اولین باری که …

0 views
0%

سنم شاید به پانزده سال هم نمیرسید البته آن زمان ها مثل حالاها نبود که بچه از شکم مامانش درمیاد کیر و کس رو میدونن ماهم خانواده ای مذهبی بودیم هم جامعه بعد از جنگ هنوز مثل همان دوره ها بود سال هفتاد و پنج بود و من سوم اول دبیرستان بودم تازه تازه میخواستیم بلوغ برسیم من یادم میاد خیلی از همان موقع ها خوشم میامد از کیر هم رو دیدن و دست زدن به اصطلاح دول بازی اما یکروز اوایل سال تحصیلی در هنگام برگشتن سوار یک پیکان شدم مردی که رانندگی میکرد حدود پنجاه رو داشت و ازاون بچه باز های حرفه ای بود که هم خیلی آرام میرفت و هم داشت مخ منو میزد تا اینکه کمی جلوتر گفت برای کاری باید بره داخل خانه اش و نمیتونه منو تو ماشین بگذاره و بره و گفت زود برمیگردیم من نمیدونم چرا نترسیدم شاید نمیدونستم که چنین هدفی داره و همراهش داخل آپارتمانی شدیم و باهم طبقه دوم آنجا رفتیم داخل خانه رو کاناپه نشستم و اونم آمد کنارم و کمی صمیمی مثل دوست با من شد و کم کم دستشو روی پاهایم گذاشت و کمربند شلوارم را باز کرد و در حین حرف زدن بود و نمیدونم چی میگفت فقط آرام و پشت سرهم حرف میزد و داشت منو لخت میکرد من مانع او نشدم هیجانی وجودم رو گرفته بود وقتی شورتم را با شلوارم در میاورد گفت توپانزده ساله فکر کنم نباشی دوازده ساله بیشتر بدنت نمیخوره و با همین روش بود که لباس هایم را درآورد و بعد پیراهن و شلوار و شورتشو درآورد و من برای بار اول کیر مردی روکه از خودم خیلی بزرگتر بود رو دیدم پشم های رو کیرش بلند بود و کیرش خیاری و دراز بود با خوایه های آویزان اون برای من کمی ساک زد که تااون موقع کسی این کار رو نکرده بود و بعد از من خواست تا منم براش بخورم که من نمیخوردم که چک محکمی به صورتم زد و من گریه زاری ام گرفته بود و چند بار هم به سر و صورتم زد و دستم رو تو دستش پیچ داد و من از درد مجبور به خوردن اون کردم زیاد هم بد نبود کم کم خوشم آمده بود و میخواستم همش رو تو دهانم ببرم که اون گفته بود اگر همشو بتونی تودهنت بکنی میگذارم بری من خر نفهم هم باور کردم و سعی داشتم همشو تو دهانم ببرم یک موقع کشید بیرون و کنارم رو مبل نشست و بغلم کرد و بوسید و ازمن معذرت خواست و ازمن پرسید تاحالا کیر تو کونت کردن گفتم نه گفت میخوام برات امتحان کنم ولی ببین اگر حرفامو گوش کنی خیلی حال میکنی و بعد تو منو باید بکنی و بعد طوری حرف میزد که فقط میخواستم برم از آنجا و دیر شده بود و کمی کرم یا وازلین رو با یک انگشت روی کونم و سوراخشو چرب نمود و داخلش که برد بعد از دوسه بار دوانگشتش رو تو برد و بازی میداد که من هم درد داشتم و هم خوشم اومده بود که کم کم خوشم اومده بود که از پشتم منو به صورت قونبول نشوند و سرشو خیس کرد و روی سوراخ کونم بازی میداد و فشاری به سرش آورد داخل شد کم کم بیشتر فشار داد تا کمی که کرده بود بیشتر دردم میامد و ازهمون جا تلمبه میزد که نامردی کرد که من از درد نفسم در نمیامد و هق هق گریه زاری ام هم راه افتاد مادر جنده لاشی اولشو تا کلاهکش که کرده بود حس خوبی داشتم اما برای بقیه اون چه بیرون بود فشاری ناگهانی و درد که تا نزدیک های آمدن آبش من گریه زاری میکردم و التماس که دربیاره و هرچی من صدای خودمو بیشتر میبردم اون بیشتر حال میکرد یا درد از بین رفت یا عادت شد یا گشاد شد نمیدونم دوسه دقیقه آخرشو میشه گفت نه اینکه درد نبود اما لذتش رو نباید نگفت و لذتش باعث روند بعدی های من در سکس های سال ها بعد از آن روز بود تا حالا هم که هم میکنم و خیلی به ندرت بشه که کسی بخواد بکنه اگر کیر خوبی هم داشته باشه هرچی بزرگتر بهتر . تا یادم نرفته اونایی که دوست دارن بدن هم میتونن برایم در قسمت نظرها آیدی یا ایمیل بگذارند تا باهم قرار بگذاریم از همه ممنون و از سایت داستان سکسی هم متشکرمنوشته ؟

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *