خوب یادمه 13سالم بود یه روز که دامادمون برای کاری باید میرفت یه شهر دیگه خواهرم تنها بود ، من و پسر داییم که 15 سالش بود رفتیم پیشش بخوابیم . اوایل تابستون بود تو شهر ما مردم تخت میذارن تو حیاط و پشه بند میذارن و رو تخت میخابن ، خواهر دامادمون هم بود اونا بیرون خوابیدن . وما هم داخل خوابیدیم . تو جامون بودیم که پسر داییم شروع کرد به صحبت کردن از خوشکلی خواهر دامادمون و اینکه باید بغلش کنم فلان کارو سرش بیارم .من داشتم تحریک میشدم گفتم که داوود زشته. اونم گفت رضا تو کیرت کوچیکه شهوتت کمه نمیفهمی چی میگم . بعد یهو دست آوورد زیر پتو و کیرمو گرفت و زودی ولش کرد که بگه کوچیکه . برا اون عادی بود انگار ، ولی من رنگم شده بود مثه گچ . بعد گفت ولی مال من مردونه شده نمیتونم تحمل کنم . بیا بگیر ببین چطوری ؟ دستمو گرفت برد طرف کیرش و منم گرفتمش . آره بزرگ بود راست گفت . من زود ولش کردم . بعد شروع کرد در مورد بچه های همسنش میگفت که چکار میکنن و چه دختر بازی هایی میکنن . من دیگه نمیفهمیدم چی می گفت . همش تو فکر کیرش بودم . بعد دستمو با پر رویی بردم طرف کیرش با حالت اضطراب گفتم آره مال تو مردونه ست باید براش فکری کنی . کیرش تو دستم بود . نیمه سفت بود . با دستم اندازه ش رو گرفتم به خایه ش دست زدم به موهای کیرش . حس کردم کیرش بزرگتر داره میشه . که یه دفعه زود دستمو از تو شرتش کشید بیرون . گفت رضا زیاد بگیریش عیبه . گفتم چه اشکال داره . تو هم مال منو گرفتی . اصلا بیا دوباره بگیر . گفت فرق میکنه من همینطوری گرفتم منظوری نداشتم . گفتم خوب کیرمو بگیر اشکال نداره بعد یه لحظه مکث کرد مکث کرد انگار تونسته بودم وسوسه ش کنم گفت خوب بذار دست بزنم . دستش آورد زیر پتو و ایندفعه دست کرد تو شرتم . به کیرم دست زد و همین طور داشت دست میزد دستش تو شرت من بود ولی فکرش جای دیگه بود که یه لحظه دستشو برد سمت کونم و کونم رو نوازش داد یه کم دست زد . بعد یهو زود دستش در آورد بیرون گفت نه نه نمیشه بسه دیگه برم دستشویی بیام بخوابیم . حالا که فکر میکنم شاید دلش سوخت که مثلا رضا بچه ست .دستشویی ش یکم طول کشید اومد بیرون ، بعد آروم همینطوری که نگام کرد گفت آره بیا کیر مو بگیر ، آره خودشو متقاعد کرد تو دستشویی ، بعد خودش دست برد سمت کونم و بازی میکرد کم کم کیرش داشت بزرگ میشد . که گفتم بیا کیر همو ببینیم . من فقط تو فکر کیرش بودم که دوس داشتم بیشتر ببینمش اصلا حواسم به آخر کار نبود و بلد هم نبودم . لخت که شدیم چشم من همش سمت کیر گنده ش بود و اونم همش به پاهام و کونم نگاه میکرد . بعد شروع کرد داشت با سوراخ کونم بازی میکرد منم خودم رو تکون میدادم تا راحت انجام بده . بعد گفت پشتت رو بکن به من صداش خیلی مبلرزید . با تف سوراخم رو خیس کرد کیرشم خیس کرد . نمیدونم انگار وارد بود نه اون طوری که لب بگیریم ساک بزنیم . ولی خوب داشت منو می کرد . آروم کیرشو فشار میدا د . خیلی فشار داد بعد خودم کمکم شل که گرفتم دیدم یه چیز بزرگ میره تو کونم . اصلا لرز گرفتم اونم درش آورد گفت تمومه تحمل کن . رومو کردم اون ور که کیرشو دوباره ببینم ، خیلی درد داشت خیلی و خیلی میسوخت نه اونقد که داد بزنم . بعد از شضدت درد زیاد تکون خوردم کیرش از تو کونم در اومد . برگشتم دوباره نگاش کردم دیدم داره سر کیرشو میگیره یعنی تا حالا سرش فقط رفته بود داخل بعد اومد بقیه شو کنه که یه کم که رفت تو دیدم خیلی میلرزه که بعد دیدم کیرش رو در آورد و من فقط یه چیز گرم رو سوراخم حس میکردم . . .نوشته reza_gay
0 views
Date: November 25, 2018