چند ماهی می شد که با شیما دوست بودیم و قرار بود ازدواج کنیمچند دفعه ای پیش اومده بود که تو ماشین که می رفتیم به سمت کرج (خونه اشون ) برام ساک زده بود یا سینه هاشو خورده بودم و خلاصه شیطونی هایی کرده بودیم اما سکس کامل پیش نیومده بودقبل از عید هشتاد و چهار بود که رفتم خونه اشون برای آشنایی خانواده اش با من و قرار شد بعد از عید برای خواستگاری و قول و قرار ازدواج با خانواده ی خودم بریم خونه اشونداستان اولین سکس من و شیما از اونجایی شروع شد که روز بیست و نه اسفند با هم از صبحش رفتیم بیرون ، آخه اونا عید می رفتن اهواز و خوب دلمون تنگ میشد برای هم برای همین از صبح تو تهران می گشتیم تازه یه گوشی سونی اریکسون دبلیو 800 خریده بودم و ذوق گوشیه از یه طرف و کون خوشگل شیما دست به دست هم میدادن تا دائم با دوربینش از کونش فیلم بگیرم ، البته تو خیابون و مثلا در حال خرید یا تو رستوران از بوس فرستادنش و ……..بگذریم ، دیگه کم کم داشت عصر می شد و باید بر می گشتیم کرج ، تو راه بازم مثل قبل یه کمی برام ساک زد و خوب اون موقع جفتمون سنمون کم بود و خیلی در بند اینکه الان تو خیابونیم و مردم می بینن نبودیم و روزگاری بود که خوب برای خودش مزه ای داشت این شیطونی ها …می گفتم یه کمی برام ساک زد و منم حسابی شهوتی شده بود و خودشم از من بدتر …جلوی خونه اشون که رسیدیم ،مامان و باباش آماده بودن که برن خرید ، باهاشون روبوسی کردم و عید رو تبریک گفتم و خداحافظی کردمچند دقیقه ای گذشت که شیما زنگ زد که برگرد بیا ،مامان اینا تا سه چهار ساعت دیگه نمیان …رفتم خونه اشون و اینم بگم قرار نبود سکس کنیم ،درسته که شیطونی زیاد کرده بودیم اما قرار بر سکس هم نداشتیم چون مکان نداشتیم و بهش فکر نمیکردیمرفتم خونه اشون و از در که وارد شدم یه لب عاشقونه گرفتیم و برام آب میوه آورد و نشستم روی مبل … خودشم نشست تو بغلم یه کم دوباره لب گرفتیملبای خیلی قشنگی داشت … باد کرده و ناز … مخصوصا وقتی دور کیرم میوفتاد دیگه دیدنی میشدبهش گفتم شیما سکس کنیم ؟ گفت آخه نمیشه که … بی خیال همین لب بازی بسه فعلاکه گفتم گلم بیا از پشت سکس کنیم … با اکراه قبول کرد و رفتیم تو اطاقشروی تخت خابوندمش و افتادم به جونشدوباره لباشو خوردم و مکیدم … آخه خیلی لبای باحالی داشت و بعدش تی شرتش رو در آوردم و سینه هاشو خوردم و بعد شلوار و شرتش و با هم در آوردمیه کوچولو کسش رو خوردم … در حد دو سه تا لیس و بعدش برش گردوندملای کونشو باز کردم و دو تا لیس به سوراخ کونش زدم و گفتم بخور کیرمو خیسشهیه کم تفیش کرد و مکید و بعد به پشت خواییدخوابیدم روش و کیرمو فشار دادم تو سوراخش … می گفت بار اولیه که کون میده اما راحت رفت توش ولی ماه بود … تنگ و داغ … توش تلمبه میزدم و خیس عرق شده بودیمچند دقیقه ای تلمبه زدم و آبمو توش خالی کردمشبش که با هم حرف زدیم می گفت دیگه نباید آبتو تو کونم خالی کنی ،احساس میکنم سنگین شدم دوستان عزیزم این موضوع خیلی سال پیش اتفاق افتاده و تا اونجایی که یادم میومد براتون نوشتمشاید ادامه ی اتفاقات سکسیمم نوشتم براتونتا چی پیش بیادخوش باشیدنوشته پرهام
0 views
Date: November 25, 2018