اولین سکس اولین لذت

0 views
0%

سلام ب همه دوستان سایت داستان سکسی من تازه ثبت نام کردم و اولین داستانیه ک مینویسم ولی واقعی ..زیاد میام اینجا و داستان هارو میخونم همیشه میخواستم یبار خودم داستان بنویسم ولی سکس نداشتم تا 6 ماه پیش اسم من سینا هست قیافه ک قربونش برم ندارم قد بلند 185 وزن کم 62 خوب لاغرم چ میشه کرد دیگه خوب بریم سر اصل مطلب من ادم کمرویی بودم و خجالتی زیاد رابطه خوبی با دخترا نداشتم خوب خجالت میکشیدم ولی خوب همیشه ی دوست دختر خوب میخواستم ولی ب کسی رو نمیکردم گذشت تا موقع کنکور من هنر میخونم واسه همین کنکور هنر باید مرحله عملیشو تو ی شهر دیگه میدادیم واسه همین معلم کلاس های تقویتی ما یک اتوبوس گرفتو بچه هایی ک ب کلاس میرفتنو جمع کردو با ی اتوبوس برد دختر و پسر باهم خوب جزو اون دخترا دوست دخترای رفیقامم بودن اونا هی باهم لاس میزدن منم گرفتم خوابیدم تا رسیدیم امتحانو دادیم و درحال برگشت رفیقم شمارمو داده بود ب یکی از دخترا ک واسه منم یکی جور کنه اون شب گذشت و فردای اون روز دختره بهم اس داد و خیلی کلاس واسم گذاشت ک ب اصرار دوستش بهم اس داده منم دیگه باهاش رفیق شدم اوایل هی میگفت من ادمی نیستم ب کسی پا بدم و از این حرفا منم تو دلم گفتم ب من چه من فقط ی دوستی ساده میخوام این دوستی ما 4 ماه پاک پاک بود تا این ک بحث سکس باز شد و منم خوشم میومد بهش گفتم حرفایی ک زدی حشری شدم و حالم خوب نیست بعدا اس میدم اونم گفت بزار ارضات کنم بالاخره بعد از 4 ماه شروع کردیم با اس سکس کردن و بعد با تلفن و حرف زدن گذشت تا عید نوروز من دانشجو بودم دیگه باید میرفتم ب مشهد گفتم تا نرفتم میخوام ببینمت 17 فروردین بود بعداز ظهرش باید میرفتم شب قبلش بهش گفتم میام خونتون ببینمت قبول نمیکرد اسمش مائده بود گفت نه میترسم یکی ببینه منم گفتم خیالت راحت مواظبم اخه مامانش میرفت سر کار و باباش هم راننده بود از طرفی خونشونم دو نبش بود و راه فرار داشت مخصوصا اتاقش ک دوتا در داشت واسه همین نمیترسیدم صبح ساعت 9 رفتم دم خونشون اس دادم بهش درو باز کرد رفتم تو اومد جلوم وای چی میدیدم باورم نمیشد من هفت ماه با این دختر دوست بودم تا حالا ب خوشگلیش پی نبرده بودم ی بلوز تنگ بنفش با ی شلوار تنگ ک پایان اندامش مخصوصا کونش خود نمایی میکرد اومد جلو همدیگرو بوسیدیم و رفتیم تو اتاقش در اتاقو بست منم رفتم سراغ اون یکی در و خوب نگاه کردم یجورایی راه فرار اضطراریو چک میکردم و اماده ک مائده اومد گفت دیوونه کسی نمیاد خیالت راحت منم گفتم کار از محکم کاری عیب نمیکنه عزیزم بزار با خیال راحت کنارت بشینم خندید و رفت پای کامپیوترش نشست و گفت بیا عکسامو بهت نشون بدم منم گفتم خوب کجا بشینم اخه اونم بلند شد بره ی صندلی از اون اتاق بیاره ک من سریع نشستم و گفتم تو هم بشین رو پاهام یکم مکث کردوی خنده خوشگل باز تحویلم داد و نشست رو پاهام یکم ک عکساشو دیدیم یهو اینجا شیطون رفت تو جلدم داشتم راست میکردم واقعا کون خیلی باهال و رو فرمی داشت منم دیدم الانه ک کیرم راست بشه بهش گفتم بسه بلند شو پاهام درد گرفت اونم بلند شد و رفت کنار اتاق دراز کشید منم از خدا خواسته رفتم بغلش و دستمو حلقه کردم دورشو بهش گفتم بهم عیدی نمیدی ؟ اونم گفت خوب چی میخوای من چیزی ندارم منم گفتم ی لب کوچولو واسم ارزشش بیشتر از همه چیزه اونم یکم مکث کردو گفت باشه لبامو نزدیک لباش کردمو ازش لب گرفتم و لب پاینشو خوردم واسش اونم لب بالای منو میخورد اومدم صورتمو عقب بکشم دیدم نمیزاره حسابی حشری شده بود و داشت مثل نخورده ها لب میگرفت ک منم ادامه دادم و چرخیدم روش کیرم بزرگ شده بود لباشو داشتم میخوردم محکم اونم چنگ انداخته بود تو موهام و میکشید فقط صدای نفس نفس زدنشو میشنیدم داشت از شهوت میمرد البته خودمم دست کمی از اون نداشتم ولی خوب بر عکس اون میفهمیدم چیکار دارم میکنم کم کم گردنشو شروع کردم ب خوردن واروم زبون میکشیدم اینا کارایی بود ک از همین داستان های سایت داستان سکسی یاد گرفته بودم میدونستم دخترا رو گردن حساسن کیرم حسابی صفت شده بود همینطور ک روش خوابیده بودم کیرمو رو کسش فشار میدادم و اون اه خیلی ریز میکشید کم کم رفتم پایین تر و لباسشو زدم بالا سوتین مشکیش ک واقعا ب تن سفیدش میومدو زدم بالا و شروع کردم ب خوردن سینه هاش .سینه هاش خیلی صفت شده بود مثل سنگ محکم میخوردم دیگه صبرم تموم شده بود اومدم ک بیام سر اصل کاری ک با یکم مقاومت روبه رو شدم خجالت میکشید ولی اروم شلوارشو کشیدم پایین و شرت مشکیشم دراوردم ولی پاهاشو چسبونده بود به هم باز یکم بوسیدمش و سینه هاشو مالوندم دیگه نمیفهمید رفتم پاشو اروم باز کردم کس خوشگلش نمایان شد اروم با انگشتام بازش کردم و یکم چوچولشو با ی انگشتم مالوندم اولین بار بود یک کسو از نزدیک میدیدم و لمس میکردم خیلی خیس شده بود و لغزنده اروم سرمو بردم جلو زبونمو کشیدم از بالا تا پایین کسش یک اهی کشید ک من از شهوت زیاد دیوونه شدم فهمیدم ک ارضا شده کمتر از یک دقیقه کسشو خوردم ک بهم گفت سینا بسه دیگه من کیر میخوام هنوز لباسام تنم بود خوابیدم گفتم خودت درش بیار اونم کمربندمو باز کرد و شلوار و شرتمو باهم کشید پایین کیرم یهو مثل فنر پرید بیرون باورش نمیشد من ب این لاغری کیرم ب این بزرگی باشه خوب کیرم تقریبا 18 س بود کلفتیشم زیاد نیست کم هم نیست بهش گفتم واسم ساک بزن گفت بدم میاد سینا منم گفتم تو که نخوردی یبار امتحان کن ب زور سر کیرمو کرد تو دهن نازشو اروم شروع کرد بالا و پایین کردن ب پهلو خوابید منم تو این فرصت انگشتمو با اب کسش خیس کردمو اروم کردم تو کونش چیزی نگفت اون یکی انگشتمم کردم ایندفه دردش گرفته بود حسابی اروم عقب جلو کردم تا باز شد سوراخ کونش. اونم داشت با لذت کیرمو میخورد گفتم بسه چرخوندمشو کونشو اوردم بالا همون حالت سگی وای چ نمای خوشگلی داشت سوراخ کون و کسش باهم نمایان شد یکم کیرمو مالوندم ب کسش تا خیس بشه یکمم تف انداختم و سر کیرمو گذاشتم جلو سوراخ کونش اروم فشار دادم سرکیرم تا نصفه رفته بود تو ک جیغش بلند شد و التماسم کرد سینا بسه اما دیگه کار از کار گذشته بود و من میخواستم اولین کونو فتح کنم دیدم درد داره کشیدم بیرون و باز با انگشتام تو کونش عقب جلو کردم انصافا کون زیبایی داشت نه زیاد بزرگ بود ن کوچیک ی کون مناسب بالاخره بعد از دو سه دقیقه انگشت کردن کیرمو دوباره گذاشتم رو سرواخشو اروم فشار دادم خیلی درد داشت ولی تحمل کرد ی فشار دادم و اروم نا نصفه کیرمو کردم تو کونش یکم صبر کردم و شرع کردم تلنبه زدن ولی خیلی اروم تا کونش جا باز کرد اونم فقط اه ریز میکشیدو صورتشو فشار میداد تو بالشت تا صداش بیرون نره دیگه کونش جا باز کرده بود و تلمبه هام سریع تر شده بود اون داشت دیگه لذت میبرد دستمو بردم روی کسش و اروم میمالیدم داشت ابم میومد دیگه بهش گفتم داره میاد چیکار کنم خیلی دلم میخواست بگه بریز تو کونم ولی همیشه میگفت خیلی صحنه ای ک اب یکی میادو میخوام ببینم بله بهم گفت نریز تو کونم و بریز رو دستم ب پهلو خوابوندمشو تلمبه هامو سریع تر کردم داشت ابمو میومد سریع کشیدم بیرون یکم ریخت رو سوراخ کسش و کونش ولی سریع دستشو اوردو ریختم بقیشو تو دستش دیگه جون نداشتم دستمال اطرافمون نبود یکی از شال هاشو برداشتمو ابمو از کس و کونش پاک کردم و دستشم همینجور بعد کنار هم خوابیدیم ک یهو خانوم وجدانش گل کرد و گفت کارمون اشتباه بودهو چرت و پرت های دیگه با هزارتا خایه مالی راضیش کردمو قانعش کردم چون تازه راشو یاد گرفته بودم یکم کنار هم خوابیدیمو بعد دیدم دیر شده باید برم بلند شدیمو بوسیدمشو گفتم تا دوماه دیگه ک برگردم خداحافظ اما من دیگه اون سکس شده بود استارت ت سکس و تنوع طلبی تو دوست دختر اومدم مشهد و با یکی دیگه رفیق شدم ک اگر خواستین داستان اونم میگم ک از جلو کردمش الانم دوستی منو مائده خیلی سست و سرد شده اگر اشتباهی بود ببخشید …..بای دوستاننوشته سینا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *