سلاممن اسمم عسل هست و 17 سالمهاگر بخوام از خودم بگم قدم 160 و وزنم 54سفيدم و موهام بوره چشمام سبز و خلاصه همه بهم ميگن كه خيلى دافماين ماجرا ماله يك ماهه پيشهمن الان تقريبا ۴ ماه هست كه با حميد نامزدمنامزدم توى يك شهر ديگه زندگى ميكنه و اومده بود تا منو ببينهمن مدرسه بودمزنگ خورد واى خدا چى ميديدم؟شوهرم اونم دم مدرسهانگار دنيا تو دستام بودسريع رفتم و سوار ماشين شدم بعد رفتيم سمت خونه توى راه تو دهن مردم غذا ميزاشتمرسيديم نزديك خونه چون هنوز عقد نيستيم نميتونيم تو خونه راحت باشيمنزديك خونه يكى از كوچه هاى كم تردد رو انتخاب كرديم و مردم ماشين و زد كنار شيشه ها دودين واسه همين توى ماشين ديد ندارهاول همو بغل كرديم و كلى قربون صدقه ى هم رفتيم و از دلتنگى هامون حرف زديم و بعد اروم اروم لب گرفتيملب گرفتنمون عميق و عميقتر ميشدشوهرم دستش از روى گردنم رسيد روى سينه هامقبلا قرار بود وقتى كه حميد مياد باهم سكس داشته باشيم چون حشر هردومون بالا زده بود من خجالت ميكشيدم كه بدنم و لخت ببينهولى حميد دكمه هاى مانتومو باز كرد و بلوزم و زد بالا اول همين بود لب ميگرفتيم و حميد سينه هاى منو ميمالوند ولى بعد سوتينم و زد بالا و شروع كرد به مكيدن نوك سينه هاماول نميدونستم چيكار كنم ولى بعد دستم و بردم سمت موهاش و نوازشش كردم يه نگاه پراز عشق بهم كرد و اومد تا لب بگيره توهمون موقع سينه هامو هم ميمالوند باز رفت تا سينه هامو بخوره ولى بوسه هاش رفت پايين تا دمه كمره شلوارم دكمه و زيپ شوارم و باز كرد بعد اوطد و لبم و بوسيد و صندلى رو خوابوند بعد بهم گفت كه باسنت و يكم بلند كنتا بلند كردم شورت و شلوارم و كشيد پايين واى داشتم از خجالت ميمردمشروع كرد به خوردن كسم بعد بهم گفت عسل دارم يه جورى ميشم گفتم ميخواى واست ساك بزنم؟با اشاره بهم نشون داد كه خودت شلوارمو دربيار كمربندشو باز كردم و شورتشو دادم كنارواى كير مردم خيس بود يه مايع لزج بدون رنگ بود نزاشتم تميزش كنه بعد از بوسيدن لبش خم شدم و شروع كردم به خوردن كير شوهرمواى با پایان وجودش كس و كون منو چنگ ميزد منم حشرم بيشتر ميشد و قويتر ساك ميزدم باره اولم بود ولى انقدر حرفه اى واسش ساك زدم كه يكبارم دندونام به كيرش نخوردصدام زد عسل ابم داره مياد من تكون نخوردم و به كارم ادامه دادم ابش با فشار خالى شد تو دهنم همشو خوردمبعد حسابى لب داديمحميد اومد روم جامون خيلى تنگ بودنميتونست درست حركت كنه اول چند تا دستمال كاغذى ورداشت و گذاشت زير كس من بعد سر كيرشو گذاشت كم كسم من ميترسيدم اخه شنيده بودم وقتى پرده پاره ميشه خيلى درد دارهحميد گفت خانمم ميخواى بيخيال بشم؟ولى گفتم نه ادامه بده يه ذره فشار داد هنوز نرفته بود تو كه من جيغ كشيدم يذره خون اومد حميد گفت اروم باش عشقم زودى تموم ميشه و بعد لذت ميبرى منم منتظر بودم حميد كيرشو فشار داد خيلى درد داشت جيغ نزدم فقط پایان بدت حميد و با چنگ زخم كردم و اشك ميريختم حميد گفت تموم شد عشقم بعد بغلم كرد و حسابى منو بوسيد گفت هميشه منتظر بودم تا برهنگى بدنم از برهنگى بدنت حرارت بگيره بعد شروع كرد با ملايمت تلمبه زدن منم كم كم صداى اه و نالم بلند شد حميد با هر اهى كه ميكشيدم منو ميبوسيد و قربون صدقم ميرفتخيلى طول نكشيد كه من حميد ابش داشت ميومد و من گفتم درش نيار بريز تو حميدم ميدونست چرا اينو ميگم و ابش و ريخت تو كسم(من پريودم نامنظمه و واسه تنظيمش دكتر بهم قرص ضدحاملگى داده و الان حدود 5 ماهه كه قرص ميخورم)بعد يكم لب داديم و من شلوارمو كشيدم بالا و لباسم و درست كردم حميدم شلوارشو بست و رفتيم سمت خونه به خونه كه رسيديم پدرم دم در بود رفتيم بالا من و حميد منتظر بوديم كه شب هم باز سكس كنيم ولى نتونستيم تو به اتاق بخوابيم و حصرت به دل مونديمخوب اين داستان اولين سكس من و نامزدم بود نوشته عسل
0 views
Date: November 25, 2018