از در مدرسه تا خونه راه زیادی داشتم با مهسا راه میوفتادیم تا خونه میرفتیماز کناره خونه های شیکی که قبلا یکیشون خونه ما بود گذر کردیم سرم رو به بالا بود و قبلا قدرشو نمیدونستم الان هم به خاطره دخترای دبیرستانی نفهمند ما کجا رفتیم مجبور بودم راه زیادی رو دور بزنم و از دره خونمون رد بشم(اواخره سال بود و دیگه مدرسه رو عوض نکردیم)رسیدیم به ایستگاه تاکسی و عقب نشستیم یه پسر 19.20ساله هم اومد نشست کنارم.من خیلی خسته بودم و اصلا حوصله چسبیدن به مهسا رو نداشتم مرده به نظرم خیلی خوشگل بود و راستش خودم دوست داشتم یکم بچسبم بهش مهسا هم انگار پی برده بود و خودش رو هل میداد به من که من بیشتر بچسبم بهش خلاصه رسیدیم و وقتی مرده خواست بره پایین شمارشو هم به من داد……حدوده یه سال بود که با هم بودیم قرار زیاد میرفتیم باباش کاملا وصل بود و اون موقع خودش که فقط کارش با من بودن بود یه پژو مشکی داشتهیچ وقت نمیزاشتم بفهمه خونمون کجاست و میومد یخچال تو خیابون شریعتی منو سوار میکرد ساعت حدوده 9.5صبح بود دیروزش رفته بودیم پیاده روی و عرق سوز شده بودم خیلی ناجور راه میرفتم به هر زوری که بود خودمو رسوندم.جلوم واساد نشستم.یه سیگار برگ تایتان(اره از همونایی که مقوا دورشه و برگ نیست)رو لبش بود یه لبخند بهم زد و دستمو گرفت همیشه عاشقه این کارش بودم با اون چشمای رنگیش دلم غنج میرفت براش.رسیدیم دره خونشون گفت که امروز همه شون رفتن شهرستان و خونه خالیه قبلا هم رفته بودم خونشون ولی در حد بوس و لب.پیاده که شدیم با درد راه میرفتم و پامو به هم میمالوندم رفتیم تو اسانسور پامو باز کردم برای فرزاد توضیح دادم که قضیه چیه دره اسانسور که باز شد بغلم کرد و دویدیم دره واحدشون با کلید درو باز کردم با پا درو بست و منو انداخت رو زمین و خودشو انداخت روم وحشیانه لبمو میخورد و منم خودمو فشار میدادم بهش کیرشو از رو شلوارش حس میکردم که داشت رو کصم بازی میکرد شوخی سکسی باهام زیاد میکرد ولی تا حالا لخت ندیده بودمش حدوده پنج دقیقه روم بود خیلی حشری بود و حشری بودنو میشد میدیدم خیلی عجولانه دکمه های مانتومو باز کرد یه لحظه ترسیدم خودمو عقب کشوندم چشامو گرد کردم که م یخوای چیکار کنی؟گفت که نترس فقط میخوام کیرمو بخوابونی به گفتم که فرزاد دختریتمو که نمیگیری؟سرشو به علامت اعتماد کردن بهش تکون داد منم خودمو تو اختیارش گذاشتم سینه هام اصلا بزرگ نبود و اصلا چیزی نبود که قابل گفتن باشه لباسامو دراورد فقط یه شورت پام بود لاپامو دید که سرخ شده بود بوسش کرد که خوب بشه شورتمو کشید من دستمو رو کصم گذاشتم اروم دستمو گرفت گذاشت کنار کصمو بو کرد و یه زبون بهش زد اممم دوست داشتم ولی ترسیدم و دیگه نزاشتم کاری به کصم داشته باشه پاشد تو یه ثانیه لخت شد بدن خوش استیل و سفتی داشت همچین کیره سفتی داشت ولی اصلا بزرگ نبود شاید12سانت تو دهنم میکرد رگهای رو کیرش به لبم میخورد دوست داشتم اونقد کوچیک بود که میتونستم تخمشم بخورم(الان با داشتنه یه بچه و شوهر با19سانت کیر هنوز اون کیرو بیشتر دوست دارم چون فکر کنم من عاشقه فرزادم)میدونستم که فرزاد جق میزنه و خیلی هم کثیف کاری میکرد لکه های سفیده ابشو رو شورتش میدیدم و کیرش بوی خوبی میداد و من دوست داشتم همه شو تو دهنم میکردمرفت پایین گفتم اینجا خوب نیست از دمه در پا شدیم دویدیم سمته اتاق از عقب چسبید بهم و کیرشو به کونم میمالیدمن دمر خوابیدم رو تخت و خودمو در اختیارش گذاشتم از کمده لای تختش وازلین دراورد و همه کونمو چرب کرد لا پامو وازلین میزد توی سوراخم رو داشت با انگشتش باز میکرد شاید نیم ساعتی با انگشت تو کونم بازی میکرد یه وازلین کامل تو کونم خالی کرده بود وقتی داشت منو انگت میکرد منم از کنار دستمو رو کیرش گذاشته بودم و براش اروم جق میزدم خیلی داغ بود گذاشت دره سوراخم و با یه فشار نوکش رفت تو اولش خوب بود لذت بخش بود بعد یکمش رفت تو درد کرد تا اخر که رفت بدنم لرزید گفت درارم؟گفتم نه خوبه بزارش یکم که گذشت اروم شروع کرد به عقب جلو کردن وقتی میدیدم با چه علاقه ای داره لذت می بره منم دوست داشتم و حشری شدم شاید 30ثانیه تلمبه نزد ابش ریخت تو کونم اووم داغ بود و لذت بخش من خیلی حال کردم اون روز من زنگ زدم خونه که دارم با دوستم درس میخونم و تا غروب نمیام و تا غروب سکس داشتیم که همش یادمهاگه از کامنتا و لایک ها موج مثبت گرفتم ادامه شم(سکس هامون و چجوری رابطه عاشقانمون تموم شد) مینویسمنوشته محدثه
0 views
Date: December 21, 2018