سلام به بچه های شهوانی.من مینام 21سالمه از تهران.میخوام اولین باری که اب کیر خوردمو بهتون بگم.من و خانوادم زیاد اهل رفت وامد با فامیل نبودیم تا یه روز که خالم که خونشون اصفهانه زنگ زد به مادرم و اصرار کرد که برای عروسی پسرخاله بزرگم بریم ومامانم با هزار زور قبول کرد.خلاصه رفتیم اصفهان.اونم چه رفتنی.صبح که رسیدیم تو نگاه اول به پسرخاله کوچیکم یه اتیشی تو دلم روشن شد که الانم که ازدواج کردم وقتی بهش فکر میکنم کسم خیس میشه.جووووووووون به هرچی مرده باحاله.ساعت های اول من هنوز یه کوچولو خجالت میکشیدم به قول معروف هنوز یخم باز نشده بود بزارین برم سر اصل مطلب ما یک هفته موندیم اونجا که یه اتفاقایی افتاد دو سه روز بعد عروسی یه روز صبح همگی رفتیم بیرون که من همه حواسم پیش اون بود(پسرخاله کوچیکم البته 26 سالشه)دیدم که اونم از من بدتره کلی بازی کردیم برگشتنی با نگاهاش بهم فهموند که ارررررررررررررررررررره.شب که رسیدیم خونه خسته بودیم شدییییییید یواشکی بهم گفت وقتی همه خوابیدن بیا کارت دارم وای که چه فکرایی به سرم نمیزد خودمو تو بغلش میدیدم لباشو دوس داشتم خیییییییییلی.وقتی همه خوابیدن به هوای دستشویی رفتم تو حیاط و اونم بعد جند لحظه اومد به هم خندیدیم و خواست که بشینیم رو زمین اول دستمو بوس کرد و گفت عاشقت شدم من خیلی خوشحال بودم و رفتیم تو فازه عشق بازی که دیدم کیرش سیخه ولی نمیخواد من ببینم منم به روش نیاوردم.ولی انقد لبای منو خورد که لبام سرخ شده بود اخراش انقد وحشیانه لبامو میخورد که ازش میترسیدم ولی اون شب تا همین جا بیشتر طول نکشید وااااااای که چه حالی داد.رفتیم که بخوابیم اس ام اس داد که صدای نفسات دیوونم کرده و تو ماله منی هزار تا حرف دیگه.فرداش روم نمیشد یهش نگاه کنم.سرتونو درد نیارم ولی عشق بازی به من که خیلی مزه داد تا اونجایی که دوست داشتم زودتر شب بشه بازم بخوربخور شروع بشه.شب بعد بازم پیشه هم بودیم ایندفه از لب بازی شروع شد که وسطاش دیدم دستشو گذاشت روی سینه هام خدایی منم سینه های تپلی دارم سینه هام داشت دیوونش میکرد انقد نوکشو خورد که من ابم اومد از بس حشری شده بودم منم کیرشو گرفتم توی دستام واااااااااااای که کیر به اون میگفتن کلفت و بلند.ولی توی حیاط بودن از ترس اینکه کسی بیاد خیلی برامون استرس اور شده بود اون شبم اب پسرخالم نیومد ولی ازم قول گرفت که فردا شب ابشو بیارم و باید بخورم من حس میکردم از اب کیر بدم بیاد ولییییییییییییییییی تا فردا شبش خیلی برام دیر گذشت ولی گذشت.اون شب جلو همه گفت من امشب میخوام تنها توی اتاق بخوابم که شب کسی نره توی اون اتاق منم کسم داغ میشد وقتی یاد شب میفتادم.وای که چه شبی بود من با هزار ترس و لرز رفتم توی اتق که دیدم تا در باز شدچشماشوباز کرد و نشست از خدا خواسته رفتم توی رخت خوابش دیدم شلوارشودر اورده با کیرسیخ انتظار کس منو میکشه یه کم لبامو خوردو گفت باید ساک بزنی منم پریدم رو کیرشو کردمش تو حلقم دیدم انقد لیسیدمش و براش جق زدمو اب دهنمو ریختم رو کیرش که حس کردم داره بیهوش میشه همچین دستاشو مشت کرده بود که فهمیدم داره حسابی حال میکنه که نذاشت ابش بیاد و منو بقل کرد و گفت تا صبح باهات کار دارم و شروع کرد به خوردنه سینه هام من که خیسه خیس بودم کم کم رفت روی کسم وااااااااااااااای انقد کسمو خورد بعدش سوراخ کونمو خورد تو اوج شهوت بودم دیگه هیچی حالیم نبود سرشو فشار میدادم توی کسم ولی حالا مونده بود گفتم بکنه توی کسم اونم دوست داشت ولی میخوام بگم که ادم تو اوج شهوتهیچی حالیش نمیشه سر کیرشو گذاشت دره کسم و یواش یواش فشار داد تو من داغ شده بودم و اصلا حس درد نداشتم جفتمون خیس عرق شده بودیم که با چندتا تلمبه زدن داشت ارضا میشد ازم خواست ابشو بخورم منم دهنمو باز کردم که کلی از ابشو ریخت تو حلقم منم با همون اب براش ساک زدم که تمامه ابش خالی شد وما بازم با هم بودیم ولی حیف که فردای اون روز باید میومدیم تهران من به هوای دخترخاله هام کلی گریه زاری کردم و دوست نداشتم برگردم ولی نمیشدالانم تلفنی با هم رابطه داریم و 2ماه دیگه میریم اصفهان نصف جهاننوشته مینا
0 views
Date: November 25, 2018