سلام . من فردی هستم به نام علی و میخوام جریان سکس خودم رو با دختر داییم (مینو) بگم ولی اول بگم که من فقط 15 سالمه و دختر خاله ی من هم 15 سالشه ولی این دختر عموی ما جدا خیلی خوش گله و باعث میشه من هر شب خواب سکس بببینم .جریان از اون جا شروع شد که من به همراه خوانواده رفته بودیم کرج خونه ی داییم (بقل خونه ی داییم خونه ی پدر بزرگم هست) و کلا همه ی فامیل اون جا بودن پایان دایی ها و خاله ها و بچه هاشون والبته مینو عشق من . خلاصه ما که رسیدیم مینو اینا و پسر خاله ام فرشید که بهترین پسر خاله ام هست اومده بود خونه ی مادر بزرگم اینا و داشتش با مینو xbox360 بازی میکرد ولی تا من اومدم بالا جا خورد و سریع بلند شد و اومد تو بقلم که سلام علی جون خوبی و … ولی من حواسم به مینو بود خلاصه بعد اون مینو هم پششد و با من دست داد ولی من خواستم که مثلا از روی احوال پرسی بوسش کنم که دیدم فرشید داره میخنده و من همه چی دستم اومد . و خواهرم هم اومد تو اتاق و گفت سلام و … وشروع کرد با مینو بازی کردن (اونا هم سنن و من با خواهرم 2 قلو) خلاصه من فرشید رو صدا زدم و گفتم مرتیکه به چی میخندی که اون گفت پسر جون سر من کلاه نزار خوبه خودت بهم گفتی عاشق سکس با مینو هستی دیگه سر ما رو شیره نمال (فرشید مثل برادر منه و از همه چیزه من خبر داره و من هم از همه چیز اون خبر دارم ) خلاصه دیگه اعصابم خورد شده بود که چرا نمی تونم حتی بقلش کنم (من کلا خیلی هاتم) تا کار رسید به فردای اون روز که ما رفتیم رستوران و خلاصه منو خواهرم و فرشید و البته مینو جون نشستیم سره یه میز من با فرشید هماهنگ بودم و یک دفعه سمیرا (داداش فرشید و آویزون من) که با فرشید هماهنگ بود خواهرم رو صدا زد و فرشید هم رفت دنبال اینا و من مونده بودمو مینو جون سر یه میز که مینو شروع کرد به گفتن که دیگه چه طوری علی و … من هم تا تونستم حی حرف زدم و با این بهونه بتونم به خودش و صورتش نگاه کنم که یک دفعه به من گفت علی ؟من گفتم جانم ؟گفت یه چیزی می خوام ازت بپرسم یه دفعه تعجب کردم کیرم داشت شلوارم رو جر میداد سرخ ته دلم خالی شد و گفتم چی میخوای بپرسی ؟ گفتش که چرا الآن ذل زدی به صورتم من هم از ترس این که خونواده و اینا بفهمن گفتم هیچی گفت باشه و دیگه من به فرشید اس ام اس زدم که بیا اوضاع خیته و دمش گرم اون هم سریع اومد و خلاصه گذشت. تا شبش که تو خونه بودیم من نشسته بودم رو کاناپه ی داخل اتاق فرشید و داشتم با فرشید حرف میزدم که مینو اومد تو و پشتش خواهره فرشید اومد که یک دفعه دل ضعفه گرفتم رفته بود لاک زده بود اون هم چه لاکی یه لاک بنفش تیره ی خوش رنگ نمی تونستن جلوی کیرمو رو بگیرم و به فرشید سریع گفتم هوا سرده یه پتو بهم میدی اون هم که آی کیوش بالا بود سریع فهمید و رفت یه پتو آورد و من انداختو رو کیرم تا پاهام . و 2باره فرشید شروع کرد به حرف زدن ولی من هیچی نمی فهمیدم چون هواسم به پا های مینو بود دختره ی جنده لاشی عجب پا هایی داشت آدم دوست داشت پاهاشو لیس بزنه و من هم ذل زده بودم به پاهاش (البته نه این که کاملا ذل زده باشم ولی چپ چپ نگاهشون میکردم و قربون صدقه ی سلیقه ی خودم و مینو میرفتم. خلاصه بعدش رفتیم شام بخوریم که من و فرشید نشستیم بقل هم و مینو رفته بود پیش باباش اون ور ولی تو ردیف ما نشسته بود من و فرشید داشتیم با هم کل کل میکردیم سره فوتبال که یک دفعه چشمم خورد به مینو و اون هم خم شد که سالاد رو ورداره که چاک سینه هاش زد بیرون دیگه جدی داشتم میمردم و بعد شام با فرشید رفتیم تو اتاقش و شروع کردم به درد و دل و خواهش و التماس که تروخدا یه کاری بکن من دلم سکس با مینو میخواد چه کنم خلاصه اون شب هم گذشت که فردای اون روز سره صبحونه بودیم که من 2باره چشمم افتاد به پاهاش و آب از دهنم راه افتاد و بیشتر صبحونه من داشتم به پاهاش نگاه میکردم که بعد صبحونه اومد آروم بهم گفت ببین 15 مین دیگه بیا تو اتاق فرشید و فرشید هم دکش کن کارت دارم .داشتم از خوش حالی بال در میآوردم و تو فکرم تلنبه میزدم که یک دفعه اومد تو اتاق در رو بست و شراع کرد به گفتن که علی دیگه داری اعصابم رو خورد میکنی پرا سره صبحونه ذل زده بودی به پاهام داشتم میمردم بهم گفت می خوام برم به پدرم بگم که من هم از فرصت استفاده کردم و گفتم نکن این کارو لطفا گفت نه میخوام برم بگم من هم وایسادم جلوی در و گفتم ترو خدا نگو من بی چاره میشم گفت نه و اومد دستگیره رو بده به سمت پایین و من یک دفعه دستشو گرفتم و نذاشتم گفتم هر کاری که بگی میکنم گفت نه وش روع کرد به گفتن این که اگه میخوای نگم یه شرطی داره گفتم چیه هرچی که بگی قبوله گفتش که بهم بگو چرا این رفتارو میکنی گفتم یعنی نفهمیدی گفتش چرا ولی میخوام خودت بهم بگی من هم بهش گفتم من از 8 سالگی عاشق تو بدم و از 13 سالگی طالب سکس با تو گفت جدی ؟ گفتم آره به خدا راست میگم گفتش که علی اگه زر زده باشی چی گفتم اگه زر زده باشم تا آخر عمرم برده ی تو میشم گفتش خفه پدر اگه همین الآن ارده کنم تو برده ی من میشی گفتم مثلا اراده کن ؟ یه دفعه نشست رو کاناپه و پاشو آورد بالا و گفت لیس بزن گفتم عمران وسعی کردم به پاهاش نگاه نکنم ولی یه دفعه به صورت ناخواه چشمم افتاد به پاش و به صورت نا ارادی (نمی دونم چرا) یه دفعه جلوش زانو زدمو شروع کردم به لیس زدن پاش وای که چه پای خوش مزه ای داشت هنوز مزش زیر زبونمه خیلی داشت حام میکرد ولی به نفسش قلبه کردو یه دفعه به من گفت علی پاشو این جا امن نیست یکی بیاد دهنمون سرویسه من هم یه بوسه ی کوچیک از پاش کردم و گفتم چشم سرورم و بلند شدم و آوردمش پشت در که اگه یه نفر درو باز کرد بفهمم اون ها نفهمن و بقلش کردمو یه لب ازش گرفتم ناقلا چه لبه خوش مزه ای داشت جدی خیلی فاز داد ناقلا این کاره بود خیلی خوب لب میداد و میگرفت و بهم گفت که امروز ناهار خونه ی مادر بزرگیم و میتونیم با یچه ها زود تر بریم بیرون یه ساندویچی چیزی بخوریم که شام خونه ی دایی بمونیم من هم گفتم اوکی و رفتیم بیرون منو فرشید و سمیرا و مینو خانوم و خواهرم هاتداگ گرفتمو همه خوردیمو رفتیم خونهو همه داشتن میرفتن خونه ی پدر بزرگم ولی ما موندیم ولی من فرشید و سمیرا و خواهرم رو دک کردم رفتن و منو مینو موندیم اون رفته بود تو اتاق من هم دنبالش رفتم و تا اومدم تو اتاق دیدم داره لخت میشه من هم شروع کردم به لخت شدن گفت ببینم چه قدر کیر داری فنچ گفتم چشم سرورم و لخت شدم و با حرکات دست کیرمو شق کردم گفت ایول خوبه ولی من دیگه نتونستم جواب بدم چون گیره بدنش افتاده بودم وای عجب بدنی داشت اومدم بقلش و شروع کردم لب گرفتن خیلی حرفه ای بود ولی هی ناز میکرد و خودشو تو دستام میچرخوند با دستام سینه هاشو می مالیدم تا رفتم سراغ گردنش و یکی از دستامو باهاش بردم پایین تر و باهاش کسشو میمالیدمو همین طور آروم خوابوندمش روی زمین و شروع کردم به خوردن پستوناش و خلاصه رفتم پایین تر تا رسیدم به به نافش وبعد به کسش ولی اون گفت صبر کن من هم گفتم چیه گفت اول من گفتم باشه من وایسادم و اون با زبون شروع کرد به خیس کردن کیرم و بعد حسابی ساک زد و داشتم خیلی کیف میکردم خیلی خیلی خیلی خیلی خوب ساک میزد که بعدش پا شد و گفت حال کردی بهش گفتم کست گرم و خوابوندمش رو زمین و شروع کردم به لیسیدن پاهاش (من عاشق این کارم) بعد ساق پاش بعد رونش تا کسش ولی یه دونه مو هم نداشت و من هم که از مو روی بدن بدم میاد شروع کردم به لیسیدن کسش خیلی خوش مزه بود فوق العاده بود وهمین طور که لیس میزدم بو هم میکردم و خیلی هم خوش بو بود و من جدی داشتم با کسش حال میکردم اینقدر لیس زدم تا آبش اومد من هم که مطمئن بئد تمیزه تا تهشو خوردم و دیدم مینو داره مثل یه بچه گربه به خودش میپیچه و آه آه میکنه که یک دفعه داد زد جرم بده . من مونده بودم مینو این حرفو زده ؟؟؟ که خلاصه کیرمو گذاشتم سر کوسش و آروم فشار دادم تو که یک دفعه داد زد آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآهههههههههههههههه و من ترسیدم ولی آروم کیرمو فشار دادم توش و یکم صبر کردم ا کیرم جا باز کرد و گفت سگ بچه کونی جرم بده و من هم گفتم چشم بانو و تا آخر کیرمو کردم تو کسش و آروم آروم شروع کردم به تلنبه زدن خیلی حال میکرد و هی میگفت بدو جرم بده خلاصه اون قدر تلنبه زدم که دیدم داره آبم میاد بهش گفتم آبم داره میاد و کیرم سریع در آوردمو کردم تو دهنش و تا قطره ی آخر آبم رو ریختم تو دهنش و بعد دیگه هیچ کدوم دیدم نا نداریم من به زور رفتم تو آشپزخانه و 2 تا شیرینی آوردمو خوردیم تا یکم نا گرفتیم و بعد ازش یه لب گرفتم و با هم رفتیم حمام و البته باز تو حمام برام ساک زد واین سکس باعث شد که علاقه ی من به مینو بیشتر بشه و همین طور او نسبت به من و البته بعدش هم 2 باره با من سکس کرد و من هر بار که اونو میبینم باهاش سکس میکنممر30 از توجهتون نظر بزارید مر30. نوشته پسر تنها
0 views
Date: November 25, 2018