اولین بار

0 views
0%

سلام. من راشین 20 سالمه. می‌خوام داستان اولین سکسم رو واستون تعریف کنم. راستش من از بچگی علاقه ی زیادی به دیدن ناناز دوستام داشتم. و از همون دبستان گاهی می‌شد بریم توی دستشویی و نانازمونو به هم نشون بدیم. البته تو این زمینه دوستامم خیلی پایه بودن. گذشت و گذشت تا وارد دوره‌ی راهنمایی شدم و واسه اولین بار فهمیدم که مرد و خانم چجوری با هم سکس می‌کنند. در کل علاقه‌ای به سکس نشون نمی‌دادم و همون لز رو ترجیح می‌دادم.( البته لز نه به معنای واقعی چون فقط با دیدن و گاهی مالیدن کس دختر ارضا می‌شدم.) از اونجایی که همه دوستام به سمت پسر و سکس کشیده شده بودند دیگه با دوستام هم لز نمی‌کردم. از یه طرف خودم هم آدمی نبودم که از هر دختری خوشم بیاد که بخوام باهاش لز داشته باشم و از طرف دیگه شهوتم نمی‌ذاشت راحت باشم. مدام تو فکر ارضا کردن خودم و لز کردن بودم. تا اینکه تصمیم گرفتم برای اولین بار سکس کنم. و ببینم که این سکس چیه که همه دوستام رو به طرف خودش کشونده. وقتی به کلاس دوم دبیرستان رفتم با یک پسر به اسم کیا آشنا شدم. چون خیلی شبیه به کریستین رونالدو بود واقعا ازش خوشم اومد. از بد روزگار اونم ته کس‌کشای دنیا بود. تقریبا بعد از سه چهار روز که با هم حرف زدیم (از دوستی‌مون گذشته بود) بحث سکس رو کشید وسط و پرسید که آیا تا به حال سکس داشتم یا نه؟ وقتی که این سئوال رو پرسید نمی‌دونم چرا ولی ناخودآگاه به ذهنم خطور کرد که بگم آره خیلی داشتم. کیا وقتی که این جواب رو ازم شنید خیلی خوشحال شد. جوری که پرسید با چند نفر؟ کجا؟ کی؟ پرده داری؟…. منم که فیلم زیاد دیده بودم شروع به تعریف کردم و گفتم که با دوست پسر قبلیم سکس کردم اونم از پشت. ( درصورتی که قبل از اون هیچ دوست پسری نداشتم). و حتی یکبار هم از نزدیک کیر رو ندیده بودم ولی از اونجایی که می‌خواستم حتما باهاش سکس داشته باشم فکر می‌کردم اگه متوجه شه که قبلا سکس داشتم تمایل بیشتری برای سکس با من داره. بعد از ساعتها حرف تصمیم گرفتیم که فردا برای اولین بار با هم بریم بیرون. چون پدر و مادر کیا خونه نبودن قرار شد به خونه‌ی اونا بریم. و منم که می دونستم فقط می‌خوایم سکس کنیم خودمو آماده کردم. روز بعدش دم کلاس زبان اومد دنبالم. واقعا صورت جذاب و هیکل خوبی داشت چون نشسته بود نتونستم به طور کامل هیکلشو برانداز کنم. ولی خوب به نظر می‌رسید. واقعا پسر سکسی و جذابی بود. خیلی دوست داشتم که برای ا ولین بار با اون سکس کنم درحالیکه حس خاصی مثل عشق یا علاقه بش نداشتم. نزدیکای خونشون که رسیدیم حس کرد کسی داخل خونه‌س. چون چراغ خونه روشن بود. برای اطمینان روی تلفن خونه زنگ زد و متوجه شد که مامانش به دلیل نامعلوم به خونه برگشته بود. اون لحظه فکر کردم همه‌چی کنسله. و تصمیم گرفتم تاکسی بگیرم برم خونه. ولی کیا گفت فکری تو سرشه. کیا گفت که باغ دوستم نزدیکه می‌تونیم بریم اونجا. چون اونجا پر از درخته خیلی جای خفنیه منم قبول کردم. بعد از 15 دقیقه به اونجا رسیدیم. اطراف جاده پر از درخت بود و منظره ی زیبا اما ترسناکی را به وجود آورده بود. از ماشین پیاده شدیم. خلوت و سکوت آنجا از یه طرف و تاریکی از طرف دیگه ترس و وحشت منو بیشتر می‌کرد. چون کلید در باغ رو نداشتیم کیا از روی در پرید و درو باز کرد و منو به داخل کشید. باغ قشنگی بود ولی هیچکس اونجا نبود. بدون اینکه حتی دو قدم بیشتر داخل باغ شویم کیا دست منو کشید و شروع به بوسیدن من کرد. اولین باری بود که لب می‌گرفتم و اولین باری بود که می‌خواستم کیر ببینم و اولین باری بود که می‌خواستم سکس کنم. خیلی منتظر بودم ببینم سکس چه حس و حالی داره. بعد از لب بی‌حس و حال کیرش رو درآورد و گفت بخور. من همینطوری نگاش کردم و سرم رو گرفت و محکم به پایین هول داد تا کیرش رو تو دهنم جا بده بعدش هم سرم رو با دو دستش بالا و پایین برد تا کیرشو ساک بزنم اما من از این کار خیلیییییییی بدم اومد. بعد خیلی بی‌احساس شلوارم رو تا زانو به پایین کشیدو گفت خم شو منم عین آدمای احمق فقط کاری که می‌گفت می‌کردم. خم شدم گفت به دستت تف بزن منم تف زدم و تف رو به کونم مالیدم. بعد کیرشو دم کونم گذاشت و آروم آروم به داخل هل داد. شاید باورکردنی نباشه ولی من هیچ حس دردی نداشتم در واقع اصلا هیچ احساسی نداشتم. وقتی که کیرشو در کونم بالا و پایین می‌کرد صدای آه آه کردن او رو می‌شنیدم ولی نمی‌دونستم واقعا داره حال می‌کنه یا تظاهر؟ پس چرا من هیچ احساسی نداشتم. چقدر سکس مزخرفه. فرض کنید اولین سکس،اونم با لباس،اونم تو باغ لای درختا، بی هیچ احساسیبعد از سه چهار دقیقه آبش اومد و رویخت روی زمین منم فقط نگاه می‌کردم که چجوری آبش می‌آد چون تا به حال از نزدیک ندیده بودم. بعد اون شلوارشو بالا کشید. و من هم شلوارمو بالا کشیدم . در ابتدا راه رفتن برام سخت بود. با این وجود شروع به راه رفتن کردم و بعد از مدتی به خونه رفتم. اون شب رو فقط فکر کردم. بدترین روز عمر من، اولین و آخرین سکس من بود. الان نه سکس می‌کنم، نه لز می‌کنم، فقط فیلم می‌بینم و خودارضایی می‌کنم…نوشته راشین

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *