بهترین سکس شقایق

0 views
0%

سلام من شقایق هستم 19سالمه این خاطره ماله دوسال پیشه که 17سالم بود اگه بخوام از خودم بگم هیکلم سکسیه لاغرم سینه نرم وگردی دارم با باسن برجسته قدم 165 و وزنم50داستان از جایی شروع شد که عاشق برادر دوستم شدم اسمش امیره خیلی پسر داغی بود ورزشکار و هیکلی خیلی سکسی بود هر وقت میدیدمش کسم خیس میشد.یک روز کهداشتم با دوستم از باشگاه بر میگشتم دیدم داداشش اومده دنبالش با اصرار زیاد سوار شدم خواهرش عقب نشست بهم گفت تو جلو بشین بعدش راه افتاد. رسیدیم سر کوچشون به خواهرش گفت پیاده شو با شقایق کار دارم اونم خداحافظی کرد و رفت بینمون سکوت بود تا اینکه بهم گفتشقایق من بهت علاقه دارم من سرم پایین بود داشتم حرفاشو گوش میکردم که دیدم دستشو گذاشت رو پام یهو نگاش کردم دیدم چشماش خماره دستش داغه داغ تا اومدم حرفی بزنم لبشو گذاشت رو لبام واییچه لبایی داغ خوش مزه دلم نمیخواست اون لحظه تموم بشه بهم گفت فردا میام دنبالت با هم بریم بیرون منم قبول کردم شماره همدیگرو گرفتیم و منو دمه خونمون پیاده کرد و با یک بوس خدافظی کردیم.رفتم خونه لباسامو عوض کرم روی تخت درازکشیدم داشتم به این فکر میکردم که تنه لختش چه سکسی میشه تو همین فکرا بودم که دیدم برام اس ام اس اومده گوشیمو نگاه کردم دیدم امیره یک اس ام اس رومانتیک فرستاده بود منم جوابشو دادم تا شب اس ام اس بازی کردیم یک شب بخیر گفتمو خوابیدم.فردا ساعت 10 صبح اس ام اس داد بیا سره کوچتون منتظرتم منم حسابی به خودم رسیدمو رفتم مثل همیشه شیک لباس پوشیده بود وقتی با اون لباس جذب دیدمش وایی یک حال خاصی شدم .سوار ماشینش شدم سلام کردم گفت سلام عزیزم کجا بریم؟گفتم نمیدونم گفت بریم خونه؟گفتمخونه نه .گفتچرا نکنه از من میترسی گفتم نه گفت پس بریم راستش خیلی دوست داشتم یک جایی تنها بغلش کنم سکوتمو که دید خندید گفت سکوت علامت رضایته رفتیم خونه ی دوستش.دوستش نبود گفت رفته شهرستان.رفت میوه اورد خوردیم اومد کنارم دستشو انداخت پشتم تو گوشم با اون نفسای داغش گفتخیلی سکسی شدی عشقم همین جوریم با موهام بازی میکرد من صورتمو به صورتش نزدیک کردم لبموگذاشتم رولبششروع کردیم لب بازی وایی که چه حالی داد امیر تیشرتشو دراورد منو برد تو اتاق روی تخت نشوند همین جور که لبامو میخورد شروع کردبه لخت کردن من مانتومو روسریمو دراوردتاپه تنگی که پوشیده بودمو از تنم کند ازرو سوتین سینمو گاز میگرفت بالاشو لیس میزدمنم داشتم داغ میشدم سوتینمو بازکرد منو منو خوابوند روتخت افتاد به جونه سینه هام میک میزد سرشو گاز میگرفت دور نافموزبون کشیید بعد شلوارمو دراورد از رو شرت کسمو میخورد گاز میگرفت بعد شرتمو دراورد کسمو میخورد چوچولمو میک میزد وایی به اه و اوه افتاده بودم بعدش ارضا شدم ابمو خورد یک نگاه کرد بهم چشماش خماره خمار بود بهم گفت تو بهم حال نمیدی بهش گفتم بخواب رو تخت تا برات بخورم اون خوابید شلوارشو دراوردم شرتشو با دندو کندم رفتم بالا یک لب ازش گرفتم بعداروم اومدم پایین تر دوره نافشو زبون کشیدم کیرشم گرفتمتو دستم یکم مالیدمش بعد کردم تو دهنم یک اهه کوچولو کشید واسش ساک میزدم خایشو میخوردم زیرشوزبون میکشیدم بعد که حسابی کیرش راست و خیس شد گفت برگردبذارم تو کونت منم قمبل کردم به سمتش یک تف زد به کونم و سره کیرشو خیس کرداروم کرد تو کونم کم کم میذاشت درمیاوردوایی چه حالیمیدادالعان که بهش فکر میکنم ابم راه افتاده بعد یواش خم شد تو گوشم گفت اماده ای همشو یهوبکنم تو کونت؟منتظر نشد من حرفی بزنم پایان کیره کلفت و درازشو کرد تو کونم یک جیغ کشیدم وایییییییییی خیلی درد داشت وقتی دراورد خیلی میسوخت بعد دوبارهکرد 2بار این کارو کرد بارهسوم ارومکرد تو تلمبه زد منم دیگه اه و اوهم درومده بود تا اینکه امیر یه اه کشید وحس کردم کونم داره میسوزه ابش اومده بود تو کونم خالی کرده بود.بی حاله بی حال بودیم رو تخت دراز کشیدیم اروم تو گوشم گفت خیلی دوستت دارم 1 ساعت تو بغل هم خوابیدیم بعد لباسامونو پوشیدیم منو برد رسونداین ماجرا 2باردیگه هم تکرار شد تا اینکه امیر 5ماه پیش ازدواج کرد.امیدوارم از داستانم خوشتون اومده باشه.نوشته شقایق

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *