اولین داستان منه که داره می نویسم.با معذرت اگه اشکالی داشت راهنماییم کنید تا دفعات بعدی اشکالاتو برطرف کنم.من کیا هستم و داستانیو که می خوام واستون تعریف کنم مربوط به پارسال میشه.من 30سالهه با قدی 188و مجرد هستم .ظاهری مرتب و قیافه ای معمولی دارم.داستان از اونجا شروع شد که یه روز توی خونه بودم که موبایلم زنگ خورد.کسی جواب نداد.منم اعصابم اون روز واقعا داغون بود.دوباره که زنگ خورد یه دختری گفت شما آقای فلانی هستی گفتم امرتون؟گفت می خوام باهاتون دوست شمو از این حرفا.شنیدم از پشت تلفن صدا میاد .فهمیدم تنها نیست.قطع کردمو بعد اس ام اس دادو جئاب دادم که باب آشنایی ما با اون شد.فردا که بهش زنگ زدم گفت شمارتو فلانی بهم داده.که فهمیدم دوست دختر سابقم شماره منو داده و دیشبم اون کنارش بودو داشتن منو سر کار می ذاشتن.و فهمیدم تو یکی از شهرای شمال غربی دانشجوی پزشکی هستنو و با دوست دختر سابقم هم خونه.دیگه کم کم بهم وابسته شدیم و بعد 3 ماه تلفنی صحبت کردن قرار شد که هم دیگرو ببینیم.چون شهرشون با شهر ما 5 ساعتی راه بود.بلاخره دو روز مرخصی گرفتمو رفتم .وقتی دیدمش یه دختر لاغر با صورتی معمولی سینه های کوچک و وزن 50 کیلو و سبزه .وقتی که رسیدم خیلی یواش رفتم خونشون حتی یواش حرفم میزدیم که صابخونه طبقه بالا بود صدایی نشنوه.البته اینم بگم که طوری برنامه ریزی کردیم که دوست دختر سابقم اومده بود شهر ما خونشون .همین که تو رفتم منو بقل کرد.هر دومون از استرس میلرزیدم.بعداینکه یه چای بهم دادو شام خوردیم رفتیم تو تخت یکنفرش که بخوابیم وقتی که توی تخت رفتیم لب های هم بهم گره خورد.البه پشت تلفن همیشه همدیگرو بوس می کردیم.من اولین بار بود که با یه دختر تنها می شدم توی شب.دوست دخراس سابقم شرکت میومدنو اونجا همدیگرو می مالیدم اما نه در اینکه بخوام 2 روز تویه خونه با هم باشیم.ادامه اینکه اصلا به سکس فکر نمی کردم .بعد یه مدت اینکه لب همو خوردیم یه لحضه دستشو گذاشت رو کیرمو از شلوارکی که پوشیده بودم شرو کرد به مالوندن.من قلبم اومد تو دهنم .بعد منم جرات پیدا کردمو دستمو گذاشتم رو کوسش شروع کردم مالوندنو لب خوردن.به پیشنهاد من لخت لخت شدیم.هر تیکه ار لباسشو که در میاوردم بوسش می کردم.بهم گفت ماله منو می خوری؟ ما هم کس ندیده گفتم حتما عزیزم.چشمتون روز بد نبینه اینقد عکس سکسی از کسای تمیز دیدیم تصورمون تو اون چیزا بود که یک آلان تو تاریکی شب لای پاهشو وا کرد و من سرمو بردم لای پاش کلی پشم اومد جلو روم.توی عمل انجام شده قرار گرفتمو شروع کردم لیسیدن.اونم فقط نگام می کرد.کم کم خوشم اومد.با ولع پایان چشمامو بستمو شروع کردم به خوردن.کس بزرگی داشت برخلاف هیکلش با لبه های بزرگو گوشتی حسابی از بالای کسشو تا سوراخ کونش لیسیدم .ولی همش بم می گفت آبم نمیاد.منم جری تر می شدم که آبشو بیارم.یک انگشتمو خیس کردم کردم تو کونش و آروم عقب جلو می کردمو کسشو می خوردم.انگار راست می گفت آبش نیومد یا مرا کس گیر آورده بود.گفت بریم حموم.رفتیم حمومو دیدم بهترین فرصته که پشماشو بزنم .تو این مدت من کیرم مثل سنگ بود.ژیلت برداشتم نشست پاهاشو وا کردمو از بالا تا پائین کسشو تراشیدم.صاف صافش کردم بعد اینکه تو زیر دوش شستمش همویگرو بقل کردیمو کیرمو گذاشتم لای پاشو شروع کردم تلمبه زدن و از پشت با سوراخ کونش ور می رفتم.گفت کون دوست داری؟ گفتم عاشق کونم .گفت بیا بکن ما هم مثل اوسکولا هر چی فشار دادیم تو نرفت و بی خیال شدیمو واسم جق زد آبم اومد.حتی گفت کع ار خوردن کیرم خوشش نمیاد.تو اون 2 روز همین کارمون بودو .بعد کتابهای پزشکیشو می آورد و شلوار مارو پائین می کشید و عمل یاد می گرفت.بعد اون جریان من تقریبا 15 دفعه دیگه رفتم خونشونو به لطف این داستانا کونشم افتتاح کردم و ماجرای اونم بعدا واستون می دارم.ببخشید که مطالب سکسیش کم بود.تو داستان بعدی جبران می کنم حتی طوری شده بود که جا نداشتیم چادر مسافرتی تو ماشینم می داشتم می رفتیم اونجا یه گوشه تو جاده به پا می کردمو از کون می کردمش.ادامه دارد… نوشته کیا
0 views
Date: November 25, 2018