سلام دوستان من ایمان هستم 19 سالمهما یک نگهبان داشتیم که سیگار میکشید یک خانمم داشت با یک بچه که دختر بود و اسمش دنیا بود دنیا دختر خوشگلی بود همیشه به هم ریخته بود اما بعضی وقتها که حمام میرفت خیلی خوشگل بود پوست نسبتا بور و مو های خرمایی من وقتی سوم دبستان بودم اون پنجم دبستان بود منم هیچی درباره ی سکس و اینجور چیز ها هنوز نمیدونستم اون میومد خونه ی ما و با هم بازی می کردیم یک بار به من پیشنهاد داد بیا اونجا های هم را بوس کنیم منم گفتم باشه(از روی شلوار)اونجا های همو بوس کردیم حسابی یه چند وقتی بازیمون همین بود منم تا این از روی شلوار تخم و کیرم رو بوس می کرد منم شق میکردم که دلیلش رو نمیدونستم خلاصه مدرسه شروع شد اون رفت کلاس پنجم منم رفتم کلاس سوم اونم حسابی نشست برای درس خوندن که سال بعدش میخواست بره اول راهنمایی تا چند سال بعد که ماقضیه سکس رو فهمیدیم و اینا (در ضمن ما توی اصفهان زندگی میکنیم تا یه روز که من اول راهنماییم پایان شده بود رفتم پیشش بهش گفتم دنیا حالت چطوره و چی کار میکنی و اونم گقت خوبم ایمان کجا قبول شدی و اینا تا من چند روز بعدش بهش گفتم دنیا میای کار قدیم ها رو تکرار کنیم و یاد قدیم ها رو زنده کنیم گفت مگه قدیم ها چیکار میکردیم من با اشاره و این چیز ها بهش فهموندم انداختم بیرون و در را رویم بست منم میدونستم من تاثیر خودم را گذاشته ام یک روز که در خونه رو باز کردم روی کاغذ نوشته بود باشه من کیف کردم رفتم مو هامو زدم و اینا و منتظر یه فرصت خوب بودم تا خونوادمون رفتن مسافرت اونم از قضا دوست مامانش مرده بود خانواده ی اونم به مدت دو روز رفتن شهرستان منم یک کاغذ نوشتم فردا ساعت ده و ربع بیا بالا صبح شد سر ساعت ده و ربع اومد بالا گفتم حالت چطوره واین چیزا (حسابی هم آرایش کرده و حموم رفته اومده بود)و شربت بش دادم و اینا و کم کم ازش لب گرفتم زبونش رو خوردم و این بلوزش رو در آوردم یهو دو تا سینه هلو سر بالا و گوشتی افتاد جلوم یه سوتین سبزم پوشیده بود گوشش رو خوردم گردنش رو اومدم پایین تا رسیدم به سینه هاش از روی سوتین مشت و مال میدادمزبونمو میکردم تو سوتینش و در مییاوردم تا اینکه با کلی زور زبونم خورد به نوک سینش دیگه دیوونه شدم وستین و کشیدم پیاان و افتادم به جون سینه دنیا تا جون در نفس داشتم خوردم اونم آه آه میکرد اومدم پایین تر دور نافش رو لیس میزدم تا رسیدم به شلوار شلوار رو کندم سوتین و شرتش سر هم بود در واقع یه ست سبز بود از روی شرتش کسش رو میمالیدم اونم حسابی آه آه میکرد قبلش هم تا جون در نفس داشت خیس بود پشرتو یه دفعه کشیدم پایین به به یه کس پف کرده تپل جلوم بود زبونم رو تا ته دادم توش تا جایی که دماغم هم داشت میرفت توش و زبونم رو توی کسش می چرخوندم پا شدم گفتم ساک می زنی گفت نه منم با کلی زور راضیش کردم دیدم اگه وایسادنه ساک بزنه خسته میشم نشستم روی مبل (یک جورایی لم دادم)اونم اومد پایین مبل تا میتونست تخم و کیرم رو خورد خیلی خوب میخورد دیگه دیدم آبم داره میاد گفتم دیگه ساک نزن بهش گفتم کون میدی(فکر کردم پرده داره )با اکراه گفت باشه رفتم پشتش یه تف انداختم روی کونش یکی هم روی کیرم و یواش سر کیرم رو دادم تو آخ بلندی گفت منم اول یواش بعد تند کیرم رو عقب و جلو میکردم طوری که تخمام کخ موخورد به کونش شالاپ شولوپ صدا میداد دیدم داره آبم میاد گفتم دهنت رو باز کن باز کرد تند تلمبه زدم تو دهنش همه ی آبم ریخت توی دهنش همش رو تف کرد روی کیرم و کلی فحش بهم داد خسته بودم گفت یک خواهش ازت بکنم گفتم بگو گفت از جلو بکنم چشام چار تا شد گفتم مگه پرده نداری گفت نه سال پیش یکی کردم منم ار خدام شد گفتم باشه خوابیدم اومد روی کیرم نشست خیلی خسته بودم نشست روی کیرم (هنوز کیرم توی کسش نرفته بود انقدر خیسی کسش رو یه زیر کیرم کشید تا آبم اومد بعد اومد کامل نشست تو کیرم منم کیرم شق شق بود یکهو با پایان قدرت نشست روی کیرم تا جایی که بد بخت جر خورد یه دادی زد و پایین و بالا میرفت باتمام قدرت اما آبم نمیومد اوردمش پایین به پهلو خوابوندمش خودمم پشتش خوابیدم پاش رو باز کردم اول یواش بعد تند کامل داشتم تلمبه میزدم که حس کردم داره آبم میاد اونم تا میتوست آه آه میکرد منم پایان آبمو تو کسش تخلیه کردم اونم همزمان با من ارضا شد و افتاد روی من همینطور که کیرم توی کسش بود یه دوساعتی خوابیدیم بعدش هم با هم رفتیم حموم و یک بار دیگه ارضاش کردم و رفت 15 روز بعدش اونا از اون ساختمون رفتن باباش سیگار رو ترک کرده بود و برگشته بود به شغل سابقش که کارمندی بانک بود و من در حسرت دنیا ماندم تا به حال دوستان اولین داستانم بود امیدوارم خوشتون اومده باشه لطفا فحش ندیدنوشته ایمان
0 views
Date: November 25, 2018