم و همونطور دراز افتاده بودم رو زمین سگم اومده بود بالا سرم و زوزه میکشید فکر میکرد کاریم شده که پا نمیشم منم برای اینکه از نگرانی درش بیارم پا شدم و یه لب طولانی ازش گرفتم واییییی که چه لبایی داشت با ولع خاصی لباشو میک میزدمو پایان آب دهنشو میخوردم همینطور که 2 زانو لباشو میخوردم آب دهنش از گوشه لبم سرازیر شده بود و میریخت رو سینه هام واییی که چقد لزج بود با دستام سینه هامو میمالیدم و واییی که چقدر حال میداد .اووووووووووف اووووووووووووف کونتون بسوزه منو سگم الان عاشق همیمو روزی 2 سه بار منو میکنه وایییییییی ااااااااااااخ اووووخ اووووف جوووووووووووووونمن شایانم و این داستان بر عکس داستان های قبلیم کاملا تخیلی بود و هدف اصلیم این بود که به بعضی از انتقاد جوییان که در مورد داستان های قبلیم(زن دایی نازنین 1 و 2 کس کردن با اعمال شاقهزن پسر خاله (ندا)) نظر های کس شر داده بودن و گفته بودن که تخیلیه بفهمونم که فرق داستان تخیلی با داستان واقعی چیهنوشته شایان

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *