سلام به دوستای سایت داستان سکسی من ثمره 20 سالم هست وپنج ماهه که باامین عقد کردم ما از قبل باهم رابطه ای نداشتیم واصلا فکرشا نمیکردم که روزی امین به خواستگاری من بیاد اون 29 سالشه وهیکلی معمولی با 180 سانت قد داره ومنم حود 175 سان قد و70 کیلو وزنمه نسبتا تپل هستم بعد عقدمان هرکسی به خانه خودش رفت چون ما خانواده مون سنتیه واجازه نمیدن دوران عقدی پیش هم بخوابیم از اون روز امین با اس همش حرف سکسا میزد ومیگفت میخواد بدما لمس کنه ومن زنشم بلا خره اون روز رسید و مادرم بابابام به روستامون رفتن و قرارشد شبا اونجابمون به امین زنگ زدم ساعت حدود هشت بود که اومد از همون در که وارد شد منا گرفت توبغل وشروع کرد بوسیدنم ومیگفت داشتم دیوونه میشدم آخه ما یک ماه بود عقد کرده بودیم اما رابطه مون فقط به بوسه های یواشکی محدود میشد خلاصه تا دم اتاقم هم دیگه را بوس کردیم ورفتیم وقتی به اتقم رسیدیم منا هل داد تو اتاق و چسبیدم به دیوار اول پیشونیما بوس کرد رسید به لبام حدود 5-6دقیقه لباما میخورد زبونشا تو دهنم مییچرخوند وزبونما میخورد منم شروع به همین کار کردم بایه دستش گوشما میما لوند با اون دستش موهاما ناز میکرد رفت سراغ گردنم گردما می خورد ودیگه داشتم حشری میشدم خودما چسبیدم بهش لباسشا از تنش در آوردم واون همچنان گردن وگوشما میخورد پاهام سست شد دیگه داشتم میافتادم روزمین که حرکت کرد به سمت تختم منا خابون روتخت ازگردنم اومد روسینه هام از رولباس می مالوند ومیخورد من دیگه نفس نفس زدنام به آه بلند تبدیل شده بود لباسما در آورد یه سوتین قهوه ای دکلته با شرتش پوشیده بودم مثل وحشیا سوتینما از تنم کند سایز سینم 75 همین که دید گفت ای جونم جه ممه هایی داره خانمم وشروع کرد به مالیدن وخوردن سینه هام رفت سراغ زیر بغلم من خیلی رواونجا حساسم لیس میزد و میخورد از شدت آه میکشیدم واونم لذت میبرد ومیگفت جونم عشقم میخوا سینه هاتا بکنم بدنشا به شدت چنگ میزدم دستما بردم سمت کیرش شورتشا در آوردو سفت وبلند شده بود محکم گرفتم وفشار میدادم می مالوندم اوندم لذت میبرود واومممم میکرداز روی سینه هام اومد پایین وتا به کسم رسید همه جارا بوس کرد پاما باز کردم کسما که دید حمله کرد بهشو میکالوند به شدتی که داشتم درد میکشیدم اما دوست داشتم بعد بهم گفن میخواد بخوره صورتا برد پایین وزبونشا مالوند به چوچولم برد پایین و زبونشا حلق کرد تو سراخ کوسم هی این کارا تکرار کرد دیگه مثل مار به خودم میپیچیدمو ناله میکردم اونم همین طور بهش گفتم من کیر میخوام امین میخوام مالتو بخورم خوشحال شد وگفت عزیز دلم خیلی میخواستم اما روم نشد بگم خوابوندمش روتخت ونشستم روش سرما به کیرش نزدیک کردم بردم تودهنم لیس زدم بعد به قول خودش خیی ماهرانه براش ساک زدک که حشری شد وکشیدم عقب تر ودوباره کسما خورد خیلی لذت میبردم حالت 69 بودیم گفت میخوام بذارم لای پات بلن شدم اومد روم وگذاشت لای پام وعقب جلو کرد خیس خیس شده بودم از شدت شهوت داشت فشار میداد گفتم چیکار میکنی عشقم کفت من کی میخوام میخواخ بکنمدچه فرقی داره الان یا خونه خودمون گفتم عزیزم من مال تو هستم هرکاری دوست داری بکن که خندیدو پیشونیما بوسید وگفت باشه برا خونه خودمون یه حال دیگه داره دیگه داشت آبش میومد ازروم بلند شدو آبشا ریخت روی دلم خیلی حال کردم بعد چند دقیقه گفت میخوام برات تلمبه بزنم میذاری از پشت که ازش عذر خواهی کردم وگفتم عزیزم دوست ندارم از پشت شاید یهروز دیگه که آمادگیشا پیداکردم اونم قبول کرد و عذر خواهی کرد وهمچنان عشق بازی ما تا نزدیک دو شب اداما داشت…………..نوشته ثمره
0 views
Date: November 25, 2018