خرداد ماه بود و پدرو مادر میخواستند 1 هفته برن مشهد.راستش هم خوشحال بودم وهم ناراحت چون تو این 1 هفته فرصت خوبی بود واسه عشق و حال از طرفی هم چون اینده نگری نکرده بودم و دوست دخترامو پرونده بودم ناراحت بودم فقط ایدا بود که زیاد باهاش حال نمیکردم چو ن هم ریزه میزه بود وخوش سکس نبود ولی واسه رفع کوتی بد نبود.مریم هم تازه تو دانشگاه بهش شماره داده بودم خوشگل بود ومغرور زود بود که بهش چیزی بگم چون ممکن بود بپره خیلی هم جدی بود ونمیشد به حریمش وارد شد خیلی هم گیر بود تو این 1 هفته چنان کنترل میکرد منو که خودم هم مونده بودم چی کار کنم خواستم بیخیالش بشم ولی ازش خوشم میومد اخه از اینکه یکی بهم اعتماد نداشته بشه بدم میومد چون من که ادمی نبودم سو استفاده کنمخلاصه فردای رفتن پدر ومادر گرامی ساعت 3 بعداز ظهر به ایدا اس دادام که بیاد پپشم اونم بعد ازکلی نازو ادا گفت میام ساعت 4 بود که به مریم اس دادم و گفتم من میخوام بخوابم تا وقتی ایدا اومد دیگه نزنگه خلاصه تا مثلا من بخوابم چند تا اس بینمون ردو بدل شدو یهو ایدا زنگ زد که نزدیکم.گفتم زود بیا و قطع کردم یادم اومد که ابمیوه نداریم بهش اس دادم که عزیزم داری میای ابمیوه بخر .رفتم تو اتاقم اسپری زدم تا ایدا که میاد اماده باشم و اسپری اثر کرده باشه.گوشیمو چک کردم ببینم ایدا کجاست دیدم اس داده خوب که خوندم سرم درد گرفت گند زده بودم اس ام اسو به مریم دادماونم قاطی کرده بو که کی میخوا دبیاد پیشت منم گفتم دوستم مهران میاد گفت به مهران میگی عزیزم؟ بعداز کلی منت کشی فکر کردم بیخیال شده و 1 نفسی کشیدم که بازم شروع کرد که اصلا مگه تو نمیخواستی بخوابی پس داری دروغ میگی کم اورده بودم گفتم دیونم کردی من چه دروغی دارم بگم بهت اصلا خودت بیا ببین من تنهام وقطع کردم.تو دلم گفتم حالا ایدا که رفت یک کارش می کنم .ایدا اس داد که 5 دقیقه دیگه میرسم.حس خوبی نداشتم .منتظر بودم که بیاد که مریم زنگ زد که ادرستو بده من دارم میام. دیگه دلم میخواست گریه زاری کنم ایدا هم پشت در بودبایدانتخاب میکردم ادرسو دادم و به ایدا گفتم خواهرم زنگ زده ممکنه بیاد خونه بزاریم 1 روز دیگه.اونم کلی فحشم دادو رفت.ساعت 6 مریم پیشم بود ومن دستشو گرفته بودم .یکم استرس داشت چون دستش عرق کرده بود بهش گفتم خیالت راحت شد.اونم گفت بیخیال دیگه .منم دیگه ول کن نبودم غر میزدم بهش گفتم مانتورو در بیار ولی قبول نکرد گفت عکس نداری ببینم از خودت و خانواده منم گوشیمو بهش نشون دام عکسارو دیدو حرف زدیم منم خواستم فوضولی کنم گفتم تو هم عکساتو بده ببینم اونم گوشیشو داد عکسارو که دیدم و اندامشو میدیدم بیشتر میخواستمش.رفتم رو فیلم دیدم میخواد گوشیو بگیره که تا بگیره من فیلمو باز کرده بودم .به به مریم خانوم و فیلم سکسی قرمز شده بود گفتم این چیه گفت از قبل تو گوشیه و نگاه نمیکنه و سکس 15 ساله هاست منم گیر دادم که اینا سنشون بیشتره دیگه سر سن داشتیم بحث می کردیم تو دلم گفتم مریم جون گوزیدی دیگه نمیشه جمعش کرد.خودمو زدم به سادگی وانگار نه انگار گفتم ایراد نداره و رفتم کلیپ بعدی که 1 دختره داشت لخت میشد سینهاش خیلی بزرگ بود85 یا 90.گفت زشته نبین گفتم وایسا دیگه منم اروم اون دستمو گذاشتم رو سینه اش .اروم گفت نکن سعید که این گفتنش از 100 اره بهتر بود منم توجه نکردم و شرو ع کردم به مالیدن سینههاش اونم همش میگفت نکن بدون مقاومتی.نگاش کردم دیدم صورتش روبرومه ولی نگاهش پایینه رفتم سمت لبش اروم بوسش کردم بی حرکت بود دوباره بوس واین بار جواب داد منم منتظر همین بودم که شروع کردم به خوردن لبش مریم هم اروم شروع کرد وارد بود ولی معلوم بود خودشو کنترل میکنه. هر طوری بود بردمش روتختو مانتو و تاپشو در اوردم عجب هلویی بود لک نداشت بدنش سوتینش از جلو باز میشد بازش کردمو شروع کردم به خوردن سینه هاش نفشاش تند شده بود و معلوم بود که خیلی سکسیه از رو شلوار کسشو میمالیدم دیگ صداش در اومده بود ولی هر کاری می کردم شلوارشو در نمیاورد شاید 10 دقیقه کلنجار رفتم ولی کوتاه نمی اومد منم دیگه داشتم ناامید میشدم از پشت بغلش کردم وسینه هاشو گرفتم نوکشو میمالیدم وگوششو لیس میزدم و اروم دستمو بردم سمت شکمش بازم دستمو گرفت گفتم میخوام از رو شرت بمالم وشلوار جین نمیزاره و دست کردم تو شلوار واز روشرت مالیدم شرتش خیسه خیس بود هر بارکه می مالیدم جلو عقب میکرد کونشو ومیخورد به کیرم منم کفتم الان 1 حال اساسی به کونت میدم .تو حال خودم بودم که دیدم مریم دستشو برد سمت کیرم واروم گرفت دستش از دیدن وحس این صحنه نزدیک بود ابم بیاد. که سریع جداشدم .وبه همین بهانه لخت شدم.بازم خواستم شلوارشو در بیارم که بازی در اورد هرجوربود لختش کردم شرتشم باهاش اومد پایین سریع برگشت منم رفتم پشتش دیدم گزاشتم لای پاهاش وشروع کردم به جلو عقب کردن دیگه وقتش بود بکنم تو کونش ولی سفت میکرد ونمیذاشت. برگشت ومنم اروم با دستم کسشو مالیدم باورم نمیشد انگشتم رفت تو یعنی اپن بود؟به بهانه خوردن رفتم پایین .کلا نمیخورم ولی دیدم که بله درسته.اروم گذاشتم روشو شروع کردم به تلمبه زدن وقتی رفت تو دیگه مریم مثل وحشیا چنگالم میگرفت باور کردنی نبود منم تو حال خودم نبودم تند داشتم میزدم کمتر از 10 دقیقه شدکه دیدم داره ابم میاد از مریم پرسیدم ارضا شدی گفت 2 بار ومنم بی اختیار اوردم بیرونو ریختم رو شکمش خیلی بهم حال داده بود.بی حال افتادم روش رفتیم دوش گرفتیم وقتی اومدم بیرون دیدم پشتم میسوزه از اینه که نگاه کردم دیدم مریم خانوم تموم پشتمو چنگال گرفته…مریم رفت و منم خوابیدم موقع خواب از انتخاب مریم به جای ایدا خیلی خوشحال بودم.نوشته boom boom
0 views
Date: November 25, 2018