توي دستشويي كه مينشستم سوراخ كونم بدجوري ميزد بيرون. به همكارم مينا قضيه رو گفتم. اونم هول ورش داشت كه داري بواسير ميگيري و از اين حرفا . دست آخرم آدرس يه دكترو بهم داد كه برم پيشش. دكتر نصرت….. . فكر ميكردم دكتره زنه ، واسه همين با خيال راحت رفتم مطب. هيچكس توي مطب نبود. به منشيه گفتم خانوم دكتر تشريف آوردن ؟ خنده اي كرد و گفت خانوم دكتر ؟ ببخشيد خانوم ، دكتر آقا هستند عرق سردي بهم نشست. گفتم آخه نصرت….. منشيه با بي حوصلگي گفت ما هميشه همين مشكلو داريم. صدامو صاف كردم و به آهستگي گفتم ، من واسه معاينه بواسير اومدم ، همراهي هم ندارم ، به دكتر مرد كه نميتونم نشون بدم. منشيه گفت هرجور ميلتونه ، ميتونين پولتونو پس بگيرين برين دكتر خانوم ولي من كار آقاي دكتر رو تضمين ميكنم ، اگرهم مشكلي هست ميام توي اتاق واميستم تا معاينه بشيد. با شنيدن اين حرف خيالم راحت شد و به اتفاق منشي رفتيم اتاق دكتر. دكتر بعد از شنيدن شرح ماوقع منو به تخت گوشه اتاقش هدايت كرد و گفت بي زحمت دمر بخوابيد . منم با لباس دمر خوابيدم. دكتره اومد بالاي سرم و با عصبانيت گفت لطفا شلوار و شرتتون رو بكشيد پايين بايد معاينه بشيد. ناچارا به دستور دكتر عمل كردم. در همين گير و دار تلفن زنگ خورد و منشي از اتاق رفت بيرون. من موندم و كون لخت و آقاي دكتر. دكتر شروع كرد به ور رفتن با سوراخ كونم. با نوك انگشت شست سوراخمو مي ماليد ، حال عجيبي داشتم ، نزديك بود از استرس به خودم بشاشم. دكتر گفت لطفا بلند شيد و سرپا بنشينيد .منم روي تخت سرپا نشستم. بلافاصله سوراخ لامصبم زد بيرون. دكتر سرشو خم كرد و شروع كرد با كف دست سوراخ كونم رو ماليدن. حس قلقلك و لذت رو تواما داشتم.. چيزي كه باعث تعجبم شده بود اين بود كه چرا دكتر از دستكش استفاده نميكنه.. يك دفعه اي دكتر يه مايع روغني و چرب رو به كونم ماليد و انگشتشو تا آخر كرد توي سوراخم. از درد جيغ بلندي كشيدم و همزمان به خودم شاشيدم….اصن يه وضعي دكتر كثافت با همون انگشت كوني بهم دستمال كاغذي داد تا خودمو خشك كنم و با كمال خونسردي نشست پشت ميزش و در حالي كه داشت نسخه مينوشت گفت لطفا لباساتون رو بپوشيد خانم محترم . شما هيج مشكلي نداريد . هرروز با اين پمادي كه بهتون ميدم مقعدتون رو چرب كنيد و ماساژ بديد . نسخه رو گرفتم وبا عجله از اتاق زدم بيرون. توي راه به مينا فحش ميدادم كه كه اين بلا رو به سرم آورده بود. فردای اون روز توي اداره مينا رو تنها گير آوردم و يك شكم سير انگولكش كردم. جالب اينجاست كه دكتره دستش سبك بود و از همون روز سوراخ كونم خوب شد.نوشته آزیتا
0 views
Date: November 25, 2018