بهای کفش

0 views
0%

سلام.من از این داستانای سکس با محارم زیاد خوندم اما باورش سخته این داستان من هم اولین سکسم هست و با کمال تعجب با دختر عمم.یه دختر با اندام فوق سسکی اما فیس معمولی.تو داستانم یوخده تغییر ایجاد میکنم که تابلو نشه.خوب بریم سر اصل مطلب … این دختر خاله ی مارو برادرم قبلا یه تکونی داده بود بعد برام تعریف کرده بود.من یه ادم سرو ساکتی هستم یعنی مثل داشم مول نبودم که راحت بتونم راضی کنم طرفو.عمم اینا هم تو دهات هم تو شهر خونه دارن.یه بار که رفته بودم دهاتشون زمان برگشت پدر میاد دنبالمون تو ماشین من بودمو دختر خاله و پدربزرگم.یه جا پدرم نگه میداره واسه یه کاری از ماشین دور میشه.من یه کفشی داشتم که رویا (دختر عمم)دوسش داشت گفتم رویا اگه دوس داریش میدمش بت گفت پس بده بهم تا بابات نبینه شاید راضی نباشه گفتم باشه رفتیم کفشو از تو صندوق گذاشتم نو کیفش بعد رو صندلی عقب نشستم طوری که پاهام بیرون بود این دختر خاله خر اومد رو پام نشست (من فکرشم نمیکردم با کفش…)منم دیدم این خیلی خر جلو پدر بزرگم این کارو کرد با دس پاچگی گفتم اخ پام درد گرفت اونم پا شد.یه نگا بش کردم تو دلم گفتم امشب ترتیبتو میدم(اخه شب میومد پیشمون فردای اون روز میرفت شهری که دانشجو بود)خلاصه رسیدیم خونه شب که شد تو اتاقم جا پهن کردم که بخابیم.حالا فکرشو کنین اون منو نگاه میکنه من اونو جفتمون منتظر یه جرقه واسه شروع هستیم. حقیقتش خیلی ترسیده بودم تنم ی جوری بود.خوبیش این بود که ما تو بغل کردن مشکل نداشتیم و همش راحت همو بغل میکردیم.بغلش که کردم جراتم بیشتر شد یه بوس رو گونش کردم اونم جواب داد من لبخندی زدمو اروم لبشو بوسیدم.مرحله اصلی رو رد کردم خلاصه بعد از یکم لب گرفتن دسمو گذاشتم رو کونش واییییی خیلی حس با حالی بود میمالوندمو لباشم میخوردم.رویا جونه ما قیافه آسی نداشت اما کوسو کونشو که دیدم شل شدم.رفتم رو کونشو با انگشتم کردم تو کونش.چون نمیخاستم دردش بگیره اول با 1 انگشت بعد 2 و بعد 3 انگشتی کردم تو کونش.گشادش کردم سر کیرمو کردم تو کونش که یهو اخش در امد گفتم لامسب من 3 انگشتم تو کونت بود اخت در نیومد حالا دودولمو کردم توش اخت در اومد؟گفت این به نظرت دودوله؟باز دوباره اروم کیرمو فرو کردم تو کونش واییییی کاش ادم هر وقت کون میگاد هس دفه اول رو داشته باشه…تلمبه زدنو شروع کردم اونم از بس شهوتی بود که جز لحظه اول دیگه جیکشم در نیومد.چون دفه اولم بود عقلم نمیرسید پوزیشن عوض کنم سنی هم نداشتم اون موقه.ابم که اومد ریختم رو کمرش بعد خودم با کاغذ پاکش کردم.جالب این بود که رویا طوری رفتار میکرد که انگار داشت یجورایی بهای کفشو بم پرداخت میکرد.گرفتم اروم خابیدم کنارش.صبح که پا شدم از خونمون رفته بود.راستی سکس با محارم اصلا خوب نیست من چون از قدیم کینه ی خاله و دخترشو داشتم گاییدمش و برام مهم نبود…اگه از داستانم خوشت نیومد جونه عزیزت فوش ندهپایاننوشته حسن

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *