اولین سکس با پسر خاله عزیزم

0 views
0%

از وقتی یادم میاد پسر خالم میلاد رو دوست داشتم . با اینکه خالم دو تا دختر حدودا هم سن و سال من داشت ولی من هر وقت می رفتم خونشون با میلاد بازی می کردم باهم حرف می زدیم . کم کم بزرگ تر شدیم . میلاد سه سال از من بزرگتر بود .توی درسا بهم کمک می کرد . چون از بچگی با میلاد بودم درست مثل برادرم بود .وقتی می رفتم خونشون هم مثل خونمون لباس های آزاد و باز می پوشیدم . با گذشت زمان میلاد بزرگتر میشد و پشت لبش سبز شد . همیشه شوخی شوخی از کونم نیشگون می گرفت یا لپمو گاز می گرفت ولی کم کم نیشگون تبدیل شد به ماساژ. تاکیید می کرد به مامانش (خالم )چیزی نگم چون حسودیش میشه . منم خب قبول می کردم . گاز گرفتن لپم تبدیل به بوسه های طولانی شد . همیشه روی تخت دمر می خوابیدیم و میلاد با من ریاضی کار میکرد . ولی یه مدتی بود که یه دستشو می ذاشت روی کونم . یا پاشو مینداخت روی من . من برای اولین بار سوم راهنمایی پریود شدم . از اون به بعد یکم از میلاد فاصله گرفتم . جوری که اون ده روز پریودیم اصلا خونشون نرفتم . ولی خب باید برای آزمون تیزهوشان آماده میشدم از طرفی میلاد امتحان نهایی داشت و دوستاشو میاورد خونشون تا باهم درس بخونن. قرار شد که برم خونشون و توی تایم استراحتشون منم سوالامو بپرسم . اولین بار بود که خونه خالم روسری پوشیدم و یه بلوز بلند و آستین دار .دوستای میلاد قیافه های درهم برهمی داشتن . هیچکدوم مثل میلاد نبودن . از اینکه منم باهاشون بودم خیلی کف کرده بودن . البته میلاد حواسش بهشون بود . اونروز گذشت . یکم حسم نسبت به میلاد عوض شد . دیدم اونم منو خیلی دوست داره .تصمیم گرفتم با احساسش بازی نکنم و مزاحم امتحاناتش نشم . سعی کردم توی مدت امتحانات خونشون نرم . امتحاناش که تموم شد رفتم خونشون . اونروز خالم خونه نبود با دختر خاله هام رفته بودن تولد .به مادرم گفتم که چون چیزی به آزمونم نمونده من امشب خونه خاله می مونم تا فردا از صبح زود شروع کنیم به درس خوندم . مادرم ریلکس تر از اونی بود که بخواد به من شک کنه . منم چیزی از میلاد براش نگفتم تا حساس نشه . اونروز با باز شدن در نفهمیدم چجوری توی بغل میلادم . من توی بغلش بودم و اون بامن می چرخید . گفتم میلاد ولم کن . ولی اصلا دلم نمی خواست ولم کنه .توی بازو های قدرتمندش اسیر بودم .قدش از من ده سانت بلندتر بود . خودمو آزاد کردم و نشستم روی کاناپه . گفتم خیلی دیوونه ای . روانی . داشتی خفم می کردی . گفت بیا برای استراحت یه فیلم ببینیم بعد بریم برای درس . قبول کردم . یکی از قسمت های سریال اسپارتاکوس رو گذاشت . اولش فکر کردم یه سریال تاریخی که حالا لباساشون یکم سکسیه ولی خب . کم کم اوضاع متفاوت تر شد . صحنه های سکسیش بیشتر شد . من خیلی ناآشنا نبودم . توی ماهواره و سریال های ترکی خیلی دیده بودم .ولی خب الان شرایط فرق داشت . منو یه پسر فوق العاده حشری و البته تنها . نگاهم به تلویزیون بود ولی حواسم به میلاد . دیدم از روی شلوار داره به کیرش دست می کشه و می مالونه . هم دلم میخواست ادامه پیدا کنه و یه رابطه با میلاد داشته باشم و هم از عاقبت و مادرم و مامانش می ترسیدم . دلمو زدم به دریا . با خودم گفتم مراقبم که دختر بودنمو حفظ کنم و یه حالی بکنم . شنیده بودم که دوستام با دوست پسراشون سکس دارن .حال منم داشت خراب میشد. نمی دونم چرا از میلاد پرسیدم که مامانت کی میان . همین جرقه ای شد برای اینکه میلاد بلند بشه بیاد کنارم بشینه . دستشو گذاشت روی پام . بالا و پایین کردو گفت چیه نگران شدی ؟گفتم نه . همینجوری گفتم . کم کم فاصلمون خیلی کم شد . صورتشو خیلی خیلی نزدیکم کرد. چشماشو بسته بود .انگار مسیرشو بلد بود . مستقیم لباشو گذاشت روی لبام . لباش مثل یه آمپول مسکن بود . همه بدنم کرخت شد و لب می گرفتمو زبونشو می خوردم شاید از همون سال اول که میلاد رو شناختم و فهمیدم دوسش دارم باید رابطمون رو شروع می کردم و اینقدر طولانی نمی شد . انگار دوتامون منتظر بودیم . منو روی کاناپه خوابوند و روم خوابید و هنوز لبامو می مکید . با دستاش سینه هامو فشار می داد . سینه هام خیلی بزرگ نبودن ولی خب برای حال کردن کافی بود . حس می کردم بزرگی کیرشو وقتی روم خوابیده بود . دلم می خواست ادامه پیدا کنه . دلم می خواست مثل توی فیلم منو جر بده . همونجوری که اسپارتاکوس اون خانم رو می کرد. کسم خیس شده بود و درد می کرد . یقه تاپمو کشید پایین و سینه هامو در آورد . یکم سخت بود یقه لباس اذیتش می کرد. تاپمو دادم بالا . میلاد از حرکت من بدجوری به وجد اومده بود . سینه هامو فشارمیداد و نوکشو می خورد . اصلا حواسم نبود که چقدر دارم ناله می کنم . میلاد نوک سینه هامو گرفته بودو فشار می داد . گفت یواش تر دختر هنوز نکردمت صدای ناله هات توی خونه پیچیده . آروم تر الان همسایه ها میان . خندیدم و گفتم اگه میدونستم اینقدر خوبه از چندسال پیش بهت میدادم . گفت خب الانم دیر نشده . نیم خیز شد روم . دستشو برد طرف شلوارم . دستشو روی رون پام به طرف پایین می کشید . اصلا اختیار بدنم رو نداشتم . ناخودآگاه کمرم رو بالا داده بودم . دلم می خواست شروع کنه . شلوارمو کشید پایین . از روی شورت کسمو گاز می گرفت و می خورد . شورتمو خیس کرده بود . شورتمو کشید پایین و پاهام رو داد بالا . کسمو میک می زد . زبونشو می کشید روی کسم . یهو گفتم میلاد پردمو نزنی . خندیدو گفت هنوز سالار بیرون نیومده . گفتم میلاد من می خوام . میشه بکنی دلم می خواد . درش بیار . گفت خب بیا درش بیار . بلند شدم روبه روی میلاد . لخت لخت بودم . به چشماش نگاه کردم . توی چشمای پسر خالم نگاه کردم با اشاره چشمش فهمیدم اونم منتظره . دستمو گذاشتم روی شلوارش . یکم براش بالا و پایین کردم . نتونستم تحمل کنم شلوارشو کشیدم پایین .یه کیر خیلی بزرک و سفید و کلفت روبروی صورتم ایستاده بود . سرشو بوسیدم . یکم سرشو میک زدم . گفت بخورش . دهنمو باز کردم و یکم کردم توی دهنم . عقب جلو کردم سرمو. موهامو از پشت سرم گرفت .محکم توی حلقم می زد. کمرشو کم کم تکون می داد تا آخر کیرش توی حلقم بود .نمی تونستم نفس بکشم . اشکم در اومده بود. کشید بیرون یکم نفس کشیدم که از دوباره کرد تو . اینبار یکم سرمو عقب جلو کرد و در آورد . گفت بلند شو . زانو هامو روی کاناپه گذاشتم و کونم طرف میلاد بود تف کرد روی کونم . با دستاش کونم رو فشار می داد . و محکم روی کونم می زد . درد م گرفته بود . یکم کیرشو روی سوراخ کونم بالا و پایین کرد . یکم فشار داد و خیلی درد گرفته بود . من ناله می کردم و اون فشار می داد . کنسول کاناپه رو گاز می زدم تا صدام در نیاد با یه فشار کرد تو . من از درد جمع شدم و گریه زاری می کردم داد می زدم. میلاد یکسره می گفت جووون . چه کون تنگی . عقبو جلو می کرد . سینه هامو فشار می دادم تا دردم کم بشه . میلاد دستشو گذاشته بود روی کسمو . تکون می داد . بدجوری حال داشت . هم درد و هم لذت . کم اینقدر لذت داشت که خودم کونمو عقب جلو می کردم . میلاد تا ته می کرد تو در میاورد . باز میکرد و در میاورد . کشید بیرون . گفت بچرخ .منم چرخیدم شونه هامو هل داد و روی کاناپه افتادم چند بار کیرشو عقب جلو کرد و یه مایع سفیدی رو پاشید روی صورتمو بدنم . خودشم نشست روی مبل . کیرش چروک شد . کوچیک شد .یکم با بدنم ور رفتم تا اینکه میلاد گفت پاشو بریم حموم . گفتم نع خاله میاد گفت پاشو باید بریم دوش بگیریم . رفتم حموم .اونجا هم کمرمو خم کرد و از پشت کرد تو کونم . زیر دوش آب خیلی خوب بود . یکم لب گرفتیم . اومدیم بیرون . این اولین سکس من بود . شروع یه ماجرای سکسی طولانی با پسر خالم . نوشته زی زی

Date: November 15, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *