اولین سکس من با لیلا

0 views
0%

سلام به دوستای عزیزم من اولین داستانیه که دارم مینویسم اولی بار تجربه سکس داشتم این داستان مربوط میشه به دوسال پیش من و پسر عمویم رسول توی سوپر مارکت نشسته بودیم .(سوپر مارکت هم مال خودمون بود) که لیلا یکی از دوستای دختر داییم اومد وارد مغازه شد که خرید کنه من به پسر داییم گفتم که من طلبه کس لیلا شدم باید کس لیلا رو بکونم گفت چه جوری گفتم بیا فکر کنیم چه جوری جورش کنیم ضمنا لیلا هم همیشه پیش دختر داییم میومد تا اینکه یه هفته که گذشت رفتم پیش دختر داییم وبهش گفتم که من میخوام با لیلا دوست بشم دختر داییم گفت که چه سعادتی اونم گفته که میخواد با تو دوست بشه تا اینو شنیدم گفتم شمارش بده شمارش گرفتم اومدم درب مغازه گوشی رو برداشتم شمارشو گرفتم تا گفت الو من قطع کردم بعد بلافاصله پیام داد جواد خوبی کاری داشتی فورا جا خوردم دوباره تماس گرفتم وبا هم شروع به صحبت کردن کردیم وبه او گفتم که چطوری منو شناختی با تکی که زدم گفت شمارتو از گوشی دخترعموت برداشتم خلاصه بعداز این دیگه ما باهم راحت بودیم حتی حرفای سکسی با هم میزدیم دیگه خیلی تو کف بودم باید کوسش رو میکردم منتظر یک موقعیت بودم تا یک روز من وپسر داییم تو مغازه نشسته بودیم روز جمعه بود که داییم با خانوادش به جز رسول پسرعموم رفته بودند به بندر عباس خونه خالی بود به لیلا زنگ زدم که دوست دارم رودروبا هم صحبت کنیم اون هم قبول کرد گفت کجا بیام گفتم بیا خونه داییم که کسی نیست اون هم قبول کرد به پسر داییم گفتم که تو در مغازه باش که من میرم تو خونتون که با لیلا قرار گذاشتم خلاصه لیلا زنگ خونه رو زد من با پایان وجود رفتم درب خونه رو باز کردم لیلا اومد داخل خونه بهش گفتم که برو داخل اتاق من یه سر گوشی اب میدم بیرون برمیگردم .گوشی رو بداشتم ساعت حدودا 4بعداز ظهر بود که به رسول گفتم اگه بابات از بندر اومدن به من خبر بده (راستی ما تو میناب زندگی میکنیم تا بندر حدودا45 دقیقه بیشتر راه نیست..)خلاصه ما هم رفتیم تو اتاق دیدیم لیلا نشسته رفتم کنارش نشستم وشروع کردیم باهم به صحبت کردن ومن هم کیرم داشت راست میشد به او گفتم اجازه میدی بوست کنم گفت اشکال نداره ماهم که بار اولمون بود که داشتیم یه دختر بوس میکردیم پایان لوپ و لباش و میبوسیدم که یه هو لیلا سر منو گرفت شروع کرد مارو به بوسیدن منم کم نیاوردم انو خوابوندم رو زمین کم کم دستم بردم روسینه هاش عجب سینه های بود بزرگ و هلو وشرو کردم ور رفتن به سینه هاش کرستش رو باز کردم چیزی نگفت وشروع کردم به خوردن اونم کم کم داشت ارضا میشد و زیب شلوارمو باز کرد یهو کیرم که بلند شده بود اومد بیرون یه نگاهی کرد گفت بخورمش منم گفتم مال خودته بخورش عجب ساکی میزد که پایان بدنم داشت میلرزیدی همینجوری که داشت ساک میزد شلوارشو کشی پایین ورفت خوابید گفت جواد بیا حالا نوبت توشده منم که برا اولین بار بود که کس رو از نزدیک میدیدم رفتم کوسش رو شروع به خوردن کردم که یه جیغی زد وگفت جواد بسه دیگه کار اصلی رو شروع کن ما هم شروع کردیم اول از همه کیرم تو دست گرفتم وگذاشتم رو گوسش و شروع به مالیدن رو کوسش کردم واون عصبانی شد یه فهشی به ماداد وخودش کیرم گرفت گذاشت تو کوسش ما هم تا فشار دادیم یه جیغ کشد وراحت کیرم رفت تو کوسش تعجب کردم وبا خودم گفتم مگه این پرده نداره بیخالش شدم وماهم شروع به تلمبه زدن کردیم کم کم داشت ابم می اومد که بهش گفتم کجا بریزم گفت بریز رو سینم من کیرم تا اوردم بیرون ابم ریخت رو سینش و من همانجا از حس رفتم خوابیدم روش که یکدفعه تلفنم زنگ خورد که پدر زنگ زده که نزدیک خونست بیایید بیرون فورا بهش گفتم لباساتو بپوش که وضعیت خرابه اونم لباساشو پوشید واومدیم بیرون از خونه که بیرون اومدیم داییم با خانوادش رسیدن خونه بعد لیلا گفت که من گوشیم رو تو اتاق فراموش کردم چکار کنم بهش گفتم تو برو من گوشیت رو برات میارم بعد به رسول زنگ زدم که بره گوشی رو از اتاق بیاره ورسول هم رفت تو اتاق وگوشی رو برام اورد ومن گوشی بردم دادام به لیلا ازش پرسیدم که چرا پرده نداشتی وگفت که موقعی مدرسه بودم از پله ها افتادم و پردمو اونجا ازدست دادم ودکترهم رفتم ولی خوب نشد خلاصه این هم اولین سکس من با لیلا بود الان هم لیلا تازه عقد کرده وما هم فعلا منتظر یه دختر دیگه هستیم من خودمو درست معرفی نکردم جواد هستم تازه خدمتم و تموم کردم اهل میناب هستم میناب جز استان هرمزگانهنوشته جواد

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *