اولین سکسم با دختر

0 views
0%

با سلام خدمت دوستای گلماسم من امیر و الان30 سالمه و این خاطره که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به سن 17 سالگیم.اون موقعه ها پدرم تو یه شهرک صنعتی تازه تاسیس شروع به ساخت سوله کرد.منم هر روز اونجا بودماون سمتی که ما داشتیم سوله میساختیم فقط یه سوله دیگه اونجا بود که اونم تازه ساختش تموم شده بود.و فقط سرایدار داشت.که یه پیر مرد و یه پیر خانم بودن که بعد از چند وقت یه دختر خانمی اومد پیششون که نوشون بود.خلاصه من با این دختره دوست شدم.اسمش مهناز بود.کارگرای ساختمانی ما هر روز ساعت 4 بعدازظهر میرفتن و منم مینشستم جلو در تا ساعت 8 شب با مهناز حرف میزدم.من تا اون موقعه با دختر سکس نداشتم ولی با کونه پسر زیاد کرده بودم.فیلم های پرورنو تا کامپیوترم زیاد داشتم.خلاصه هر روز که میگذشت نسبت به مهناز بشتر حساس تر میشدم که شدیدا تو فکرش بودم.یه چند وقتی گذشت هر راهیو که فکرشو کنید انتخاب کردم که مهنازو بکنم اما هر روز دست از پا دراز تر برمیگشتم خونه.خیلی کلافه شده بودم تو این جریان.یه چیزی رفته بود تو مخم و اصلانم بیرون نمیرفت.حتی بجای رسید که حرفای سکسی هم میزدیم اما بازم جواب نداد . یه چند باری هم براش عکس های سکسی اوردم اما انگار قسمت نبود.تا اینکه یه روز مادرم بهم گفت امشب زود بیا که عروسی دعوتیم.حدود ساعت 6 بود که گفتم جمع و جور کنم برم.یهو یه فکری رسید به ذهنمگفتم مهناز میری برام آب بیاری تا بلند بشه بره منم سریع رفتم تو سولمون لباسامو در آوردم رفتم تو حموم.حموم اونجا در نداشت .متوجه صداش شدم که داشت منو صدا میزد.ولی به رویه خودم نیاوردم.تا اینکه متوجه شدم وارد ساختمون شد و صداش نزدیک تر.منم خودمو کف مالی کردم که یعنی اصلا متوجه تو نیستم.زیر چشمی نگاش کردم دیدم مات من شده و داره به سرو سینش ور میره.منم حسابی کیرم راست شده بود.ولی اصلا به رویه خودم نیاوردم یه چند لحظه ای گذشت یهو دیدم انگار خبری از بهناز نیست.گفتم شاید ناراحت شده رفته.همون جوری لخت از حموم زدم بیرون گفتم یه سرک بکشم دیدم بهناز تو اتاق کناری داره به خودش ور میره و دستش تو شورتشه خیلی حشری شده بود.یهو من صداش کردم از جاش پرید تا اومد اودشو جمعو جور کنه نزدیکش شدم.همه ی حواسش به کیرم به که اونم شق وایساده بود.نزدیکتر شدم دیدم دستو پاش داره می لرزهولی مشخص بود که خیلی خیلی حشریه.لبامو چسبیدم به لباش هیچی نگفت لب تو لب شدیم شدید.همین جوری که لباش تو لبام بود لباسو در آوردم که هیج نارضایتی نداشت.منم از خدا خواسته.لختش کردم سینه هاشو شروع به مالیدن کردم اونم دستش رو کیره من بود.در گوشم گفت امیر من عاشقه کیرم.اینو گفت منو بیشتر حشری تر کرد.گفتم دوست داری کوستو بخورم بلند گفت ارهههههههههه.اصلا بدنش مو نداشت.کوسش فقط یه خط بود.انگار تا حالا دست نخورده بود.حتی دسته خودشم.خیس آب بود.انگار ازش اب چیکه میکرد.همین زبونمو زدم به کوسش سروع به خندیدن کرد.وگفت که امیر قلقلکم میاد.ولی حسه خوبی داره برام بخورش منم شروع به لیس زدنش کردم.یه بار ارضا شد.گفتم مهناز کیرمو میخوری اولش گفت بدم میاد .لی بعدش قبول کرد.داشت همین جوری برام لیس میزد که منم دستم رو کوسش بود که به گفتم میخوای بازم برات بخورم گفت اره.حالت شیش و نه شدیم منم تمامه کوسو کونشو براش لیس زدم دیده وحشتناک سرو صداش در اومد بود.بلند شدم گفتم مهناز میخوام بکنمت.گفت میترسم دردم میاد.گفتم میکنم اگه دردت اومد درش میارم.قبول کرد.از ابه کوسش مالیدم رو کونش حسابی نرم شده بود.کیرمو بردم سمته کونش اروم اروم فشار دادم رفت توش دیدم صداش در نمیاد.یهو یه فشار بهش دادم دیدم جیغش در اومد ولی کیرم در نیاوردم.یه کم با کوسش بازی کردم دیدم دوباره حشری شد.منم شروع به تلمبه زدن کردن مشخص بود که داره حال میکنه.اه و اوهش زیاد شده بود.تو چند حالت مختلف کردمش خیلی داشت حال میکرد فکر کنم 5باری ارضا شد گفتم ابمو برات کجا بریزم گفت بریز تو کونم.منم با فشار هر چه پایان تر ریختم تو کونش.بلند شدیم و گفت چند وقتی هست که امپرش بالاست.دیگه از اون روز به بعد تقریبا هر روز ما باهم سکس داشتیم.فکر کنم سه ،چهار ماهی شد.تو این چند ماه هر جوری که فکرشو کنید منو بهناز باهم سکس کردیم.اینم از اولین سکسه من با دختر.دوستای گلم اگه خوشتون اومد بگید تا یه بار سکسی که منوبهناز و یه پسر بچه کونی داشتیمو براتون بگم.نوشته امیر

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *