برا اولین بار از جلو

0 views
0%

سلام من نوید هستم و الان 23 سالمه،این خاطره ای که میخوام الان براتون تعریف کنم بر میگرده به 3 سال پیش،وقتی من برا اولین بار کیرمو وارد کس دوس دخترم کردم(من به دلایلی اسمو تغییر دادم،دوست دخترم هستی من 2 سال باش بودم،به معنی واقعیه کلمه عاشقش بودم،ماه رمضون 86 باش آشنا شدم و رمضون 88 ازش جدا شدم)اول از اندامش بگم خدایی برا من واقعا فرشته بود قد تقریبا 170 وزنش 55 کمر باریک،رون تو پر،صورت مث ماه خلاصه واقعا جذاب و سکسی بود.من . هستی 1 ساله اول با هم سکس داشتیم اما نه داخل کنم فقط به قول معروف عشق بازی،اما اون روز من کیرمو وارد کس نرم و تنگ و گرمش کردمقضیه ا این قرار بود که اون روز طبق معمول هستی اومد خونمون و ما مث همیشه شروع کردیم ا هم لب گرفتنو همدیگرو کم کم لخت کردنو عشق بازی.من همیشه فقط سر کیرمو تو کسش که اسمشم وفا بود میکردم(اینم بگم که اسم کیر من صفا پشت مو بود که بش صفا میگفت . اسم کس هستی وفا بود،اسم کون ناز و تنگش جفا و اسم سینه هاش موش موشی)اون روزم طبق معمول یکم ا کیرمو کردم تو کسش که یهو ندونسته یکم بیشتر رفت تو که هستی یه ااااااااااااخ بلند گفت،گفتم چی شد؟گفت نویدی فک کنم تا ته رفت تو،گفتم پس چرا خون نیومد؟که بش شک کردم،خلاصه بعد کلی دعوا و مرافه بش گفتم که تو به من دروغ گفتی و قبل من رابطه داشتی و قبلا پاره شدی،که با صدای لرزون و گریه زاری گفت نه به خدا نویدی،آخه چرا اینطور شد؟چرا من اینقد بدبختم؟(آخی فدا اون صداش بشم الان دلم براش تنگ شد ای خداااااااا)بعد کلی حرف زدن بش گفتم پس فردا میریم دکتر که معاینه شی.من تو دانشگاه یه استاد تنظیم خانواده داشتم به اسم دکتر امیری که زنشم دکترامامایی داشت،رفتیم پیش خانم دکتر امیری برا معاینه که دکتر بعد معاینه گفت آقا این دختر پردش ارتجاعیه و تا وقتی زایمان نکنه،اونم زایمان طبیعی پردش پاره نمیشه اما یه پایه داره که اون پایه پاره شده که از نظر پزشکی الان ایشون خانم هستن و گفت که اون پایه هم همین تازگیا پاره شده،خلاصه از اصل مطلب دور نشیم بعد اومدن بیرون از مطب دکتر رفتیم خونه ما که هر روز ا ساعت 8 صبح تا 2.30 خالی بود،همین که وارد خونه شدیم هستی اومد جلو و دستشو گذاشت رو شونمو صورت ماهشو آورد جلو و لب نرمشو گذاشت رو لبم،واااااااای که چه آرامشی بم داد،میمردم براش،بعد گفت نویدی حالا خیالت راحت شد؟من دیگه برا همیشه مال توام،گفتم آره فدات شم آرهبعد طبق معمول پشت در رو انداختیمو رفتیم تو اتاق من،من رفتم یه گوشه نشستمو هستی هم رفت مانتو و روسریشو در آورد و با شلوار لی و یه تاپ قهوه ای که خودم براش گرفته بودم اومد بغل دستم نیشست،بعد با دو دست یه دستمو گرفت و نوازش میکرد و لبمو می خورد(به خدا عاشقش بودم،راستی یادم رفت اینو بگم من ماه رمضون 87 رفتم خواستگاریش،درست بعد 1 سال آشنایی که پدرش خیلی آدم منطقی بود و تنها شرطی که گذاشت کار من بود که من باید کار پیدا میکردم)بعد کلی لب گرفتن آروم منو خوابوند و اومد روم خوابید،وای که چه سینه های نرمی داشت،نرمیه موش موشی رو کاملا حس میکردم،بعد خیلی آرومو یواش تاپ خودشو بلوزو آستین رکابیه منو درآوردو اومد بخوابه روم که من گفتم یه لحظه واسا،بعد شلوار دوتامونو سوتینه هستی رو درآوردمو(فقط شرت پامون بود) هستی رو خوابوندمو خودم خوابیدم روش،وااااااااااااای کیرمو که شق شده بود ار رو شرت به کسش می مالوندم،دیوونه کننده بود(همیشه تو سکس این حرکات ا خود سکس بیشتر حال میده،برا من که اینطوره)کیرم لا کس خیس و واقعا تپلش گیر میکرد بهد یهو ول میشد،هستی عزیز دیوونه میشد با این حرکات.بعد آرومو خیلی با ملایمت شرت هستی بعد شرت خودمو در آوردم،دوباره خوابیدم روش به محض اینکه کیر شقم بین کس آبدارش گیر کرد یه موج پر شهوت سرتا پامو فرا گرفت،(راستی من اون روز چون میدونستم حتما با هم سکس میکنیم دو تا ترتمادول انداخته بودم بالا تا آبم دیر بیاد)وای که چه حالی میداد می خواستم سریع کیرمو تو کسش کنم اما میدونستم هستی عاشق این حرکاته باز خودمو نیگه میداشتم،بعد هستی خوشگل یه نیگاه تو چشم کرد که بیا بخواب من رفتم زیرو اون ا لبو صورتم شروع کرد به لیس زدن و رفت تا پایین که به صفا رسید.وای سینه هاش که وحشتناک گوشتی بود میخورد به رونم و شهوتیم میکرد واااای یهو یه لیس کوچیک ا کیرم زد وای داشتم میمردم بعد سرشو کرد تو دهنشو کم کم شروع کرد به لیس زدن،حدود یه 5 دقیقه که ساک زد اونم حرفه ای گفتم همه کس بیا بخواب می خوام وفا (کسش) رو بخورم،(زیاد با خوردن کسش موافق نبود چون میگفت حشریم میکنه منم اون لحظه می خوام که صفا بره توش به خاطره همین اذیت میشم)که گفت نه نویدی می خوام بذاری تو وفا وای دیوونم کرد خابیدم روش در گوشش گفتم چشم نفس نوید همین که خوابیدم روش با دستش کیرم و می مالوند،وای منم دست گذاشتم رو کسش خیس خیس بود (همیشه ا اینکه دستم رو، رو کس خیسش میذاشتم خیلی حال میکردم)دیدم مث همیشه خیسه خیسه،برا کیرمم که ساک زده بود اونم خیسو سر بود،وااااااااااااای کیرمو آروم گذاشتم رو کس نازش که یهو گفت نویدی آروم آروم بکن تو،سر کیرمو آروم کردم تو(که این کارو همیشه انجام میدادیم اما امروز میخواستم تا ته بکنم تو)بعد یکم دیگه کردم تو که چشماشو بستو یه اه بلند کشید،گفت همه کس آییی درد داره،بکن بکن…… با اینکه 2تا ترامادول خورده بودم اما میخواست آبم بیاد از بس کسش تنگ و گرمو لیز بود،خلاصه کم کم کردم تو تا اینکه دردش براش کمتر شدو میگفت آآآآآآآآآآآآآآآآآآی نویدی کشتیم فدات بشم آیییی .واقعا این حرفاش خیلی روم تاثیر میذاشت،حدود 5 دقیقه که به این حالت کردمش گفت نویدی میخای بیام روت؟با سر گفتم آره،من رفتم زیر اومد روم نشست بعد با دست چپش کیرمو تنظیم کردو کردش تو وفا جونم آآآآآآآآآی که این پوزیشن چه حالی میداد بالا پایین میکردو دستشو گذاشته بود رو سینم،منم با دستام داشتم موش موشی رو میمالوندم،(از چهرش میفهمیدم که داره درد میکشه اما چون اولین تجربه سکس کاملش بود دردو داشت همراه با حال تحمل میکرد)یه 3.4 دقیقه که گذشت دیدم یه لحظا ریتمشو آروم کرد و دست گذاشت رو صورتمو آآآآآآآآآآآآآآه خیلی شهوتی کشید،بهد بش گفتم خانومی بلند شو و دستاتو بذار رو دیوارو خودتو خم کن،بعد اینکه خم شد سر کیرمو با آب دهان خیس کردمو از پشت کردم تو کسش،تند تند تلمبه میزدم داشتم دیوونه میشدم آی که چه حالی میداد همینطور که داشتم میکردم یه حرکتی کرد که واقعا بهم حال داد همینطور که خم شده بود و من داشتم میکردم دستشو آورد و از پابن تخمامو گرفت و مالوند،واااااااااااای نمیدونین که چه حال میداد،بعد چند مین هستی وایساد نه کامل وایسه طوری که من دستمو گذاشته بودم رو سینه هاش و داشتم میمالوندم اونم سرشو برگشتونده بودو داشتم لباتشو میخوردم،یکم تو این حالت کردک تو کس با حال و تنگش و دوباره خوابیدیمو اون رفت زیر و تو اون حالت حال کردیم دیگه کم کم داشت آبم میومد(البته هستی تو این مدت چندین و چند بار ارضا شد،خودم از آی و اوی کردنو صداش حدس میزدم) که کیرمو سریع کشیدم بیرونو حالت گربه ای واسادم رو هستی و اونم سریع اومد کیرم گرفتو تند تند می مالوند که یهو آبم اومد . ریختم رو سینش،ووووووااااااااااااااایییییییییی هیچ وقت به این با حالی ارضا نشده بودم،بهد همینطور افتادم رو هستی،حدود 3.4 مین همینطور بی حال روش بودمو آروم و نصفه نیمه لب از هم میگرفتیم و خودمونو به هم میمالوندیم(چون آبمو ریخته بودم رو سینش خیلی حال میداد لیز شده بوده و قلمبگیه سینش که در اون حالت به سینم میخورد خیلی حااااااااااااااال میداد.بعد بلند شدیم و یه لب طولانی از هم گرفتیمو کم کم و آروم آروم شروع کردیم به لباس پوشیدن،من لباسامو کامل کردم تنم اما هستی تاپ و شلوار و کرده بود تنش و هنوز مانتو و روسریش مونده بود،رفته بود جلو آینه که صورتو موهاشو درست کنه که رفتم از پشت گرفتمش . کیرمو که بازم راست شده بود از رو شلوار میمالوندم به کونه نازش،با دستمم سینه هاشو میمالوندمو لب ازش میگرفتم که هستی گفت نویدی دیگه لب نگیر چون رژ زدم 2باره پاک میشه،خلاصه اون روز خیلی حال کردم.امیدوارم که شما دوستان از خوندن این ماجرا لذت برده باشید اما ازتون میخوام که فوش به هستی ندین چون هنوزم با اینکه 7.8 ماه هست که دیگه طعم لباشو گرمای وجودشو حس نمیکنم اما هنوز یه حس عجیبی بش دارم و دوسش دارم.دوستان من پایان تلاشمو کردم که حس و حال و بهتون انتقال داده باشم،امیدوارم که اینطور بوده باشه.بااااااااای(اگه خواستین بازم خاطره سکسی دارم،میذارم براتون،این اولین خاطره سکسی بود که تو نت گذاشتم)نوشته نوید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *