سلاماحمد هستم 25 ساله با قد 186 و وزن 88ورزشکار از نوع پرورش اندام ، نسبتا خوشتیپ . خوش قیافهخاطره ای که میخوام براتون بگم مربوط میشه به دو سال قبل. . .تازه با پریسا دوست شده بودم . . .پریسا دختری بود19ساله قد کوتاه با پوست سفید، صورت فوق العاده ریز و قشنگ و که تو نگاه اول هرکسی اونا ی بچه ی 13 ،14 ساله تخمین میزددایی من کبابی داره و بخاطر عروسی پسر خاله ام رفته بود تهران و کلید مغازه اش را داده بود به من تا یکسری از کارهای روز بعدش را انجام بدم. . . من هم با پریسا قرار گذاشتم که بیاد مغازه داییم ،همدیگه را ببینیم و با هم صحبت کنیم . . .ساعت 9 بود که رفتم مغازه و منتظر نشستم قرارمون ساعت 930 بود پریسا هم راس ساعت اومد تو سلام کرد و سریع رفت پشت یخچال ویترینی مغازه که جای استراحت داییم بود نشست.. .ی چند دقیقه ای نشستم روبروش و نگاهش کردم تا اینکه حوصله اش سر رفت و گفت میخوای همینطوری نگام کنی؟رفتم پشت بند در مغازه را بستم و اومدم نشستم کنارش …خواستم به صورت خوشگلش دست بکشم که گفت بهم دست نزنی کمی قربون صدقه اش رفتم ودستشا محکم گرفتم تو دستم. .بک نگاه نافدی کرد و گفت بالاخره بهم دست زدی؟آروم رفتم جلو و صورت خوشگلشو بوسیدم. . .با پایان وجود شهوت را بین خودم و پریسا حس کردم . . . با کمی فشار دست خوابوندمش ، چادرش را از دور بدنش کشیدم بیرون و گذاشتم کنار و خوابیدم روش . ..ی مانتو سبز لجنی و شلوار جین آبی تنش بود. . . روسریشا باز کردم دستما بردم لای موهای عروسکی و مشکی رنگش و و مشغول بوسیدن شدم. . .داشتم لباشو خوردم و صورتشا لیس زدم که گفت من امروز نمیتونم برم خونه پرسیدم چرا؟؟؟؟ گفت اینطوری که تو منا لیس میزنی تموم میشم به خونه نمیرسمخندیدم و دکمه های مانتوشا باز کردم خواستم تابشا بزنم بالا که دستما گرفت و گفت احمد نه. . . شهوت تو صداش موج میزد . . . دستشا بوسیدم و گفتم جون احمد . . .تابشا زدم بالا . .. سیته های ریز ریز اما سفید و نرم با سر سینه های تیله ای و سفت . ..سرسینه شو گداشتم تو دهنم و موک میزدم . .. دستشو گذاشته بود روی صورتش و نفس عمیق میکشید . ..اومدم پایین تر و شکمشو بوسیدم و دستمو گداشنم روی دکمه شلوارش . . .من میخواستم باز کنم و پریسا میخواست نذاره که دکمه شلوارش باز شد.. . شلوارشا با فشار کشیدم پایین . . . . . .باورم نمیشد. ..اون صورت ریز. . .بالاتنه ظریف . .. ی کون درشت و تپل. . . ی شرت اسپرت قرمز و مشکی رنگ پوشیده بود. . .شرتشا در آوردم . . .کس تپل و سفیدش خیس خیس بود . . . سریع لباسمو در آوردم ، کیرمو گذاشنم لای کسش و خوابیدم تو بغلش. . . شروع کردم به خوردن لباش. . . اینقد لب و زبونمو تو دهنش نگه میداشت که به نفس نفس افتاده بودم. . . ی کم دیگه باهاش بازی کردم . . .بلند شدم و ازش خواستم روی شکم بخوابه. .. برگشت . . .چه کون نرم و نازی داشت . . .سر کیرمو خیس کردمو و گذاشتم لای کونش. . . کیرمو میمالیدم دم سوراخ کونش. ..دستمو حلقه کرده بودم دور بدنش سینه هاشو میمالیدم و گوششو میخوردم . . . حسابی داشت حال میکرد. . .گفتم پریسا میذاری توش کنم؟؟؟ گفت درد داره ؟؟؟ گفتم ی کوچولو آره گفت دردم اومد درش بیار . .. قبول کردمدوباره سر کیرما تف زدم گذاشتم دم سوراخ کونش و آروم فشار دادم تو . . . از درد به خودش میپیچید واسه همین سزیع درش آوردم و گذاشتم لای پاهاش و دهنم بردم در گوشش و قربون صدقه اش رفتم. . .داشتم لاپایی میکردمش که گفت توش کن . . .گفتم آخه دردت میاد . . .دوباره گفت توش کندباره کیرمو گذاشتم دم سوراخش و فشار دادمکیرم تا نصف رفت تو کونش . . . آروم روش خوابیدم … ی دستمو دور گردنش حلقه کردمو با اون یکی دستم کسشا که خیس خیس بود میمالیدم . . .ی چند دقیقه ای گذشت . . .پریسا گفت احمد تند بکن. . . بلند ترگفت تند بکن. . .دستامو گذاشتم پشت شونه هاش و نزدیک 5 دقیقه با پایان وجود تلمبه میزدم و پریسا هم زیر من آخ و اوخ میکرد. . .آبمو ریختم تو کونش . . .و همونطور که کیرم تو کونش بود روش خوابیدم و صورتشا میبوسیدم که گفت عجب غلطی کردم بهت گفتم تند بکنی و میخندید . . . به پهلو خوابیدم و تو بغلم گرفتمش . . .بعد چند دقیقه بلند شد لباساشو بهش پوشوندم . . . در مغازه را باز کردم و خداحلفظی کردیم ی بار دیگه هم بوسیدمش و رفتنوشته احمد
0 views
Date: November 25, 2018