مهدی ابرو هرچی مرده بردیحتما دوست داری بابات بیاد بهت بگه مهدی جون بد نیست این الت مبارکو به کار بندازی نگن پسر ما مرد نیست این جملات چند تا از فامیلای نسبتا دور ما(دور که میگم پسر دختر دایی مادرم و ..) بود.اره دیگه تقریبا 20 سالم تموم شده بود به قول خودشون دیگه باید تا اون موقع دیپلوم سکس که همون لب باشه رو میگرفتم .من سر به سرشون میزاشتم میگفتم نه پدر خانم میگیریم دکترا پیوسته کار میکنیم.خلاصه اون سال عید که ما رفته بودیم شهرستان اکثر فامیلام اومده بودن و اینام همش منو مسخره میکردن .یکیشون به اسم علی به من گفت که اره اگه سکس داشته باشی برا روحیت خوبه کمتر افسرده میشی و اینا منم که این حرفا برام عادی شده بود میگفتم باشه حتما به توصیه شما عمل میکنم پروفسورعید تموم شد ما برگشتیم تهران کلا اون قضیه حرفا یادم رفته بود که یه شب داشتم تلوزیون میدیدم گوشیم زنگ خورد یه صدای نازک گفت سلام عزیزم خوبی ….من گیج گفتم شما و اینا من منظور طرفو نگرفتم که بی پرده گفت مکان داری یا نه من قطع کردمو دوزاریم افتاد کار کار علی و اون فامیلامونه میخوان اذیت کنن . زنگ زدم بهشون گفتن اش کشک خالته بکنی پاته نکنی پاته منم بدم نیومده بود راستش یکی از دلایلی که تا حالا سکس نداشتم بی عرضگی خودم بود. با دو دلی یه اس ام اس دادم گفتم مکان از شما ساخت وساز از ما خلاصه بعد دو سه روز قرار گذاشتم رفتم به ادرسی که داده بود و یه کوچه تنگ بعد در سبزو پیدا کردم زنگ زدم درو باز کرد رفتم بالا رفتم تو دیدم دختره یه بلیز شلوار پوشیده بود اومد جلو در گفت تعجب کردی گفتم نه اخه تو این فیلما و داستانا مثلا درو باز میکنن یه جنیفر لخت با سینه های اناری به سپیدی برف و….خندید و گفت اون واسه فیلماس.گفت بشین برات مشروب بیارم گفتم جون مادرت ما تا همین جاشم بزور سلام و صلوات اومدیم و…رفت سر اصل مطلب گفت پول که داری گفتم اره .کم کم لباساشو کم کرد گفت بیا تو اتاق رو تخت منم دیگه کیرم شق داشت میشد رفتم. اون کامل لخت شد و منم داشتم شلوارمو در می اوردم چرا دروغ بگم میترسیدم .به شرته که رسیدم دید دارم مسمس میکنم یهواومد کشیدش پایین . شروع کردیم به لب گرفتن من میخواستم ادا این فیلمارو در بیارم این دختره خندش میگرفت. گفت نه به این اداهات نه به این که میترسیدی. بعد شروع کردم به لیسیدن سینه هاش. دیگه کیرم سفت سفت شده بود. شرو کرد به ساک زدن کیرم.یه قلقلک خاصی داشت .منم روم زیاد شده بود .موهاشو از پشت مگرفتم میریختم هوا ..گفتم بسه دیگه یهو ابمون میاد پولمون دود میشه. یکم ناراحت شد گفتم شوخی کردم من تازه کارم ممکنه خراب کنم .خندید گفت را میندازمت .یه کاندم از تو کشو تخت داد گفت بکش .کاندومو کشیدم و اول یکم دستم کردم تو کسش که به اصطلاح چوچولشو بمالم یخوده اه اوه کرد که نمدونم میخواست به کار جو بده یا واقعی بود.بعد کیر گذاشتم در کسش کردم تو یه اخی گفت از این مرحله به بعد پرچم دست من بود شروع کردم به تلمبه زدن اقا دیدم نه خوب حال میده اونم که تو حال خودش بود هر از گاهی یه اه به نشانه تایید میکشید.یه چهار پنج دقیقه ای به همین منوال گذشت که من داشتم به ارگاسم میرسیدم. ابم اومد و کشیدم بیرون و رفتم که خودمو تمییز کنم . برگشتم و گفتم ارضا شدی گفت ما کارمون از این حرفا گذشته .لباسمو پوشیدمو پولو دادم.کس کش گفت حالا ارضا شدم. روز بعدش بچه ها زنگ زدن گفتن مهدی شیری یا روباه گفتم هی بدک نبود گفتن شیرنی ما یادت نره.نوشته watchman
0 views
Date: November 25, 2018