بردگی من و خواهر جنده لاشی ام

0 views
0%

ما خانواده پنج نفری هستیم که خواهر بزرگم ازدواج کرده، خواهر کوچکتر از اون که الان 23 ساله فرشته ست که دانشجوست. من فرزین هستم 20 سالمه. من از 14 سالگی کون میدم، اولش شوخی بود و بچه بازی ولی بعدا جدی شد. راستش خوشگلم و پوستم سفید و جز اطراف کیرم مو ندارم از اول هم بچه های محل و فامیل برام تیز کرده بودن منم کم کم گی شدم. معمولا هفته ای یکبار میدم الان که حرفه ای شدم پول میگیرم. یکی از مشترهام محسنه که سر خیابون بوتیک داره 28 سالشه و مجرده. بعضی وقتا بهش میدم کیرش حدوده 20 سانته. من بی غیرتم و دوست دارم موقع دادن بهم فحش بدن. خواهرم دختر لاغراندامه و لباسهای تنگی می پوشه تابلو چند تا دوست پسر داره که مطمئنم چند بار بهشون داده. خودم چند بار تو گوشیش حرفای سکسی با چند تا پسر رو خوندم که از کس و کونش می گن.یه بار که به محسن کون می دادم گفت فرزین، فرشته رو گائیدم؟ گفتم آره، با کیر کلفتت. گفت دفعه بعد کس فرشته رو با کونت یکی می کنم. منم گفتم خودم کیرتو تو کس جنده لاشی اش می کنم. گفت می دونی چند بار تا حالا کردمش؟ گفتم 100 بار؟ گفت نه چهار بار. همینجوی می گفت منم حال می کردم. تا کارش تموم شد من خوابوند و کیرش رو کرد تو دهنم تا آبش اومد. بعد از گائیدنم گفت جدی می گفتی می خوای تو رو با فرشته بکنم؟ من گفتم مگه تو جدی گفتی که چهار بار گائیدیش؟ گفت آره؟ چیه به غیریتت برخورد؟ گفتم نه اما فک نمی کردم. گفت خانواده تو این محل را تغذیه می کنند. خواهرات و خودت، حتما مامانت هم جوونیاش کسی بوده واسه خودش. گفتم چطوری کردیش؟ گفت هیچی اومد مغازه از ریخت و حرکتش معلوم بود جنده لاشی اس، منم یه شلوار دادم بهش و کس گرفتم. گفتم مگه پرده نداره؟ گفت گرفتی ما رو؟ میگم جنده لاشی اس. همه محل و دوستات کردنش. خودش می گفت تو دانشگاه به همه میده. گفتم جدی؟ گفت بیا یه لحظه، گوشیش رو برداشت و یه اس ام اس فرستاد به شماره فرشته سلام کس خانوم، مادر جنده لاشی کی بهم کس میدی تخم حروم؟ من همون جور لخت وایساده بودم. چند دقیقه بعد اس ام اس اومد از شماره فرشته کس مفتی نداریم هر وقت اون ست رو بهم دادی، کس میدم بهت. خشکم زد.خیلی تعجب کردم، محسن زد تو سرم گفت بی غیرت خواهرت جنده لاشی است کیرت شق شده؟ گفتم آره حشری شدم، کاش ازش یه فیلمی می گرفتی می دیدم کسش چقدر گشاده. گفت خوب دفعه بعد که آوردمش تو هم بیا با هم می کنمتون. خیلی حشری شدم، گفتم اگه تو کمرت چیزی مونده یه دفعه دیگه منو بگا. گفت بی شرفی مث تو ندیدم بشین ساک بزن. یه دور دیگه منو گائید. همش به فرشته فحش می داد منم کیف می کردم. قرار شد هر وقت فرشته را جور کرد بگه با هم بدیم بهش. رفتم خونه. تا فردای اون روز از فکرش در نیومدم. زنگ زدم به یکی از بچه محلام. پیمان یکی از بکن های قدیمی منه. گفتم که حشریم، بیام بکنی؟ گفت خونه خالی نیست. اما بذار ببینیم جائی جور میکنم. گفتم حتما جور کن بدجور حالم خرابه. نیم ساعت دیگه زنگ زد. گفت خونه پسرعموم خالیه بریم؟ گفتم اونم هست؟ گفت آره. گفتم کیر تو دهنت می خواستم فقط به خودت بدم. اومد دنبالم. آژانس گرفت رفتیم خونه پسرعمو.پیمان در زد. فریبرز اومد دمه در. خلاصه وقتی خواستن من رو بکنن به پیمان گفتم به من بگو فرشته و فحش بده، فریبرز گفت فرشته کیه؟ پیمان گفت خواهرش. فریبرز گفت قربونه کس خواهرت بشم. اون دو تا من رو گائیدن. بعد به پیمان گفتم دوست داری فرشته رو بکنی؟ گفت نه پدر این چه حرفیه. گفتم راست می گم، گفت اگه تو بگی چرا که نه دختر به اون خوبی؟ گفتم تا حالا کردیش؟ یه کم من من کرد گفتم پیمان تو که می دونی من بی غیرتم واسه مهم نیست فقط می خوام مطمئن بشم، گفت آره سه بار، پولی میده. دیگه جندگی فرشته واسم اثبات شد.منتظر تماس محسن بودم. چند روز بعد بهش اس ام اس فرستادم گفت بذار یه جونی بگیرم، اون روز شیره جونم رو کشیدی. بالاخره بعد چند روز محسن زنگ زد. چه طوری بی غیرت؟ خوبم. عصر قراره خواهرت رو بکنم. جدی؟. آره. ببین. میای خونه تو اتاق قایم میشی و کس دادن خواهرت را تماشا می کنی. گفتم نه می خوام با هم ما رو بکنی. گفت ای پدر تو دیگه کی هستی؟ بیا حلش می کنیم. عصر رفتم خونه محسن. رفتم تو. قرار شد من باشم تا فرشته بیاد. منتظر شدیم، محسن داشت خاطرات گائیدن فرشته رو می گفت. که ایفون زنگ خورد، رنگم پرید، محسن در را باز کرد. رفت تو حیاط و چشم فرشته رو گرفت، اومدن تو، محسن گفت حدس بزن، کی اینجاست. گفت کیر تو دهنت من فقط قراره به تو بدم اون دفعه که با بیژن (شریک محسن) منو کردین دو هفته نمی تونستم راه برم. گفت نه پدر این رو واست کمک آرودم، گفت جنده لاشی آوردی؟ گفت نه کونده و چشمش رو باز کرد. فرشته تا من رو دید جا خورد. گفت تو اینجا چیکار می کنی؟ محسن چرا اینکار رو کردی؟ محسن گفت پدر خودش گفته شما همکارید. دستش رو گرفت و آورد جلوتر. من لبخندی زدم.محسن گفت زودباشین لخت شین تخم خرومها که کلی کار دارم باهاتون. جفتمون خجالت می کشیدیم. محسن گفت اصلا خودم شروع می کنم. شلوارکش رو کشید پائین. جفتمون رو نشوند رو زمین و به طرف کیرش برد. شروع کردیم به زبون زدن و کم کم ساک زدن. هر دومون پررو شدیم. محسن آه میکشید. از گوشم گرفت و بلندم کرد و گفت بی غیرت لاشی خواهر جنده لاشی ات رو لخت کن بکنمش. رفتم طرفش، مانتو و لباس هاش رو در آوردم. واقعا اندام سکسی داشت. به من گفت سینه اش رو بخور. گرفتمش تو دستم و میک زدم. رفتم پائین کس ماهش رو لیسیدم. محسن گفت حالا تو لبساهای این بچه کونی را در بیار. اونم لباسهای من رو در آورد. کیرم شق شده بودو محسن گفت این رو واسه کی شق کردی؟ ها؟ گفتم واسه فرشته. گفت ریدم تو غیرتت بشین می خوام جلوی خواهرت کونت رو بگام. زانو زدم. محسن به فرشته گفت بیا کیرم رو خیس کن تا داداشت رو بگام. فرشته کیر محسن رو گرفت تو دهنش و ساک زد، محسن بعد چند ساک کیرش رو آورد گذاشت لب کون من و گفت بی غیرت بزنم تو کونت، سرم و تکون داد گفت بی شعور بگو بذارم تو کونت، گفتم آره. کرد تو کونم. فرشته کنارم نشسته بود یه کم خجالت کشیدم. فرشته گفت عجب حرفه ای هستی باید بهم یاد بدی چطور میشه این جوری کون داد. محسن گفت ببین داداشت چه کسکشه، داره جلوی تو به من میده یعنی به همه میده لاشی، آره فرزین کونی؟ گفتم آره، همیشه دوست داشتم جلوی فرشته بدم.محسن داشت تلمبه می زد، گفت بعد کونت کجا را بگام؟ گفتم کس خواهرم رو. کشید بیرون، گفت نمی خواستم بکنمت فقط می خواستم ببینم چقدر بی غیرتی، که فهمیم آخرشی، تخم سگ باز کن کس گشاده خواهرت رو. فرشته رفت روی تخت و دراز کشید، محسن گفت بی غیرت زودباش لای کسش رو باز کن. من رفتم روی فرشته کیرم نزدیک دهن فرشته بود و کسش نزدیک دهن من. لاش رو باز کردم. فرشته گفت برادرم خوب کسم رو آماده کن تا محسن منو را جر بده. با این حرفش کیرم شق تر شد. محسن اومد گفت خیسش کن توله سگ. کردم تو دهنم، بعد کرد تو کس فرشته. اول آرم کرد تو کسش چند تا تلمبه زد، آورد بیرون گفتم خیسش کنم گفت نه کسش خیسه خیسه. دوباره کرد تو. گفت جنده لاشی من کیه؟ فرشته با ناله گفت من. محسن به فرشته گفت به چند نفر تا حالا دادی جنده؟ گفت خیلللللیییی، جون بی غیرت ببین دارم کس میدم، جون بزن توش محسن، منو محکمتر از برادرم بکن.دیگه تلمبه زدن سریع شد. من رو کنار زد، کشید از کسش بیرون و اومد نشستن رو شکمش و لا پستونی می زد. فرشته عین جنده لاشی ها سینه هاش رو گرفت دور کیر محسن. محسن آهی کشید و آبش اومد به من گفت بیا عین سگ همش رو لیس بزن یه قطره هم نمونه. من سینه های فرشته را لیس می زدم و اب محسن رو می خوردم. فرشته داشت نگاه میکرد و حالش رو می برد. محسن یه گوشه ولو شد. به من گفت نمی خوای خواهرت رو جلوی من بکنی؟ نگاهی به فرشته کردم و رفتم سمتش. تا خواستم بکنم تو کسش، محسن داد زد، هوی مادرجنده من کلی باید پول لباس این جنده لاشی بدم تو می خوای بکنی تو کسش؟ من کسش رو خریدم از کون بذار. فرشته گفت نه کونم درد می کنه. محسن گفت به تخمم، این بچه کونی که کیری نداره تازه بیژن که می کرد اینجوری ناز نمی کردی؟ فرشته گفت خوب مفتی که نبود. محسن گفت حرف نزن بذار بکنه کونتت رو. فرشته به شکم خوابید. لای کونش رو باز کردم و یه کمی زبون زدم. کیرم رو آروم کردم تو کونش فرشته گفت یواش. محسن گفت نگران نباش باتجربه است. آروم تلمبه می زدم. محسن گفت بی غیرت لاشی داری کونه خواهرات میذاری؟ گفتم آره. اومد نشست کنار من، گفت دربیار ببینم. در آوردم خوابید روی فرشته، فرشته گفت جون مادرت از کون نه. گفت کونت رو میخوام چیکار. کیرش روی از لای پاهای فرشته می کشید، دیدم فرشته داشت له میشه زیرش. محسن چرخید و فرشته رو آورد روی خودش، به من گفت ساک بزن، گفتم دارم می ترکم بذار یه کمی بکنم. گفت چی رو؟ گفتم کس فرشته رو. گفت برو بذار کس مادرت این مال منه. گفتم کس نگو. رفتم روی فرشته و کردم توی کس گشادش و تلمبه زدم.فرشته خوشش اومد می گفت جون برادر بچه کونی بزن تو کسسسسم، کاش مردم هم مثه تو بی شرف بود و پیشش کس میدادم به همه ملت. بعد از چند تلمبه آبم اومد کشیدم بیرون و ریختم روی شکمش. محسن هنوز زیره فرشته بود. من وا رفتم، گفت بیا خیسش کن. کردم تو دهنم، بعد گذاشتم لب کس گشاده فرشته، گفتم بکن خواهرم رو. محسن یه تکونی به خودش داد تا دسته رفت تو. زبونم رو آوردم بیرون تا در حین تلمبه زدن کیرمحسن رو لیس بزنم. محسن فقط فحش می داد همه تون می کنم، تخم سگا، مرتضی کچل (بابام) کجائی ببینی خونواده ات رو دارم می گام. بچه کونی مادرجنده خوب کس خواهرت رو جر میدم. گفتم آره محکمتر بزن تا دیگه هوس کیر نکنه. فرشته گفت کس ندم میمیرم، جون جلوی برادر بی عرضم دارم کس میدم. ضربات محسن شدیدتر شد، گفت بکن دهنت الان خواهرت را حامله می کنم. کیر سرخ شده محسن رو کردم دهنم. محسن به فرشته گفت برو کنار میمون. فرشته رو کناری انداخت سرم رو سفت گرفت و همه آبش رو ریخت دهنم. گفت یه قطره بریزه بیرون میدم خواهرت رو همه محل بکنن. منم عمدا چند قطره دادم بیرون. گفتم زود زنگ بزن بیان. فرشته خنده ای کرد و زد رو کسش گفت با وجود این لاشی کسم غم کیر نداره. محسن در برابر جندگی فرشته و بی غیرتی من کم اورده بود. فقط سرش رو تکون داد و گفت گم شید اونور.هر سه خسته بودیم. نیم ساعت دراز کشیدیم که به صدای زنگ موبایل فرشته بیدار شدیم. داشت با یکی حرف میزد. برو پدر کفتار، من کس خوشگلم رو به تو بدم؟ عمرا، هر چی هم بدی نمیشه اون دفعه هم بهت گفتم که از ادمای بدبو بدم میاد، کسشعر نگو میدم برادرم کس دخترت رو جر بده. بعد قطع کرد. عین جنده لاشی های خیابونی حرف میزد خیلی حال کردم. محسن گفت این بچه کونی قراره جرش بده؟ گفت اره خوب منو میکرد، البته باید یه کم منو بگاد تا حرفه ای بشه. منم خندیدم و گفتم اینقدر دادی که کست مث تونل وحدت شده اصلا لذتی نداشت همون کون دادن بهتره. محسن گفت پاشید دیگه گم شید برو تو تویله تون. فرشته گفت اون ست چی شد؟ منم گفتم کونه منو گائیدی کجا برم؟ محسن گفت اولا تو خودت گفتی می خوای با فرشته بهم بدی ثانیا من شریک دارم، دم بیژن رو می بینی بعد. فرشته گفت نه قرار ما این نبود. محسن گفت به تخمم همین که گفتم فردا میای یه کس حسابی به بیژن میدی و میری. فرشته گفت خیلی تخم حرومی این دیگه دفعه آخرمه، محسن گفت هر دفعه این میگی بعد خودت زنگ میزنی. حالا زود کس و کونتون رو جمع کنید برید رد کارتون. من گفتم با هم نریم. محسن گفت همه محل می دونن جفتتون رو می کنم. من گفتم نه اونا که نمی دونن با هم ما رو گائیدی. اول فرشته تو برو بعد من میام.بعد رفتن فرشته، به محسن گفتم عجب گائیدی ما رو. گفت کوفتتون بشه یه کاسه آب اومد ازم. گفتم تو که می تونی همچین کسی رو بکنی چرا منو هم می کنی؟ گفت پدر هر دفعه نزدیک 100 تومن آب می خوره تو با اون پول صد دفعه می تونم تو رو بکنم. گفتم جدا؟ گفت آره. گفتم خوبه از این به بعد خودم واسش مشتری جور می کنم تا چیزی هم گیر خودم بیاد. محسن گفت یعنی شاشیدم تو غیرتت. پاشو گم شو از جلوچشمم. من رفتم خونه. از اون به بعد من و فرشته چند بار با هم گائیده شدیم توسط محسن و بیژن. البته بیژن زیاد منو نمی کرد اما بقول فرشته بدجور می کرد. اینها باعث شد که هم من و هم فرشته در روابطمون راحت باشیم و چند بار شد که وقتی قرار بود بدیم با هم هماهنگ می کردیم. بعدا داستانهائی در این مورد تعریف می کنم. کیر همتون تو کس خواهرام و مادر و من. جونننننننننوشته فرزین

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *