سلام دوستان یه خاطره جالب دارم میخوام شماهم بخونید و حالشو ببریدمن کون زیاد کردم نه تنها من بلکه خیلی از شماها علاقه خاصی به کون دارید و عاشق کون کردن هستید اگه کس برنج باشه خورشتش میشه کونمن دوتا خانم گرفتم اولی کارمون به طلاق کشید و خانم دوم رو گرفتم البته جفتشون رو از کون میکنم زیاد نه ولی از خیر کون نمیتونم بگذرم همین دیشب زنمو از کس کردم کون نداشتیم این خاطره مربوط به خانم اول منهرفتیم خواستگاری و نامزد شدیم سه ماهه اول نامزدی پیشنهاد سکس دادم قبول نکرد منم از خدا خاسته با رضایت خودش کون کردم تا پرده اش رو نزنم ولی چه فایده همش سه ماه بود و پرده اش رو زدم پیش خودم زرنگی کرده بودم پیش خودم گفتم هم کس میکنم هم کون خداییش کون معرکه ای داشت نرم ژله ای سفید و بزرگ ولی تو پاچه ام رفت این پرده زدن رفته رفته کون دادن خانمم کمرنگ و کمرنگتر شد من موندم حسرت کون تا رفتیم سر خونه و زندگی خودمون به زور و التماس فقط سرش میکردم تو کونش آبمو خالی میکردم اونم چون خودش دوس داشت کونش بزرگ بشه تو پنج سال زندگی مشترکمون یه بسته کاندوم بیشتر نخریدم چند تاش هم موند تو کشو تاریخ مصرفش گذشت فقط کس میکردم آبمو تو کونش خالی میکردم اونم فقط سرشقبل عید بود اسفند ماه یه شب حدودا ساعت یک بود بی خوابی داشتم اون زمان خانمم تو یه تولیدی که ماله فامیلشون بود موقت رفته بود سرکار و خسته و کوفته میومد خونه شام خورده نخورده میخوابید منم بلند شدم یه سیگار بکشم جاتون خالی نصفه شبی یه پیک مشروب هم خوردم اومدم دیدم خوابه خوابه دلم سکس میخواست بیشتر از همه کون میخواستم رفتم رو تخت به پهلو خوابیده بود کونش سمت من قمبل بود پتو رو از رو کونش زدم کنار با حسرت بهش نگاه میکردم واقعا زیر نور کوچه جذاب بود اما چه کنم میوه ممنوعه بود برای من یه دست به کونش کشیدم یه اه از ته دل کیرم مثه سنگ شده بود به یه دستم کونشو لمس می کردم به یه دستم با کیرم ور میرفتم بلکه شاید بیدار بشه کس بکنم لااقل دیدم بیدار نمیشه هیچ اصلا تکون هم نخورد شیطون رفت تو جلدم تو خواب از کون بکنمش بازم مکث کردم خوابش سنگین تر بشه نفسهام تندتر شده بود صدای قلبمو میشنیدم استرس گرفته بودم شدید با بدبختی ژل لیبروکانت رو برداشتم زدم به کیرم یکم خودمو کشیدم جلوتر وای خدا زیاد فاصله با کونش نداشتم دو انگشتمو ژل زدم بردم سمت سوراخ کونش دستام میلرزید دهنم خشک شده بود مالیدم سوراخ کونش یه انگشتمو یواشکی کردم توش بیدار نشد به خیر گذشت طاقت نداشتم باید کون میکردم سر کیرمو بردم نزدیکتر افتاد قاچ کونش با زحمت با دستم کیرمو با سوراخ کونش میزون کردم فشار دادم سرش رفت کونش نفسم رو حبس کرده بودم یکم مکث کردم فشار رو بیشتر کردم مثه هلو رفت تو کونش حالت کونش با بیداری فرق داشت موقع بیداری خودشو سفت میکرد تکون میداد اما موقع خواب من بودم یه کون که منتظر کیر من بود تا آخر نکردم توش یکی اینکه کونش به شکمم نخوره یا سر کیرم ته کونش بخوره دردش بگیره بیدار بشه از شما چه پنهون خیلی جیغ جیغو بود کشیدم بیرون دوباره کردم توش وای خدا عالی بود خیلی زود دیدم آبم داره میادش با انگشتم مسیر کیرمو دنبال کردم گفتم شاید تو کوسش کردم باشم دیدم نه کون دارم میکنم پر انرژی از فتح کون خانم م همه آبمو خالی کردم تو کونش چند دقیقه نگه داشتم همش خالی بشه کشیدم بیرون یه دستمال گذاشتم دم سوراخش دیدم چرخید طاق باز خوابید دستمال لای کونش گیر کرده بود صبح بلند شده بود بهم میگفت دستمال لای کونم چیکار میکنه گفتم کونت گذاشتم خخخیکم نق زد رفت سرکار فردا شبش هم همینکارو کردم ولی بیدار شد از خیر کون گذشتم کوسش گذاشتم حال کردیم بعد از جدا شدن و ازدواج مجددم هنوز خاطره اون شب برام جالبه و اینکه به خانم دومم گفتم تو خودتو به خواب بزن من کونت بزارم اونم قبول کرد مثه همون شب ژل زدم فشار دادم تو کونش ولی لذت اون اولی رو نداشت چون هم استرس نداشتم هم میدونستم بیدارهپیشنهاد ویژه به متاهلین اگه دوست داشتید امتحان کنید چون تو خواب مزه دیگه ای داره وصف ناشدنی حتی اگه تو سکس راحت بهتون کون میده حتما تو خواب هم امتحان کنید در ضمن مجردا سر وقت خواهر مادر و فک و فامیل نرن احتمال بیدار شدنشون خیلی زیاده بدرودنوشته امین جون
0 views
Date: December 1, 2019