اولین سکس با پروانه

0 views
0%

سلام دوستان .من پسر شیطانی 28 ساله می خوام اولین سکسم با پروانه که 4 سال از من بزرگتره رو براتون تعریف کنم . هفته قبل آخرین سکسی که با پروانه داشتم به نام سکس در شرکت چاپ شد …دوستی من با پروانه که یک سال پیش تو نت اتفاق افتاد رو میدونین .اولین سکس ما برمیگرده به 8 ماه قبل . وقتی برای اولین بار پروانه رو دیدم واقعا از اندام و قد بلندی که داشت جا خوردم اصلا فکر نمیکردم دوستی ما ادامه پیدا کنه ولی پروانه همیشه میگه عاشق اخلاق و صداقت منه و هیچ وقت منو تنها نمیزاره با این که 4 سال ازش کوچیکترم همیشه درکم کرده و کنارم بوده که من ازش ممنونم .بعد از آشنایی و یکی دوبار ملاقات حضوری که داشتیم یادمه تو چت صحبت از سکس شد .پروانه همیشه منو کوچولو .صدا میزد بعضی وقتها هم بهم میگفت پسرم که حسابی لج منو در می آورد ..وقتی بهش پیشنهاد سکس دادم خودم خجالت کشیدم ولی کاریش نمیشد کرد چون صحبتمون به اینجا کشیده بود .اون اعتقاد داشت من زیرش پنچر میشم یا میگوزم هنم که بچه پرو همش میگفتم امتحانش مجانیه تا این که قرار شد هروقت موقعیت مناسبی گیرمون اومد واسه روکم کنی هم که شده سکس داشته باشیم .تا این که خواهرم و شوهرش رفتن مسافرت .(کیش ) طبق معمول هم کلید خونشونو داده بودن به مادر تا گاه گاهی یه سری به خونشون بزنه .منم کلید رو از مادر گرفتم و گفتم چند روزی که اونا نیستن من میرم خونشون و همونجا میمونم .بعد این مسئله رو با پروانه در میان گذاشتم روز دوم قرار شد .با هم بریم بیرون شام بخوریم بعد بریم خونه خواهرم …غروب که شرکت ما تعطیل شد من موندم تا کار پروانه هم تموم بشه وقتی از مطب اومد بیرون بهم زنگ زد سر کوچه قرار گذاشتیم. اول رفتیم پارک بستنی خوردیم .چند بار پروانه ازم پرسید مطمئنی که میخوای سکس داشته باشی منم با پرویی گفتم اره .بهم گفت عذاب وجدان میگیری نگو نگفتی ها …منم گفتم مهم نیس پی همه چی رو به تنم مالیدم .شب شد بیرون کباب ترکی زدیم سر راه پروانه رفت دارو خانه لوازمی خرید بعد رفتیم خونه خواهرم (حوالی توپخانه ) دامادمون مشروب خور تیر بود همیشه تو خونشون مشروب پیدا میشه . هم شراب انار داشت و ابجو که به خواسته پروانه شراب خوردیم ازش پرسیدم شب میمونه یا میره که گفت من که مثل تو بچه نیستم میخوام ببینم چند مرده هلاجی..؟من کم نمیاوردم همش میگفتم چنان بکنم که برق از چشات بپره کلا شوخی زیاد می کردیم 2 ساعتی گذشت بتری شراب که ؛حسابی هم خوش خوراک بود تموم شده بود هرچی میوه هم تو یخچال بود زخمی کردیم . .کیم با هم شوخی کردیم من آواز می خوندم .اون با سینی دف میزد ….خلاصهیادم میاد داشتیم لبای همو میخوردیم. کمی با سر و سینه ؛ پر و پاچه ای هم ور رفتیم . اول من شروع کردم دست کردم تو شلوارش دستمو گذاشتم رو کسش کمی بهم گفت دیونه .منم گفتم خودتی نصف کونت بیرونه ….خندید . کیرمو از رو شلوار گرفت یه فشار حسابی بهش داد که داد کشیدم .دکمه پیراهنمو باز کرد درش آورد بعد رکابی رو در آورد از تنم .شرو کرد به مکیدن نوک ممه هام که بدنم مور مور می شد بی حس شده بودم همش زیر لب می خندید بعد بلند شد تاپ و شلوار خودشو در اورد یه شرت سیاه تنش بود سوتینش هم فکر کنم کرمی رنگ بود .من کیج شده بودم همینجوری مثل عقب مونده ها نگاش میکردم باید بگم وقتی لخت شد واقعا خجالت کشیدم .بعد ازم خواست سوتینشو باز کنم .کمکم کرد شلوارمو در بیارم مثل یه مادر نازم میکرد یادمه گریه زاری هم کرد که هرچی پرسیدم نگفت چرا حتی الان هم نمیگه .فهمید دارم گیج میزن گفت اول ممه هامو بخور نمیدونم چقدر طول کشید بعد یادمه دارز کشید رو زمین کمی با کسش ور رفتم خایه هام داشت از درد میترکید شق درد گرفته بودم یادم میاد ابم اومد دوباره که کیرم شق شد مدت زیادی کیرمو خورد (ساک زد) وقتی میک میزد جونم بالا میومد حسابی خسته شدیم فکر کنم 2 ساعتی با هم ور رفتیم .کمی استراحت کردیم من ساکت بودم ازش خجالت میکشیدم مخصوصا وقتی گریه زاری کرد که نمیدونم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بعد من رفتم ابجو آوردم تا بخوریم اون دیگه نخورد ولی من 3 پک رفتم بالا پروانه رفت سراغ کیفش کاندم آورد کرد دور کیرم . بهم گفت خودتو اذیت نکن میخوام امشب تبدیل بشه به بهترین شب زندگی من باشه داشت دلداری میداد .دراز کشید پاهاشو جمع کرد اشاره کرد بیا رفتم نشستم پایین پاش کمی نگاش کرم خوابیدم روش با کمی تکون به خودم کیرم بردم تو کسش با دو دست منو محکم چسبیده بود صدای نفس نفس زدن هاش هنوز تو گوشمه اون شب دو سری فقط از جلو کردمش یادمه بعد تموم شدن سکس که هر دوتامون حسابی خسته شده بودیم نشسته بودیم تو بغل همدیگه ازم تشکر کرد بعدش کلی صحبت کردیم که به شما ها مربوط نمیشه فردای اون روز من که سرکار نرفتم اونم شیفت عصر بود تا ظهر با هم بودیم بعد آماده شد که بره سر کار .تا عمر دارم اون شب یادم نمیره .ازش اجازه گرفتم که داستان خودمونو بنوسیم .دلتون شاد و لبتون خندون نوشته‌ پسر شیطانی

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *