برادران باجناق خواهران جاری

0 views
0%

من و شیلا چند ماهی بود که ازدواج کرده بودیم .عاشق هم بودیم . هردومون 23 ساله بودیم . خواهرش شهلا که شباهت فوق العاده ای به اون داشت فقط چاق تر و تپل تر از اون بود . چهار سالی از اون بزرگتر بود . همین تفاوت سنی رو من و برادر سهراب هم داشتیم ولی در عوض من از اون چاق تر و خوش تیپ تر بودم . این تا اینجای قضیه .. ما دو تا برادر با دو تا خواهر ازدواج کرده در حقیقت با جناق هم شده بودیم . شیلا دو ماهی می شد که بار دار بود و هوس چیزای عجیب و غریب می کرد . خیلی هم خوشحال بود می گفت چه پسر باشه و چه دختر براش فرقی نمی کنه . اگه دختر باشه می تونه همبازی خوبی واسه دختر خاله یا دختر عموش باشه . هر چند سهیلا کوچولو سه سال بیشتر نداشت . اون شب مامانش اونو سپرده بود خونه مادر بزرگش یعنی مادر خودش و شیلا که مادر خانم من و سهراب می شد .اونا خیلی دوستش داشتند و سهیلا هم به اونجا موندن علاقه داشت . اما قضیه چی بود . این دو تا خواهر یه خورده قاطی کرده بودند و زده بود به سرشون . از بیکاری می رفتند داخل اینترنت و سایتای سکسی و از بس داستانهای سکسی رو خوندند هوس سکس ضربدری به سرشون افتاد .یه جوری موضوع رو با ما دو تا برادر در میون گذاشتند . واسه سهراب که چند سالی بود یه مدل کس و کون می کرد فرقی نداشت ولی واسه من که باید خانم جوونمو می دادم دست یکی دیگه واقعا درد ناک بود . اصلا این چیزا رو مسخره می دونستم و به غیرت و فر هنگ من نمی خورد که تن به همچین ننگی بدم . شاید اگه پای بچه در میون نبود راضی بودم شیلا رو طلاقش بدم . شیلای کس خل ویار کیر داشت . یه روز که خونه نبود شهلا اومد خونه مون . هیچوقت اونو تا این حد خوشگل و جذاب ندیده بودم . میکاپش طوری بود که اونو از شیلای روز ازدواج هم زیبا ترش کرده بود . وقتی که مانتوشو در آورد قبل از این که رو راحتی بشینه دلم می خواست اون شلوار کیپ و چسبونی رو که کون بر جسته و کپلشو تپل تر نشون می داد بگیرم دهنم و بجوم و پس از کلی حال کردن با دندونام بکشمش پایین و بعد از یه ساعت برم رو لیسیدن و میک زدن کونش و…. داشتم از حال می رفتم . دیگه نتونستم تحمل کنم . دوست داشتم این شیلا زود تر بر گرده خونه و یه جوری موضوع سکس ضربدری رو با هاش در میون بذارم . شهلا رفت خونه شون ووقتی شیلا برگشت طوری که اون متوجه تمایل زیادم نشه و یه منتی هم بهش بذارم گفتم شیلا یه مدتیه که روابط بین من و تو سرد شده . تو می دونی که من چقدر خاطرتو میخوام . رک و پوست کنده بگم نمی تونم تو رو زیر کیر یکی دیگه ببینم . غیرتم اجازه نمیده ولی خب چون گفتی به خاطر تنوع در سکس و این که یه شور و حالی در روابط و زندگیمون پیدا شه و به خاطر خوشحالی تو مادر عزیز بچه عزیزم قبول می کنم . می دونستم برادر کیرش از کیرم کوچیکتره و جاذبه سکسیش هم کمتر و هر چی باشه غریبه که نیست . در عوض منم خانم تپلشو میگام ولی با همه اینا ته دلم یه جوری بودم چون به این امید ازدواج کرده تشکیل خونواده داده بودم که یه عمر در نهایت سلامت و وفاداری در کنار شیلا زندگی کنم ولی حالا با این وضعیت ..ا اون شبی که موافقتمو اعلام کردم از شب تا صبح صد بار از خواب بیدار شدم . هر بار که فکر می کردم شیلا زیر کیر سهرابه فوری کیرمو تو کس شهلا جا می دادم و یه خورده تسکین پیدا می کردم . تا این که نصفه شبی رفتم کنار شیلا که داشت داستانهای امیر سکسی رو می خوند و منم دو تا چشممو گذاشتم کنار چشای اون و یه سکس ضربدری رو خوندیم و کلی هوسی شدیم و یه بر نامه ای هم با هم رفتیم -شیلا فقط یادت باشه هوس سکس ضربدری با غریبه ها رو نکنی . اگه هیجان و هوسه همین یه شیوه بسه . در هر حال رسیدیم به امشب . حالا چهار تایی مون تو خونه برادر هستیم . چون بزرگتره و احترامش واجب تر قرار شد که برای اولین بار میزبانی به عهده اونا باشه . هر چند ما چهار تا با هم این حرفا رو نداشتیم . زنا دیگه خودشونو خیلی راحت کرده بودند . شهلا یه لباس خواب فانتزی به رنگ آبی آسمونی تنش کرده بود که لبه اون هم عرض انتهای کوسش بود و پاهاشو تقریبا کاملا لخت نشون می داد .وقتی هم که پشت به ما قرار می گرفت بیشتر قسمتهای کونش و جفت قاچاش مشخص بود . کیرم به طرز عجیبی شق کرده بود . شورت کوتاه و نازک شهلا انگاری رفته بود بالا و فقط کونش مشخص بود .ده سانت اول کونش یعنی بالاش معلوم نبود و شورت هم توی همون قسمت قرار داشت . شیلا قر مز پوش شده بود . تقریبا به همون شیوه شهلا .-ببینم سینا تو هم مثل این که از خواهرم بدت نیومده ها -از کجا این حرفو می زنی ؟؟-از نگات .. از اون کیر تو شلوارت . من یکی رو نمی تونی فریب بدی -خب ما اومدیم واسه این کارا دیگه . نیومدم اینجا که گردو بازی کنیم . تو هم الان میخوای بری زیر کیر برادرم تو که واسه من امشب این قدر خوشگل نکردی . مواظب باش سهراب بهت فشار نیاره و یه وقتی به بچه تو شکمت آسیبی نرسه . ببینم تو کس خواهرت میشه آب ریخت ؟؟-اون قرص می خوره دلواپس نباش . چیه سینا تو که ناز داشتی . حالا از همه حریص تر شدی ؟؟-نه شیلا من خیالم نیست . حاضرم همین حالاشم بر نامه رو بهم بزنم -آره جون خودت ولی چشات یه چیز دیگه ای میگه . فکر نکنم دیگه امشب چیزی از شهلا باقی بذاری که بعدا داداشت بتونه اونو بخوره . یه تخت دونفره دیگه آورده بودند تو پذیرایی و دو تا تختو به هم چسبوندند و قرار شد چهار تایی مون روش قرار بگیریم . البته اگرم دوست نداشتیم می تونستیم تغییر جا و موقعیت بدیم . واسه این که کدوم مرد بره سراغ کدوم خانم هر کی یه چیزی می گفت . شیلا و سهراب دوست داشتن که اول با همسرشون سکس کنن که یه دست گرمی یا به زبون بهتر یه کس و کیر گرمی باشه و بعد برن سراغ همسر اون یکی . نظر من و شهلا که خواسته شد یه نگاهی تو چشای هم انداختیم و تا اعماق وجود هم رفتیم . دلمون چیز دیگه ای غیر ازخواسته اونا می خواست . فکر و نیاز همو خوندیم . هیشکدوممون نمی تونستیم از اون یکی دل بکنیم . بالاخره به هم می رسیدیم ولی دوست داشتیم نوبری هم باشیم . تازه و تازه تو بغل هم قرار بگیریم . یه نگاهی به کیر داخل شلوارم انداخت و گفت آقا سینا شما بفر مایید -من نظرم اینه که اول ما مردا بریم سراغ خواهر خانم یا خانم برادر خودمون این طلسم و تابو رو بشکنیم و اعصابمون آروم شه و یه جون و نیروی خاصی بگیریم و از طرفی وقتی که زنمونو تو دستا و زیر یه مرد دیگه که دیدیم تلاشمونو زیاد می کنیم که طرفمونو ار ضا کنیم و شایدم یه حس خاصی شبیه به حسادت در ما بر انگیخته شه که با کیف بیشتر و بهتری همسرخودمونو در مر حله بعدی بکنیم و سر شوق بیاریم -عزیزم شهلای خوشگل من نظر تو چیه -این سینا جان از بس منطقی و شیوا و به جا حرف زد و نکات اساسی رو بیان کرد که من دیگه نمی دونم چی بگم . من نظرشو تایید می کنم .اول من و سینا با هم و تو و شیلا با هم . سهراب خانم ذلیل هم نتونست به زنش نه بگه . من رفتم طرف شهلا و سهراب هم رفت طرف شیلا … دیگه فکر و ذهنم معطوف خواهر خانم یا خانم برادر شده بود . من و سهراب با یه شورت و اونا با لباس خواب فانتزی و شورت و سوتین فانتزی تری که زیرش داشتند رفتیم رو تخت . دو تا تخت دو نفره طوری بزرگ و جادار بود که دونفر دیگه هم راحت می تونستند روش سکس کنند . سعی می کردم حواسم فقط به کار خودم باشه . شهلا دراز کشید و منم یه پهلو کنارش قرار گرفته دوباره تو چشای خوشگل و درشتش نگاه کرده گفتم ممنونم از این که ازم حمایت کردی -سینا جون از خودمم حمایت کردم . خیلی هوس تو رو داشتم خیلی . باور کن هر روز منتظر یه چراغ سبز از طرف تو بودم که خودمو تسلیم تو کنم . از همون روز که با سهراب از دواج کردم همیشه آرزوم بود که یه روزی هم خودمو زیر کیر تو ببینم . حتی گفتم با یه سکس ضربدری حال کنم و راضی شدم مردم خواهرمو بگاد تا منم خودمو تسلیم تو کنم .تمام این نقشه ها و استارتش از طرف من بود . دستشو رو شورتم قرار داد و خیلی آروم از پام در آورد وقتی کیرم مثل یک زه از کمان پرید بیرون چشمای شهلا از حدقه داشت در میومد . هوس چشاشو به یه رنگ دیگه ای در آورده بود . تبدیل به التماس شده بود . منم دست به کار شدم . لباس خوابشو از شونه هاش در آوردم . یه سوتینک دور سینه هاش قرار داشت که از شورتشم نازک تر بود . همه به رنگ آبی آسمونی . رنگ دلخواه خودم . وقتی سوتینشو باز کردم و سینه هاش به طور کامل زد بیرون آه و نیمچه فریادی از تعجب کشیدم -اووووووفففففف شهلا جون باورم نمیشه که بعد از چند سال ازدواج این سینه ها رو داشته باشی . درشت و تر و تازه و آبدار . دور نوکشم زیاد قهوه ای و تیره نشده . جوووووووون . با اجازه . اینو گفتم و لبمو گذاشتم دور نوک سینه اش . پشت به شیلا و سهراب قرار داشتم تا اونا رو نبینم و تمرکزم بهم نریزه . هر چند می دونستم که کیر داداشی کیری نیست که شیلا اونو به کیر من تر جیح بده . ولی این اطمینانو داشتم که شهلا به انواع و اقسام مختلف دو باره خودشو در اختیار من میذاره یعنی جدای از این محفلها حتی اگه شیلا هم نفهمه . واسه چند لحظه ای هوس درددل به سرم افتاد و لبمو از دور سینه شهلا بر داشتم -یه چیزی بگم شهلا جون -بگو جون دلم -راستش منم تو رویاهام دوست داشتم یه روزی کیرمو توی کوست توی کونت ببینم . تورو تو بغلم داشته باشم و بهت بگم کشته مرده اتم .-پس چرا این قدر ناز داشتی واسه سکس ضربدری -راستش نمی تونستم شیلا رو با یکی دیگه ببینم .-یعنی من ارزششو ندارم ؟؟ناراحت نباش اون کیری نیست که کیر تو رو عقب بزنه .. همچین بهت حال بدم و باهات حال کنم که اینجا در واقع من و تو سود کرده باشیم عزیزم .. دستمو دور کمرش حلقه زده سرمو گذاشتم رو شکمش و شروع کردم به بوسیدن ناف و شکمش و یواش یواش رفتم پایین تر . با دهن و دندونام شروع کردم به بازی کردن با شورت نازک و همرنگ سوتینش . کس قشنگ و ناز و آبدارش از پهلوها زده بود بیرون -وایییییی شهلا جون این دیگه چیه . چه خوشگل برقش انداختی -خوشحالم که تونست نظرتو جلب کنه .یه خورده کونشو از زمین کند و بهم گفت دست بکش ببینم از این یکی خوشت میاد ؟؟-اوووووخخخخخ چقدر یه دست و بر جسته و خوش مدله . صدامو آوردم پایین و گفتم از کون شیلا بهتره -اینا هیشکدومشون بدون حکمت نیست . می دونستم از کس براق خوشت میاد و آبی آسمانی هم هوستو زیاد می کنه و کون گنده رو هم دوست داری -تو اینا رو از کجا می دونستی ای کلک .. -خب ما زنا اینیم دیگه -حالا می فهمم بیخود نبود که این چند روزه شیلا به موهای کوسش اجازه داد یه خورده رشد داشته باشن و امروز هم قر مز پوشید . خواست خودشو واسه داماد یا همون برادر شوهرش هوس انگیز کنه . شورتشو در آورده و با اشتهای زیاد رفتم سراغ کوسش . یه نموره ای درشت تر و گشاد تر از کس شیلا بود ولی با این حال خوراک خوشمزه ای برای کیرم بود حداقل دیگه اینو نمی گفت که اوخ دردم گرفت بکش بیرون . میزان کن . دوباره بذار تو . با سوراخ کون شهلا بازی کرده و بینی خودمو رو کوسش قرار داده و چوچوله هاشو گذاشته بودم تو دهنم میک می زدم . بر خلاف شیلا که سعی می کرد ساکت تر باشه اون جیغش در اومده بود -سینا سینا جاااااان جاااااااان بخوررررر بخوررررر. در سیر و سلوک هوس تو دارم می سوزم تا به کیرم برسم .میخوام مراد خودمو ببینم اون کیری که منو به عرش می رسونه لمسش کنم . عزیزم پاشو یه دور بچرخ کیرتو بنداز رو دهنم . از جهت مخالف کوسمو بخور . منم دل دارم .-شهلا تو دیگه کی هستی . یه لحظه تصادفی نگام رفت طرف خانمم و برادرم . اونا خیلی از ما جلوتر بودند . برادر به نم نمک حال کردن اهمیتی نداد . کیر قلمی و متوسطشو کرده بود تو کس شیلا . دلم رفت . واسه یه لحظه فراموش کردم که یه کس دیگه زیرم خوابیده . داشتم عصبی می شدم . با خودم فکر می کردم این چه خریتی بود که من کردم . با این که کیرم تو دهن خواهر خانم یا خانم برادرم بود ولی تحت تاثیر گاییده شدن خانمم قرار گرفته دلم تیر می کشید -سینا حواست کجا رفته . سوراخ سوراخه دیگه از جاش بلند شد و مثل شیلا قمبل کرد .. جاااااان عجب بچه کونی داشت و چه سوراخی تنگ تنگ . می دونم برادر بی عرضه من کونشو نکرده بود . اون زیاد به کون کردن اهمیتی نمی داد ولی من سوراخ کون شیلا رو روون کرده بودم . همون شب اول همراه با کس ترتیبشو داده بودم .-شهلا تا حالا به برادر کون ندادی درسته ؟؟-تو اگه بخوای به تو میدم -مگه برادر هم می خواست ؟؟-اوح چه جورم . اوایل خوشش نمیومد ولی چند بار که پشت چراغ قر مز گیر کرد گفت اشکال نداره از چراغ زرد هم با احتیاط ردشیم بد نیست ولی آرزوی کونو به دلش گذاشتم . از دردش هم می ترسیدم .-کیر من که خیلی بدتره -عوضش خودت خیلی بهتر و خواستنی تری . دونفری میدونداری می کردیم . کاری نمونده بود که با این خواهر خانمم نکرده باشم جز فرو کردن کیر تو کوسش . اون هنوز در یه حالت قمبل کرده پشت به من و زانوهاش هم رو تشک قرار داشت . ته کیرمو از زیر چسبیدم به سقف کس شهلا و با فشار و اصطکاک شدید روی کوسش و از بالا تا پایین حرکت داده و تماس بر قرار می کردم -شهلا عزیزم خیسی داغ کس داغت کیر منو داغ کرده -اوخ نگو هر وقت جوش آورد خالیش کن تو کوسم تو بدنم می خوام گوشت تنم شه -دوست دارم تو هم حال کنی اول تو جوش بیار بعدا منم دو جوشه اش می کنم .چندین بار که با فشار روی کیرمو به زیر کوسش مالیدم در یه حرکت ناگهانی به سر کیرم فرمان حمله رو صادر کرده و فرستادم تو کس شهلا . واسه یه لحظه بازم بی اراده سرم رفت طرف شیلا . اون حالا طاقباز قرار داشت و کیر برادر سهراب تو کوسش بود و جفت سینه هاش هم تو دستای برادرم بود . چشاشو باز و بسته می کرد و هر چند ثانیه یه بار یه نیم نگاهی به طرف من مینداخت . چی ؟؟اون خوشش میومد ؟؟درسته برادر مثل من خوش کیر نبود ولی به هر حال واسش یه کیر جدید و تازه بود و درش ایجاد تنوع می کرد . دوباره داشتم آتیش می گرفتم . سهراب داشت یه کس تنگ رو می کرد که به کیرش بیشتر حال می داد و شهلا هم داشت با یه کیر کلفت تر گاییده می شد که به کوسش کیف بیشتری می داد . خب منم از کونش و تن تپلش لذت بیشتری می بردم .. بر شیطون لعنت .. این شیطون لعنتی تو این دامی هم که ما رو انداخته ولمون نمی کنه .. یه فحش دیگه به ابلیس داده و انرژی منفی رو از خودم دور کرده سعی کردم فقط به شهلا فکر کنم و حس کنم که اون مال منه . به کونش چنگ انداخته و دو طرف گوشتاشو می آوردم بالا و کیف می کردم . با این کار طوری به اوج هوس می رسیدم که اگه یه هوس سنج به کیرم وصل می کردند درجه اش می پرید و هوس سنج منفجر می شد . دوست داشتم بدون این که شیلا رو ببینم کاری کنم که اون بیشتر توجهش به این طرف جلب شه و ببینه که شوهرش چه جوری داره با لذت و هوس زیاد خواهرشو میگاد . ظاهرا شهلا هم حس کرد که منم این جوری میخوام و تازه خودشم دوست داشت حال شوهرشو بگیره و از اینا گذشته کیر منم اونو به تحرک وا داشته بود و مجبور بود یه جوری خودشو خالی کنه . هر چه دور و بر کس شهلا رو پاکش می کردم و روی کیرمو تمیز می کردم با این حال در جا محوطه خیس می شد -عزیزم همه هوسه . همه عشقه .همه نیاز به کیرت داره بکن .. کوسسسسس هوسسسسسی منو بکن .. بکن .. بکن -جووووووون شهلا شهلا دارم دیووووونه میشششششم -نه نه نه نه نههههههه من دیوووووووونت شدم .. حق نداری تا ارضام نکردی دیوونه شی -شدم شدم شهلا .کونت دیوونه ام کرده . کوست دیوونه ام کرده -گرسنه ام .. تشنه ام .. سیرم کن .. سیرابم کن …. لذت گاییدن شهلا دیگه فکر اون وری ها رو از سرم خارج کرده بود -شونه هامو بمالون .. داره میاد داره می ریزه .. آبم میخواد بیاد .. صدای سهراب در اومد -چه زود شهلا . من که یک ساعت باهات ور می رفتم تو ارضا نمی شدی -سهراب حواست به خواهرم باشه که اونو سر حالش بیاری . کیر داریم تا کیر . شیلا حالا می فهمه من چی دارم می گم و چی می کشم . اوخ اوخ اوخ بمال بمال تند تر بکن … شونه هامو کمرمو همه جامو .. سینا .. عشق من … شهلا با سینه هاش ور می رفت و من هم در حال گاییدن کوسش شونه ها و کمرشو ماساژمی دادم . یک دفعه یه فریادی کشید که ساختمون به لرزه در اومد .. از هیجان نمی دونست چیکار کنه -جااااااان فدای کیرت اومد اومد اومد .سهراب شیلا من ارضا شدم . سینا من دو ر کیر تو رو طلا می گیرم . تو رو دیگه واسه همیشه و هر وقت که دلم بخواد از شیلا قرضت می گیرم . من و خواهرم این حرفا رو نداریم . آب بده آب بده می خوام بریز بریز بریز .. زیاد بریز بریز . همه شو می خوام هر چی تو کمرته میخوام .پهلوهاشو تو میون دو تا دستام گرفته و با چند ضربه و فشار دیگه با پایان حس و هوسم آب کیرمو ریختم تو کس شهلا خواهر خانم خوشگل و کار درست خودم .-عزیزم عزیزم عزیزم هیچوقت این جوری از خالی کردن آب کیرم لذت نبرده بودم . بازم سرم رفت طرف خانم و برادرم .. سهراب خیس عرق شده بود .. می دونستم به این زودیها شیلا رو ار ضا بکن نیست . من با این کیر درشت و انواع و اقسام تر فند ها اونو به زور ارگاسمش می کردم چه برسه به سهراب کیر قلمی .. دیدم غنچه لبای شیلا خانوم باز شد و میگه سهراب جون راضی شدم . آب کیرتو میخوام .. آب کیرتو میخوام .. معلوم نبود آب کیر برادر کجا قایم شده بود و از خستگی بیرون نمیومد . از این طرف شهلا ازم خواست که با ملایمت کونشو بگام -میخوام به عزیز دلم به سینا خوشگله کیر دراز و کیر کلفت خودم شیرینی بدم . کونمو میخوام امشب با کیر سینا افتتاح کنم . به افتخار این شب عزیز و فراموش نشدنی .-شهلا تو این کونو ندادی که من افتتاح کنم حالا مرغ همسایه غازه ؟؟-آره عزیزم مرغ همسایه غازه . چون کیرش درازه . راه کون من واسش بازه -زن برادر تازه کوست واسم نازه . یه سری از آبهای پس زده کیررو فرستادم طرف سوراخ کون شهلا و خیسش کردم . کیرمو چسبیدم به سوراخ خیلی تنگ و کوچولوی شهلا .. خانم برادر از درد دستاشو می زد به زمین تا این که یه خورده فضای داخل سوراخ کونشو باز کرد . یه جایی واسه خودش پیدا کرد آروم گرفت . خیلی یواش کیرمو تو کونش حرکت می دادم -جاااااااان کون دادن هم چه حالی میده دفعه دیگه کاری میکنم که بیشتر بهت خوش بگذره . چه حالی می داد تماشای کون شهلا جون . شیلا به سهراب گفت بکن تو کونم کونمو بکن . منم می خوام تو کونمو افتتاح کنی . بازش کنی . می خوام واسه اولین بار بهت کون بدم .. حرصم گرفته بود -شیلا واسه چی دروغ میگی .من سینا که تا حالا بیشتر از پنجاه دفعه گذاشتم تو کونت که .. می خوای سر برادر منو کلاه بذاری ؟؟از خجالت سرخ شد و دیگه کم آورد . آیا علاوه بر در آوردن لج من می خواست یه آس کنار آس شهلا بذاره ؟؟یعنی تا حالا واسه خواهرش تعریف نکرده بود که به من کون داده . تو کون شهلا جون آب نریختم فقط چند دقیقه ای اونو گاییدم و یواشکی زیر گوشش گفتم که وسط هفته یه بعد از ظهری میام کاملتر با هم صفا می کنیم . فقط کوچولوتو خوابش کن . گل از گلش شکفت . اون طرف کیر سهراب تو کون شیلا در حال مانور دادن بود . سهراب هم واسه این که لج زنشو در بیاره می گفت آخیش بالاخره یکی پیدا شد که درکم کنه و به من کون بده . جوووووون چه کیفی داره کون کردن . شهلا که بهم از این حالها نمیده . سهراب سهراب جونم وقتی کیر تو توی کون منه تازه می فهمم کون دادن چه لذتی داره . کیر سینا همش دردم میاره . حس می کنم داره پاره ام می کنه .. آب کیر برادر به دیدن کون و سوراخ کون خانم من هیجان زده شد و بر گشت سر جاش و حرکتشو به طرف کون شیلا شروع کرد .. کون شیلا آن چنان بیحالش کرده بود که موقع آب ریختن تو سوراخ کونش داشت بیهوش می شد . وقتی که سهراب کیرشو از کون شیلا بیرون کشید و آب های بر گشتی از کونشو دیدم دنیا داشت رو سرم خراب می شد ولی باید به این وضع عادت می کردم . این تازه اولین جلسه ما بود . شیلا با انگشت بهم اشاره زد که برم طرفش . دوست داشتم حالشو بگیرم و نرم ولی خانمم بود و مال خودم . از این به بعد باید خودمو بهش نشون می دادم . نشون می دادم که از برادرم بالاترم . برادر رفت سراغ زنش و منم رفتم طرف همسرم -پاکم کن سینا آب کیر سهرابو پاک کن .-چشت هشت تا شه خودت پاکش کن -چیه زنتو زیر کیر یکی دیگه دیدی حسادت می کنی ؟؟من چیکار کنم که تو تا می تونستی خواهرمو گاییدی و دم نزدی . نذاشتی یه دروغ هم تحویل سهراب بدم و آبرومو پیشش بردی .-چیه این قدر حرص می خوری ولی خواهرت عجب بچه کونی داشت -منم برم ورزش کونم بر جسته میشه . تازه اون شکمش هم چربی داره . مردا همش عاشق اندامهایی مثل اندام منن -مثل این که سکس ضربدری خوب بهت حال داده -سینا من فقط با تو حال می کنم . این قدر حالمو نگیر . کمر و تنم فقط سنگین شده . اون نتونسته ارضام کنه -پس واسه چی گفتی ارضا شدی و می خواستم به تو برسم …. کیرمو ساک زد و آماده اش کرد .اونو طاقباز خوابوندمش و تو چشاش نگاه کردم و بهش گفتم می دونی که چقدر دوستت دارم -آره می دونم . حتی گفتی که به خاطر من این سکس ضربدری رو قبول کردی . ولی شما دونفر خیلی بیشتر کیف کردین .-به من چه مر بوطه برادر خایه نداره . دستامو بردم زیر کمر شیلا و خودمو انداختم روش و کیرمو تا ته فرو کردم توی کوسش . زیر گلو و شونه هاشو غرق بوسه کردم . این بار شیلا بود که جیغ می زد و هوسشو نشون می داد .طوری هم ملات فریاد هاشو زیاد کرده بود که می خواست به شهلا نشون بده که من سینا شوهر اون هستم -عزیزم بزززززززن با کییییییررررت کوسسسسسمو بکن . نششششششون بده که این کیییییییرررررررت مال کوسسسسسسمه مال منه .بگو دوسسسسسستم داری بگگگو مال منی . عشق منی . بگو کوسسسسسسمو میخوای . بگو که تنگ تنگه .یه نگاهی به شهلا که سمت چپم قرار داشت انداخته و یه چشمکی به هم زدیم و خیلی آروم بهش گفتم که دوستت دارم .کیییییرررررم فدایی کوسسسسسسته عاشقته -چرا بلند تر نمیگی طوری که همه بشنون …. اون طرف سهراب کیرشو فرستاده بود تو کس زنش ووقتی یه خورده سفت ترش کرد درش آورد به سمت سوراخ کون عیالش -حالا دیگه به دیگران راحت کون میدی به ما که شوهرتیم نه -غریبه که نبود داداشت بود .. تازه باید ازش تشکر هم بکنی .که اگه اون نیود این کون گشایی رو نمی تونستی انجام بدی .. باشه تو هم بذار . رفت که کیرشو فروکنه تو کون زنش شل شد و کله کیرش به چپ و راست منحرف می شد .-مرد حالا کوتاه بیا فردا که روبراه شدی خودم ردیفت می کنم .. از این طرف هم با شدت در حال گاییدن خانمم بودم . صحنه های کس و کون دادن اونو که مجسم می کردم نیروم چند برابر می شد . درسته که سهراب زنمو حرفه ای نگاییده بود ولی گاییدن گاییدنه . سکوت پیوسته شیلا نشون می داد که به لحظه ار گاسم نزدیک شده .. سرشو این طرف و اون طرف تکون می داد و قبل از این که جیغ بکشه واسه این که حالا در روز اول کاری ما شهلا جونم حساس نشه لبامو رو لبای همسرم قرار دادم و وقتی که ار ضا شد منی خودمو ریختم تو کس تنگ همسر قشنگ و سعی کردم روش فشار نیارم که بچه مون اذیت نشه .. بعد از اون تا نزدیکای صبح چند بار دیگه دست عوض کردیم و سکس دو به یک هم داشتیم . این برادر رفته بود یه وایاگرا خورده بود و کیرش فعال تر شده بود و بهتر می گایید .بالاخره یه توفیقی شد که زنا به دو کیر خوردن عادت کنند . آخر کار سهراب دچار سردرد شد و من دو تا زنو با هم داشتم . کیرمو از کس این می کشیدم بیرون و بعد فرو می کردم تو کس اون که شیلا بهم گفت داداشت تنهاست بده برو پیشش -چیه حسادت می کنی ؟؟باید دیگه عادت کرد .-خب این اول کاره و تا گرم بیفتیم و قلق کارو بگیریم هنوز کلی راه داریم . رفتم پیش برادر وقتی هم که بر گشتم دیدم چه جور به پر و پای هم پیچیدن و دارن لز می کنن -ببینم شیلا تو که این جوری نبودی. با همه این بر نامه ها خیلی بهمون خوش گذشت . قرار شد شب جمعه دیگه این بر نامه رو تو خونه خودمون پیاده کنیم .. من و شهلا یه بار وسط هفته سیر سیر با هم عشقبازی کردیم .. بازم پنجشنبه ای دیگه رسیده بود . دوباره هیجان زده شده بودیم . شیلا منو یه گوشه ای کشید و گفت سینا اگه میخوای حرفاتو گوش کنم و همیشه هواتو داشته باشم تو هم باید امروز همراهیم کنی .-چیکار باید بکنم -امروز دیگه هر مردی اول باید بره سراغ زنش .. پایان ..نوشته ؟

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *