سلامسلامی به گرمی نور خورشیدسلامی به تمامی مردم سرزمین پارسمن نوید هستممتولد دی ماه سال 2573 شاهنشاهی و به قولی 1995 میلادی و 1373 خورشیدیخاطره ی من از اونجا شروع شد که با اقوام رفته بودیم باغ(سکس من اونجا نبود(داستان کلیشه ای نیست))با پسر خاله ام(جواد)نشسته بودم رو پشت بوم ساخت و اس میخوندیم که گفت نوید به این شماره بزنگ-کی هست؟-تو بزنگ-بگو- 0913-بوق اولبوق دومبوق اشغال-این که اشغالش کرد-خودش بعدا میزنگهگذشت و رفتیم خونهبعد از چند ساعتی گوشیم زنگید-جانم؟صدای ناز و زنونهسلام.کاری داشتید؟-سلام،خوب هستید؟بعد از کلی حرفیدن اسمش را پرسیدمگفت واسه چی میخوای؟-شما بگو-سهیلامنم نوید هستم-خوشبختم؛من باید برم؛فعلا-باشه؛بایاز همون شب اس بازی شروع شد27 سالش بودیه بچه 5ساله داشت به اسم مریمشوهرش کارگر بود و خودش آرایشگربعد از یک هفته قرار دیدار گذاشتیمیه خانم چادری فقط اونجا بودگفتم نکنه این باشهخودش بودرفتم جلو و سلام علیک و موتورم را قفل کردمفقط چند سانت(4یا 5 سانت) از من کوتاه تر بوداندام ظریف که موقع باز شدن چادرش دیدمبعداز حرفیدن و کلی تعریف از قیافه اش جدا شدیماس داد من نمیتونم با تو باشم-چرا؟-تو لیاقت از من بهترا را داریدیدم داره میپرهپیش خودم گفتم سنگ مفت گنجشک مفت-من عاشقت شدم-عاشق چیم؟-سینه هات-سینه های من که کوچیکه-من کوچیک دوست دارم-دروغ نگوو از اینجا بود ک بحث ما به سکس کشیدبعد از یک هفته(هفته ی دوم دوستیمون)خونه ما خالی شد-میای خونمون؟-مگه کسی نیست؟-نه-باشهقرار گذاشتیم و رفتم دنبالشاومدیم خونه و نشستیم تو پذیراییبعداز پذیرایی و چای و میوه لباس خونگی پوشیدمواقعا شق درد داشتمرفتم جلوش ایستادم و دستش را برای اولین باز گرفتم و گفتم پاشو؛دیگه طاقت ندارم؛گفت تو برو من میامرفتم تو اتاقم و با هزار استرس نشستم رو مبل بادی که بعد از چند مین اومد تو؛تاپ قرمز و شلوار کش مشکیجلوش بلند شدم و دستش را گرفتم و بوسیدمقلبم داشت میومد تو دهنمخوابوندمش رو تخت و افتادم روشبلاخره دفعه اولم بود و ناشی بودمچند دقیقه لب بازی و نشوندمش؛تاپش را در آورم؛یه سوتین قرمز که نصف بالاش تور بود؛بازش کردم و سینه هاش که سفید و شل بود آویزون شد؛خوابوندم و چند دقیقه دیگه لب و دست کشیدن توی موهاش؛رفتم سراغ سینه هاش؛حسابی خودم را از سینه ارضا کردمنمیدونم چرا ولی اون سکوت اختیار کرده بود؛دوست داشتم الکی هم که شده آه بکشه ولی ساکت بودرفتم سراغ کسش؛شلوارش را در آوردم؛شورت قرمز ولی باسوتینش ست نبوددرش آوردم؛کسش واقعا زیبا بود؛افتادم به جونش ولی سرد بود؛سردتر از لباشمثل این بود که فقط برای لذت و مرد کردن من دست به خیانت زده و هیچ علاقه ای به سکس با کسی بجز شوهرش ندارهگفت که شلوارکت را در بیار؛خوابوندم و خودش خوابید روم به صورت 69 و کس و کونش را دوباره خوردمیهو یه حالت عجیبی روی کیرم حس کردم؛کرده بودش تو دهنش؛چقدر لذت بخش بود؛دهنم را چسبیدم به کسش و نفسم را حبس کردم؛چشمام را بستم؛خیلی دوست داشتم اون لحظه را؛گفتم تخمام که با زبونش کشید به کیسه بیضه ام؛چقدر حال کردمدونفری شروع کردیم به خوردن؛بهش گفتم بسه؛پاشوخوابوندم رو تخت و خوابیدم روش و پاهاش را باز کردسر کیرم را گذاشتم رو سوراخ کسش-خیسش کنبا آب دهنم خیسش کردم و فرستادمش توتوی کسش داغ داغ بود؛کیر من کلفت نیست ولی حس میکردم کسش خیلی تنگه؛بهش گفتم و اون در جوابم یه لبخند تلخ زد؛بعد از دومین یا سومین تلمبه بود ک حس کردم آبم داره میاد؛بهش گفتمگفت مطمئنی؟کشیدم بیرون که آبم ریخت روی شکمش؛آبم اومده بود ولی ارضا نشده بودم؛کیرم شق بودبدنش را پاک کردم ودوباره لب و دوباره کردم تو کسش؛اینبار آبم زود نیومد؛ساکت بود ولی نفس کشیدنش نظم خاصی نداشتکشیدم بیرون،فکر کرد دوباره آبم اومد و ب کیرم خیره شد؛بهش که گفتم بچرخ فهمید تغیر حالتهداگی گذاشتم تو کسش؛داشتم تلمبه میزدم که چندتاش با بدنش برخورد محکمی داشتم؛فکر کردم ناراحت میشه واسه همین خودما نزدم بهش؛گفت خودتا بزن بهم طوری نیست ولی نزدم؛بعد از چند مین دوباره آبم اومد و پاشیدم رو کمرش و ول شد رو تخت؛تمیزش کردم و به پهلو خوابید؛خوابیدم جلوش و پشت بهش؛خودم را جمع کردم؛دست میکشی روی صورتم و بازومبعد از کمی حرف زدن گفتم میشه آبم را بریزم توش؟گفت تو اگه کیرت شق شد بیا منا بکن و آبت را بریز توش؛با این حرفش کیرم شروع کرد گنده بشه؛شق ک شد گفتم میخوریش گفت عجب اسبی هستی تورفت بین پاهام و شروع کرد به ساک زدن؛خسته که شد خواستم بلند شم که گفت تو بخواب؛خسته شدی؛اومد رو به من نشست رو کیرم؛وقتی عقب جلو یا پایین بالا میشد سینه هاش دیوونم میکرد؛چند مین که گذشت کیرم را از کسش در آورد و خوابید کنارم؛فهمیدم چطوری میخواد؛از پهلو گذاشتم تو کسش و تلمبه زدم و گردش را خوردم و با سینه و کسش بازی کردم؛نزدیک اومدن آبم که بود رو کمر خوابوندمش و پاهاش را باز کردم و کردم تو کسش؛موقع اومدن آبم کیرم را در نیاوردم و تا آخر فشار دادم تو کسش؛واقعا حس خوبی بود؛حتی بهتر از دفعه ی اول ارضا شدنادامه دارد…نوشته ی نوید
0 views
Date: November 25, 2018